5 درس برای جنگ سرد در عصر جدید

مهر: یک رسانه غربی با پرداختن به بحران اوکراین و تشبیه تقابل روسیه و غرب در این بحران به جنگ سرد، به زعم خود پنج موضوع کلیدی را به عنوان درس هایی که باید از جنگ سرد آموخت، به خوانندگانش گوشزد کرده است. سی ان ان این پنج موضوع مهم را به عنوان پنج درسی که از جنگ سرد در عصر جدید باید آموخت فهرست کرده و این پنج درس عباتند از : 1- هیچکس از آمریکا نمی ترسد بحران اوکراین از آنجا آغاز شد که "ویکتور یانوکوویچ" رئیس مهور وقت این کشور، از امضای توفق نامه آزاد تجاری با اتحادیه اروپا مخالفت کرده و بجای آن با روسیه قرارداد امضا کرد و همین امر موجب خشم مردم اوکراین شد. ناراحتی مردم اوکراین فقط به خاطر از دست رفتن امکان تجارات آزاد با اروپا نبود بلکه به دلیل استانداردهایی بود که گسترش همکاری با غرب می توانست برای اوکراین به دنبال بیاورد. اما مردم اوکراین در کمال تعجب شاهد آن بودند که مشوق اصلی آنها برای نزدیکی به غرب یعنی آمریکا، نتوانست در برابر رقیب دیرینه خود یعنی روسیه از آنها حمایت کند و تهدیدهای واشنگتن مبنی بر تحریم روسیه نیز هیچ تاثیری در روند تحولات نداشت. 2- نمی توان بدون پرداخت هزینه با پوتین سرشاخ شد حتی اگر تصور کنیم روسیه تمام کنترل خود بر اوکراین را از دست داده است بازهم "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه، به هدفی بزرگ رسیده است. او پیامی روشن به تمامی کشورهایی که روزی جزو اتحاد جماهیر شوروی بودند مخابره کرد. این پیام به این کشور ها می گفت که نمی توانند بدون پرداخت هزینه ای دردناک آرزوهای پوتین را برباد دهند. در تابستان سال گذشته مشاور پوتین هشدار داده بود که اقدام اوکراین برای مقابله با روسیه همانند خودکشی است و امروز ما معنی این سخنان مشاور رئیس جمهور روسیه را متوجه می شویم. 3- اگر کشور قدرتمند و باارزشی باشید ممکن است با تحویل و یا از میان بردن تسلیحات هسته ای خود مخالفت کنید ممکن است این مورد خطرناکترین درسی باشد که باید از جنگ سرد در عصر حاضر گرفت. در پایان جنگ سرد اوکراین یک زرادخانه هسته ای قابل توجه داشت اما قبول کرد که در ازای بهره مند شدن از ضمانت های امنیتی تسلیحات اتمی خود را تحویل بدهد. در یاداشت تفاهمی که در سال 1994 در بوداپست به امضا رسید اوکراین قبول کرد که سومین زرادخانه بزرگ اتمی جهان را از بین ببرد. در ازای این اقدام کی یف، روسیه در آن زمان پذیرفت که به حاکمیت اوکراین احترام گذاشته و مرزهای این کشور را به رسمیت بشناسد اما آیا اکنون و در بحران جدید این کشور، روسیه به تعهدات سال 1994 بوداپست عمل کرد؟ 4- انتظار حمایت از طرف فعالان صلح را نداشته باشید برای فعالان لیبرال در روسیه و اوکراین پذیرفتن آنچه که در اوکراین در حال رخ دادن است مشکل است زیرا این افراد هیچ واکنش خاصی را از جانب جریان های بین المللی صلح طلب و مخالف جنگ مشاهده نکردند. چندین ماه است که مناطق شرقی اوکراین شاهد درگیری های مسلحانه است اما این گروه های صلح طلب واکنش خاصی را برای پایان دادن به این وضعیت انجام نداده اند. 5-استفاد از نیروهای سرکوبگر برای حل مناقشات به هیچ وجه به عنوان یک ابزار قدیمی محسوب نمی شود اگر روزی تاریخ بر اساس آنچه که ما دوست داریم پیش برود ممکن است شاهد جهانی باشیم که در آن کشورها مشکلات خود را از طریق دیپلماسی و گفتگو حل می کنند اما متاسفانه هنوز چنین روزی فرا نرسیده است. مقامات آمریکایی روسیه را متهم به اغاز دوباره جنگ سرد می کنند اما در حقیقت واشنگتن نیز در ادامه بحران اوکراین نقشی غیر قابل انکار دارد. منافع آمریکا و روسیه موجب شده تا بحران اوکراین همچنان ادامه داشته باشد و کشورهای غربی در این بین اهمیتی به قوانین و سنت های قدیمی موجود در مرزهای روسیه نمی دهند.