خامنه‌‏اى، خمینى دیگر است

کد خبر: 346033
سرویس سیاسی « فردا »:

متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده معاون سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با عنوان«خامنه‌‏اى، خمینى دیگر است / اطاعتش، اطاعت حیدر است»‏ به شرح ذیل است:

حوزه‌هاى علمیه پس از انقلاب اسلامى از رونق و شکوه ویژه‌‏اى برخوردار گردید، مى‏‌توان گفت انقلاب اسلامى بارى دیگر روح تازه‌‏اى به کالبد حوزه‏‌هاى علمیه دمید، زیرا قبل از پیروزى انقلاب به‌‏جز طلاب و روحانیون و عالمان مجاهد و مبارزى که اکثراً در تبعید و زندان به‌‏سر مى‏‌بردند، بودند افرادى که در فضایى از تحجر و سکوت و احیاناً انفعال در مواجهه با طاغوتیان و رژیم ظالمانه و منحوس پهلوى قرار داشتند، از طرفى بودند عالمان و روحانیون وارسته و شجاعى همچون مقام معظم رهبرى (مدظله‌ العالی) که علاوه بر مجاهدت‏هاى علمى چشمگیر و پرداختن به تدریس دروس مختلف حوزوى و نیز جلسات مذهبى و اخلاقى که مسجد کرامت مشهد مقدس گواه این اقدامات است، در مبارزه با رژیم منحط پهلوى نیز آرام و قرار نداشتند. زندان طاغوت چه در مشهد (زندان وکیل آباد) و چه زندان‏هاى تهران، خاطرات تلخى از شکنجه و رنج معظم له در سینه دارد و البته تبعید نیز سرفصل دیگرى از مظلومیت این بزرگوار بود که به‌‏ویژه شهرستان ایرانشهر که هنوز که هنوز است به‌‏خاطر چند صباحى حضور در این شهر (در دوران تبعید) به خود مى‏‌بالد.

امام خامنه‌‏اى که در آن دوران از زمره شاگردان مکتب روح الله به‏‌حساب مى‌‏آمد، در دوران مبارزه از معدود افرادى بودند که غیرتمندانه، امام خمینى(ره) را در نهضت و انقلابش یارى مى‌‏نمودند. بسیارى از بدخواهان و دشمنان انقلاب که در دوران حیات امام خمینى(ره) تیرهایشان به سنگ خورده بود، مأیوس از هرگونه اقدامى علیه نظام اسلامى و ملت بزرگ ایران، دل بسته بودند به بعد از امام و لذا روز بعد از چهاردهم خرداد 68 خبر از پایان انقلاب اسلامى مى‏ دادند، آسوشیتدپرس بلافاصله پس از رحلت امام که رضوان خدا بر او باد اعلام کرد: «با رفتن (امام) خمینى، انقلاب اسلامى به پایان رسید.» اما غافل بودند که دوراندیشى حضرت امام در جهت احیاى نظریه و تئورى ناب ولایت فقیه، جمهورى اسلامى را تثبیت نموده است و لذا ساعاتى پس از رحلت امام و درحالى‏‌که جنازه شریفش هنوز در جمع توده‌‏هاى میلیونى براى وداع به خاک سپرده نشده بود که با حرکت مدبرانه و به‌‏هنگام مجلس خبرگان رهبرى، امام خامنه‌‏اى مد ظله العالى، به‏‌عنوان رهبر جدید انقلاب و جمهورى اسلامى معرفى گردید که با این اقدام، حضور میلیونى مردم در مراسم وداع و حتى تشییع و خاک‏سپارى امام راحل، جهت روشن دیگرى هم پیدا نمود و آن حمایت بى‏‌دریغ از انتخاب شایسته و بجاى مقام معظم رهبرى بود که با شعارهایى همچون «اطاعت از خامنه‌‏اى، اطاعت از امام است» تجلى یافت. عظمت و حقانیت این انتخاب سرنوشت‌‏ساز وقتى بیشتر ظاهر گردید که خلف صالح امام در جایگاه هدایت و رهبرى امت، با صلابت و اقتدار، همراه با عزت و سربلندى روزافزون به انجام مأموریت‏ها و رسالت‏هاى رهبرى پرداختند که انصافاً جز نعمت خدادادى در مورد ایشان نمى‌‏توان تلقى داشت و لذا دشمنان سیلى‌‏خورده و کینه به دل گرفته ملت شریف ایران، با وجود رهبرى حکیمانه و هوشمندانه رهبر فرزانه انقلاب روز به روز مأیوس‌‏تر گردیدند. بر همین اساس در صدد برآمدند تا با استراتژى‌‏ها و تاکتیک‏هاى مرموز، همواره در جهت تقابل با انقلاب اسلامى؛ توطئه و حیله نمایند. انواع فشارها و تهدیدات و تحریم‏ها و فتنه‏‌ها را تدارک دیدند و جالب این‏که بزرگ دیده‌بان تیزبین انقلاب به فضل الهى، با بصیرتى وصف‏‌ناشدنى جلوتر از خصم دون، نقشه‏ هاى آن‏ها را رصد کرده و مى‏‌خواند و با یک بیان و سخنرانى و مواضع ساده، پیشاپیش آن‏ها را خنثى مى‌‏نمود. چه بسیار نقشه‌‏ها و توطئه‏‌ها و فتنه‌‏ها که هر یک به‏‌تنهایى براى به زانو در آوردن یک ملت کافى بود و با درایت و صلابت معظم‏‌له، اگرچه توأم با مظلومیت و رنجى طاقت‏‌فرسا، خنثى گردید که یک نمونه روشن آن خاطره تلخ فتنه 88 است که اگر نبود مدیریت میدانى و در صحنه شخص حضرت ایشان و اگر نبود بیان استغاثه از حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در خطبه نماز جمعه، معلوم نبود اربابان بدسیرت فتنه با موج به‌‏اصطلاح سبزى که به‏‌ناحق علیه تمامیت انقلاب به راه انداخته بودند، چه بر سر آرمان‏هاى امام، شهدا و انقلاب مى‌‏آوردند که به لطف خدا، نواى مولاى ما، سید ما، نائب ولى عصر(عج) در خطبه نماز جمعه غوغا نمود و انقلابى دیگر براى صیانت از انقلاب اول به رخ دنیا کشید، ندایى که قبل از آن با فریاد أین عمار، مظلومیت و غربت علوى را تداعى مى‌‏کرد و دل‏هاى عاشق ولایت را مهیاى این انقلاب نرم کرده بود. از باب عبرت بد نیست نگاهى به تاریخ نماییم. آنچه در جریان فتنه 88 تجلى یافت، مندرج در خطبه 182 نهج البلاغه بود، آنجا که حضرت امیر علیه‏‌السلام از آدم‏هاى به‌‏ظاهر زنده اما بى‏‌خاصیت و بى‏‌بصیرت دل بریده بود و در خلوت با شهیدان با زمزمه أین عمار، أین ابن التیهان، أین ذو الشهادتین، عقده دل وا مى‏‌نمود. نکته این آنجاست که نوف بکالى راوى خطبه مى‏‌گوید: «ضرب یده على لحیته الشریفه الکریمه فاطال البکاء». مگر چه چیزهایى دل امام و قائد و پیشواى مسلمین را تنگ کرده بود که باید آه جانسوزى از دل کشیده و اوج مظلومیت خود را با «اوه على اخوانى» آشکار سازد. بارها و بارها با زوایه‏‌گرفتن‏ها و بى‌‏وفایى برخى از یاران انقلاب این قطعات پر از درد تاریخ و سیره ائمه اطهار سلام الله علیهم در ذهن‏ها تداعى مى‏‌گردد. به فضل الهى وجود مبارک امام خامنه‌‏اى مد ظله العالى مصداق کاملى از «العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس» مى‏‌باشد، به‌‏حق با تیزهوشى و ژرف نگرى ایشان است که بزرگترین دشمنان امت اسلامى در تحلیل مسائل روز دنیا از وى جا مى‏‌مانند و بلکه نسبت به آینده نیز ناتوان و عاجز از اتخاذ تصمیم روشن و درستى هستند. رهبرى نافذ و قاطع و نافع معظم‌‏له از حیثى ترجمانى از ولایت مطلقه فقیه و عظمت و ارمغان و برکات آن است و از حیثى گواه بر نقش غیر قابل وصف و اصلاح‏‌گرایانه و عزت‌‏بخش مردان الهى و رهبران دینى است و این همان چیزى است که استکبار جهانى سخت از آن نگران بوده و هست ولى به لطف خدا کارکرد حوزه‌‏هاى علمیه و تجلى عالمانى وارسته همچون امام خمینى(ره) و امام خامنه‌‏اى عزیز(مدظله‏‌العالى) خط بطلانى بر القاى آراى بیگانگان در ناکارآمد نشان دادن نظام سیاسى دینى و یا اصل ولایت مطلقه فقیه مى‏‌باشد. مردم شریف و قدرشناس ایران اسلامى چنان‏که در همان روزهاى آغازین رهبرى امام خامنه‌‏اى(مدظله‏‌العالى) به‌‏نحوى یافته بودند که تنها مرهم جبران‌‏کننده زخم فراغ و درد رنج خلأ امام خمینى(ره)، رهبرى شخصیت کاملى همچون امام خامنه‌‏اى(مدظله‌‏العالى) است لذا به پشتوانه شعور ملى، رضایتمندى و خرسندى باطنى خود را این‏گونه اظهار نمودند که «خامنه‏‌اى خمینى دیگر است، اطاعتش اطاعت حیدر است» این شعار که نشانى از بصیرت عمیق ملتى پرورش‏‌یافته در مکتب روح الله بود در گذر زمان به‏‌روشنى هرچه تمام به اثبات رسید، چه در سیره گفتارى و رفتارى و مواضع زلال رهبرى عزیز انقلاب که همواره از امام، آرمان‏ها و اندیشه‌‏هاى امام به‌‏عنوان یک سرمایه جاودانه یاد مى‏ فرمودند و چه با رصد دغدغه حضرت ایشان که جز دغدغه‏‌هاى امام راحل نبوده و نیست، این حقیقت که خامنه‌‏اى، خمینى دیگر است را اثبات‌‏شده یافتیم. کافى است با معیار آرمان‏هایى چون: پیگیرى سیاست نه شرقى و نه غربى، حمایت از مستضعفان و محرومان، وحدت و همبستگى دنیاى اسلام، وفادارى به اصل ولایت فقیه، استقلال و خودکفایى کشور، حرکت به سمت شکوفایى استعدادهاى جوشان داخلى و تکیه بر توان داخلى، میدان‌‏دادن به جوانان و نیز اصل شمردن مسأله فلسطین و مبارزه با اسرائیل، روحیه استکبارستیزى و عزت و حکمت و مصلحت در سیاست خارجى و... سیره امام و حضرت آقا را مقایسه و محک بزنید، حتى کوچک‏ترین فاصله نمى‌‏توانید بیابید. این است که حجت بر همگان تمام است. به‏‌ویژه آنان که گاهى در بازى‏‌ها سیاسى ادعاى رهروى و پیروى از امام را براى تخطئه دوران رهبرى پس از امام، بوق و کرنا مى‌‏کنند، اگر کمترین انصاف را داشته باشند، سیره و سلوک رهبر عزیز انقلاب را دقیقاً ترجمان و برگرفته از اندیشه‏‌هاى امام خمینى(ره) خواهند دید. سرعت عمل مجلس خبرگان رهبرى در انتخاب جایگزین امام راحل، با همه دقت‏ها و سنگینى این مسؤولیت بزرگ، خود گواه جامعیت شخصیت رهبرى است به‌‏ویژه در دارابودن شرایط رهبرى و شایستگى لازم جهت رهبرى امت و اگر نبود جایگاه علمى و اجتهاد مسلم معظم‌‏له و هوشمندى و عالم به زمان بودن ایشان و یا اگر کمترین تردید و یا شبهه‌‏اى در این خصوص در ذهن خبرگان امت مى‌‏بود، قطعاً با این سرعت چنین تصمیمى قابل تصور نبود و البته خود نیز عنایتى از عنایات الهى به ملت شریف ایران است که در اوج ناباورى نه تنها دشمنان بلکه حتى دوستداران انقلاب، چنین تصمیم و انتخاب سرنوشت‏‌سازى گرفته شد و این آیا جز اراده حق مبتنى بر ذخیره چنین شخصیتى براى دوران پس از امام(ره) است؟ پس باید که همواره شکرگزار نعمات و تفضلات الهى باشیم که «لان شکرتم لازیدنکم» شکر نعمت، نعمتت افزون کند. با یک نگاه گذرا به بیست و پنج سال رهبرى امام خامنه‏اى(مدظله‌‏العالى) مى‏‌توان به‌‏نحوى ادعا نمود که على‏‌رغم توفان‏هاى شدید سیاسى در منطقه و جهان و بلکه بروز فتنه‌‏هاى پیچیده و سخت، به فضل الهى و با یارى صاحب اصلى این انقلاب یعنى حضرت بقیة الله ارواحنا فداه، رهبرى عزیز انقلاب توانسته است با اقتدار و عزت، کشتى انقلاب را به سلامت و همراه با موفقیت‏هاى چشمگیرى در عرصه‌‏هاى گوناگون، به ساحل نجات و پیشرفت رهنمون باشد. هنر و توان بالاى مدیریتى و هدایتگرى رهبر حکیم انقلاب در طول سالیان پس از امام راحل را حقیقتاً در ده‏ها و بلکه صدها کتاب نتوان گنجاند، برکتى که خداوند به نفس، کلام و عمر شریف معظم له داده است، غیر قابل وصف است و آن‏هایى که از نزدیک دستى بر تاریخ‏نگارى داشته و دارند و عمرشان را در ثبت و نگارش پدیده‌‏هاى ماندگار از سیره بزرگان و اهالى سیاست، فرهنگ، هنر و دانش و دین به‌‏ویژه تحولات علمى و پژوهشى در دانشگاه و حوزه علمیه و عالمان دینى و رجال و شخصیت‏هاى بزرگ مذهبى سپرى نموده‏‌اند، گاهى اعتراف به عجز مى‌‏نمایند در نگارش و ثبت حقایق پیرامونى سیره مقام معظم رهبرى به‌‏ویژه آنجا که بخواهند بلنداى اندیشه و عمق منویات و مکنونات قلبى و انگیزشى معظم‏‌له را آن‏گونه که هست فهم و ثبت نمایند! به‏‌حق وجود ذى‏‌جود حضرت ایشان نعمتى است براى همه ما به‌‏ویژه اهالى حوزه‏‌هاى علمیه که توصیه مى‏‌شود به نسل‏هاى جوان حوزه تا براى کسب توفیقات بیشتر در زندگى علمى و تبلیغى خود، از الگوهاى رفتارى و سیره و سلوک مقام معظم رهبرى(حفظه‏‌الله) تبعیت کنند و بدین‏‌سان زمینه رشد هرچه بهتر خود را فراهم نمایند. منبع: تسنیم

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت