خامنهاى، خمینى دیگر است
متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده معاون سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با عنوان«خامنهاى، خمینى دیگر است / اطاعتش، اطاعت حیدر است» به شرح ذیل است:
حوزههاى علمیه پس از انقلاب اسلامى از رونق و شکوه ویژهاى برخوردار گردید، مىتوان گفت انقلاب اسلامى بارى دیگر روح تازهاى به کالبد حوزههاى علمیه دمید، زیرا قبل از پیروزى انقلاب بهجز طلاب و روحانیون و عالمان مجاهد و مبارزى که اکثراً در تبعید و زندان بهسر مىبردند، بودند افرادى که در فضایى از تحجر و سکوت و احیاناً انفعال در مواجهه با طاغوتیان و رژیم ظالمانه و منحوس پهلوى قرار داشتند، از طرفى بودند عالمان و روحانیون وارسته و شجاعى همچون مقام معظم رهبرى (مدظله العالی) که علاوه بر مجاهدتهاى علمى چشمگیر و پرداختن به تدریس دروس مختلف حوزوى و نیز جلسات مذهبى و اخلاقى که مسجد کرامت مشهد مقدس گواه این اقدامات است، در مبارزه با رژیم منحط پهلوى نیز آرام و قرار نداشتند. زندان طاغوت چه در مشهد (زندان وکیل آباد) و چه زندانهاى تهران، خاطرات تلخى از شکنجه و رنج معظم له در سینه دارد و البته تبعید نیز سرفصل دیگرى از مظلومیت این بزرگوار بود که بهویژه شهرستان ایرانشهر که هنوز که هنوز است بهخاطر چند صباحى حضور در این شهر (در دوران تبعید) به خود مىبالد.
امام خامنهاى که در آن دوران از زمره شاگردان مکتب روح الله بهحساب مىآمد، در دوران مبارزه از معدود افرادى بودند که غیرتمندانه، امام خمینى(ره) را در نهضت و انقلابش یارى مىنمودند. بسیارى از بدخواهان و دشمنان انقلاب که در دوران حیات امام خمینى(ره) تیرهایشان به سنگ خورده بود، مأیوس از هرگونه اقدامى علیه نظام اسلامى و ملت بزرگ ایران، دل بسته بودند به بعد از امام و لذا روز بعد از چهاردهم خرداد 68 خبر از پایان انقلاب اسلامى مى دادند، آسوشیتدپرس بلافاصله پس از رحلت امام که رضوان خدا بر او باد اعلام کرد: «با رفتن (امام) خمینى، انقلاب اسلامى به پایان رسید.» اما غافل بودند که دوراندیشى حضرت امام در جهت احیاى نظریه و تئورى ناب ولایت فقیه، جمهورى اسلامى را تثبیت نموده است و لذا ساعاتى پس از رحلت امام و درحالىکه جنازه شریفش هنوز در جمع تودههاى میلیونى براى وداع به خاک سپرده نشده بود که با حرکت مدبرانه و بههنگام مجلس خبرگان رهبرى، امام خامنهاى مد ظله العالى، بهعنوان رهبر جدید انقلاب و جمهورى اسلامى معرفى گردید که با این اقدام، حضور میلیونى مردم در مراسم وداع و حتى تشییع و خاکسپارى امام راحل، جهت روشن دیگرى هم پیدا نمود و آن حمایت بىدریغ از انتخاب شایسته و بجاى مقام معظم رهبرى بود که با شعارهایى همچون «اطاعت از خامنهاى، اطاعت از امام است» تجلى یافت. عظمت و حقانیت این انتخاب سرنوشتساز وقتى بیشتر ظاهر گردید که خلف صالح امام در جایگاه هدایت و رهبرى امت، با صلابت و اقتدار، همراه با عزت و سربلندى روزافزون به انجام مأموریتها و رسالتهاى رهبرى پرداختند که انصافاً جز نعمت خدادادى در مورد ایشان نمىتوان تلقى داشت و لذا دشمنان سیلىخورده و کینه به دل گرفته ملت شریف ایران، با وجود رهبرى حکیمانه و هوشمندانه رهبر فرزانه انقلاب روز به روز مأیوستر گردیدند. بر همین اساس در صدد برآمدند تا با استراتژىها و تاکتیکهاى مرموز، همواره در جهت تقابل با انقلاب اسلامى؛ توطئه و حیله نمایند. انواع فشارها و تهدیدات و تحریمها و فتنهها را تدارک دیدند و جالب اینکه بزرگ دیدهبان تیزبین انقلاب به فضل الهى، با بصیرتى وصفناشدنى جلوتر از خصم دون، نقشه هاى آنها را رصد کرده و مىخواند و با یک بیان و سخنرانى و مواضع ساده، پیشاپیش آنها را خنثى مىنمود. چه بسیار نقشهها و توطئهها و فتنهها که هر یک بهتنهایى براى به زانو در آوردن یک ملت کافى بود و با درایت و صلابت معظمله، اگرچه توأم با مظلومیت و رنجى طاقتفرسا، خنثى گردید که یک نمونه روشن آن خاطره تلخ فتنه 88 است که اگر نبود مدیریت میدانى و در صحنه شخص حضرت ایشان و اگر نبود بیان استغاثه از حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در خطبه نماز جمعه، معلوم نبود اربابان بدسیرت فتنه با موج بهاصطلاح سبزى که بهناحق علیه تمامیت انقلاب به راه انداخته بودند، چه بر سر آرمانهاى امام، شهدا و انقلاب مىآوردند که به لطف خدا، نواى مولاى ما، سید ما، نائب ولى عصر(عج) در خطبه نماز جمعه غوغا نمود و انقلابى دیگر براى صیانت از انقلاب اول به رخ دنیا کشید، ندایى که قبل از آن با فریاد أین عمار، مظلومیت و غربت علوى را تداعى مىکرد و دلهاى عاشق ولایت را مهیاى این انقلاب نرم کرده بود. از باب عبرت بد نیست نگاهى به تاریخ نماییم. آنچه در جریان فتنه 88 تجلى یافت، مندرج در خطبه 182 نهج البلاغه بود، آنجا که حضرت امیر علیهالسلام از آدمهاى بهظاهر زنده اما بىخاصیت و بىبصیرت دل بریده بود و در خلوت با شهیدان با زمزمه أین عمار، أین ابن التیهان، أین ذو الشهادتین، عقده دل وا مىنمود. نکته این آنجاست که نوف بکالى راوى خطبه مىگوید: «ضرب یده على لحیته الشریفه الکریمه فاطال البکاء». مگر چه چیزهایى دل امام و قائد و پیشواى مسلمین را تنگ کرده بود که باید آه جانسوزى از دل کشیده و اوج مظلومیت خود را با «اوه على اخوانى» آشکار سازد. بارها و بارها با زوایهگرفتنها و بىوفایى برخى از یاران انقلاب این قطعات پر از درد تاریخ و سیره ائمه اطهار سلام الله علیهم در ذهنها تداعى مىگردد. به فضل الهى وجود مبارک امام خامنهاى مد ظله العالى مصداق کاملى از «العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس» مىباشد، بهحق با تیزهوشى و ژرف نگرى ایشان است که بزرگترین دشمنان امت اسلامى در تحلیل مسائل روز دنیا از وى جا مىمانند و بلکه نسبت به آینده نیز ناتوان و عاجز از اتخاذ تصمیم روشن و درستى هستند. رهبرى نافذ و قاطع و نافع معظمله از حیثى ترجمانى از ولایت مطلقه فقیه و عظمت و ارمغان و برکات آن است و از حیثى گواه بر نقش غیر قابل وصف و اصلاحگرایانه و عزتبخش مردان الهى و رهبران دینى است و این همان چیزى است که استکبار جهانى سخت از آن نگران بوده و هست ولى به لطف خدا کارکرد حوزههاى علمیه و تجلى عالمانى وارسته همچون امام خمینى(ره) و امام خامنهاى عزیز(مدظلهالعالى) خط بطلانى بر القاى آراى بیگانگان در ناکارآمد نشان دادن نظام سیاسى دینى و یا اصل ولایت مطلقه فقیه مىباشد. مردم شریف و قدرشناس ایران اسلامى چنانکه در همان روزهاى آغازین رهبرى امام خامنهاى(مدظلهالعالى) بهنحوى یافته بودند که تنها مرهم جبرانکننده زخم فراغ و درد رنج خلأ امام خمینى(ره)، رهبرى شخصیت کاملى همچون امام خامنهاى(مدظلهالعالى) است لذا به پشتوانه شعور ملى، رضایتمندى و خرسندى باطنى خود را اینگونه اظهار نمودند که «خامنهاى خمینى دیگر است، اطاعتش اطاعت حیدر است» این شعار که نشانى از بصیرت عمیق ملتى پرورشیافته در مکتب روح الله بود در گذر زمان بهروشنى هرچه تمام به اثبات رسید، چه در سیره گفتارى و رفتارى و مواضع زلال رهبرى عزیز انقلاب که همواره از امام، آرمانها و اندیشههاى امام بهعنوان یک سرمایه جاودانه یاد مى فرمودند و چه با رصد دغدغه حضرت ایشان که جز دغدغههاى امام راحل نبوده و نیست، این حقیقت که خامنهاى، خمینى دیگر است را اثباتشده یافتیم. کافى است با معیار آرمانهایى چون: پیگیرى سیاست نه شرقى و نه غربى، حمایت از مستضعفان و محرومان، وحدت و همبستگى دنیاى اسلام، وفادارى به اصل ولایت فقیه، استقلال و خودکفایى کشور، حرکت به سمت شکوفایى استعدادهاى جوشان داخلى و تکیه بر توان داخلى، میداندادن به جوانان و نیز اصل شمردن مسأله فلسطین و مبارزه با اسرائیل، روحیه استکبارستیزى و عزت و حکمت و مصلحت در سیاست خارجى و... سیره امام و حضرت آقا را مقایسه و محک بزنید، حتى کوچکترین فاصله نمىتوانید بیابید. این است که حجت بر همگان تمام است. بهویژه آنان که گاهى در بازىها سیاسى ادعاى رهروى و پیروى از امام را براى تخطئه دوران رهبرى پس از امام، بوق و کرنا مىکنند، اگر کمترین انصاف را داشته باشند، سیره و سلوک رهبر عزیز انقلاب را دقیقاً ترجمان و برگرفته از اندیشههاى امام خمینى(ره) خواهند دید. سرعت عمل مجلس خبرگان رهبرى در انتخاب جایگزین امام راحل، با همه دقتها و سنگینى این مسؤولیت بزرگ، خود گواه جامعیت شخصیت رهبرى است بهویژه در دارابودن شرایط رهبرى و شایستگى لازم جهت رهبرى امت و اگر نبود جایگاه علمى و اجتهاد مسلم معظمله و هوشمندى و عالم به زمان بودن ایشان و یا اگر کمترین تردید و یا شبههاى در این خصوص در ذهن خبرگان امت مىبود، قطعاً با این سرعت چنین تصمیمى قابل تصور نبود و البته خود نیز عنایتى از عنایات الهى به ملت شریف ایران است که در اوج ناباورى نه تنها دشمنان بلکه حتى دوستداران انقلاب، چنین تصمیم و انتخاب سرنوشتسازى گرفته شد و این آیا جز اراده حق مبتنى بر ذخیره چنین شخصیتى براى دوران پس از امام(ره) است؟ پس باید که همواره شکرگزار نعمات و تفضلات الهى باشیم که «لان شکرتم لازیدنکم» شکر نعمت، نعمتت افزون کند. با یک نگاه گذرا به بیست و پنج سال رهبرى امام خامنهاى(مدظلهالعالى) مىتوان بهنحوى ادعا نمود که علىرغم توفانهاى شدید سیاسى در منطقه و جهان و بلکه بروز فتنههاى پیچیده و سخت، به فضل الهى و با یارى صاحب اصلى این انقلاب یعنى حضرت بقیة الله ارواحنا فداه، رهبرى عزیز انقلاب توانسته است با اقتدار و عزت، کشتى انقلاب را به سلامت و همراه با موفقیتهاى چشمگیرى در عرصههاى گوناگون، به ساحل نجات و پیشرفت رهنمون باشد. هنر و توان بالاى مدیریتى و هدایتگرى رهبر حکیم انقلاب در طول سالیان پس از امام راحل را حقیقتاً در دهها و بلکه صدها کتاب نتوان گنجاند، برکتى که خداوند به نفس، کلام و عمر شریف معظم له داده است، غیر قابل وصف است و آنهایى که از نزدیک دستى بر تاریخنگارى داشته و دارند و عمرشان را در ثبت و نگارش پدیدههاى ماندگار از سیره بزرگان و اهالى سیاست، فرهنگ، هنر و دانش و دین بهویژه تحولات علمى و پژوهشى در دانشگاه و حوزه علمیه و عالمان دینى و رجال و شخصیتهاى بزرگ مذهبى سپرى نمودهاند، گاهى اعتراف به عجز مىنمایند در نگارش و ثبت حقایق پیرامونى سیره مقام معظم رهبرى بهویژه آنجا که بخواهند بلنداى اندیشه و عمق منویات و مکنونات قلبى و انگیزشى معظمله را آنگونه که هست فهم و ثبت نمایند! بهحق وجود ذىجود حضرت ایشان نعمتى است براى همه ما بهویژه اهالى حوزههاى علمیه که توصیه مىشود به نسلهاى جوان حوزه تا براى کسب توفیقات بیشتر در زندگى علمى و تبلیغى خود، از الگوهاى رفتارى و سیره و سلوک مقام معظم رهبرى(حفظهالله) تبعیت کنند و بدینسان زمینه رشد هرچه بهتر خود را فراهم نمایند. منبع: تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید