سرویس سیاسی «فردا»؛ رابرت فیسک، روزنامه نگار کهنهکار انگلیسی در ایندیپندنت نوشت:
عربستان سعودی قصد دارد 3 میلیارد دلار را در اختیار دولت نواز شریف در پاکستان قرار دهد اما چرا؟ از روزنامه نگاران پاکستانی خواسته شده تا این سوال را نپرسند. اصرار روزنامه نگاران با این پاسخ روبرو شد که سخاوت سعودی ها در قبال برادران سنی آنها در پاکستان، نشات گرفته از "روابط شخصی" بین نخست وزیر پاکستان و رژیم سلطنتی ریاض است. به تازگی شماری از چهره های برجسته دولت عربستان به پاکستان سفر کردند. سپس نواز شریف و رئیس ستاد فرماندهی کل ارتش پاکستان راهی عربستان شدند. آن گاه پاکستان با این که پیشتر از بشار اسد حمایت کرده بود، از "دولت انتقالی در سوریه" سخن به میان آورد. نجم ستی، روزنامه نگار پاکستانی در لاهور می نویسد: "ما تنها این را می دانیم که در چارچوب روابط دیپلماتیک، نمی توان چنین پولی را صرفا یک هدیه تلقی کرد." آنچه این روزها در پاکستان بر سر زبانهاست، این است که دولت اسلام آباد موافقت کرده است تا زرادخانه ای از موشک های ضد تانک و ضد هواپیما را در اختیار
عربستان قرار دهد. به رغم روند معمول چنین قراردادهای تسلیحاتی که تاکید می کند این تسلیحات باید فقط در خاک کشور خریدار - عربستان- استفاده شود، اما ما می دانیم سلاح های خریداری شده قرار است در اختیار شورشیان سلفی در سوریه قرار گیرد؛ شورشیانی که برای سرنگونی رژیم سکولار و بعثی بشار اسد می جنگند. آمریکایی ها، دیگر از میان بُر لیبی برای ارسال تسلیحات خود به شورشیان سوریه استفاده نمی کنند، زیرا تغییر دولت بشار اسد، دیگر جزو علایق آنها نیست. عراق، با اکثریت شیعه اش و قطر - که اکنون بیشتر از رژیم اسد، از رژیم عربستان سعودی می هراسد و بیزار است- بیش از این نمی توانند شیعیان را از کانون مناقشه دور نگه دارند؛ حتی باید بحرین را در فهرست مرافعه های سلفی-سعودی گنجاند. پادشاه بحرین بیش از پیش به سربازهای اجیر شده پاکستانی در ارتش خود نیاز دارد بنابراین، آن طور که نجم ستی می گوید، بحرین هم آماده سرمایه گذاری در پاکستان است. اما تمام اینها، صرفا منعکس کننده بخشی از یک سناریوی بزرگتر است؛ یک تصویر سینمایی با هزینه چند میلیارد دلاری که هم اکنون در سرتاسر خاورمیانه سایه افکنده است. در این سناریو، چیزی که به مذاق آن
"کارشناسان خبره و متخصص" شبکه های تلویزیونی خوش بیاید، وجود ندارد. همین طور فیلمنامه نویس های کاخ سفید و پنتاگون و وزیر کشور بریتانیا - که هنوز فکر می کند اگر مسلمانان بریتانیا به جنگ سوریه ملحق شوند، رادیکالیزه می شوند- از این داستان خوششان نمی آید. باید به وزیر کشورمان بگوییم، متاسفانه، مسلمانان بریتانیایی که راهی جنگ سوریه می شوند، از قبل رادیکالیزه شده اند؛ آنها قبلا رادیکال شده اند که اکنون به سوریه می روند. قرار نیست طالبان دوباره بر افغانستان حکمفرما شود؛ همچنین قرار نیست القاعده بر سوریه و عراق حکومت کند. "اسلام گرایی" مترادف با استقرار خلافت های القاعده ای و طالبانی در خاورمیانه نیست. چنین تصوراتی فقط برای "نیویورک تایمزی ها" قابل باور است. بیایید نگاهی به منطقه بیندازیم. فساد در افغانستان، یک افسانه و توهم نیست. در این کشور، حکومت، قانون، مقررات انتخاباتی، تشریفات قبیله ای و امور نظامی، فقط از طریق حجم کلانی از رشوه کار می کنند. افغانستان از این نظر، فقط با کره شمالی برابری می کند. (بر اساس گزارش و آمار سازمان شفافیت بین المللی). رسوایی بانکی کابل که 980 میلیون دلار پول را از جیب مردم به یغما
برد، به یاد می آورید؟ به یاد می آورید که فقط 180 میلیون دلار از این مبلغ، مسترد شد؟ آمریکایی ها از جنگ سالاران افغان حمایت مالی کردند و سپس، سازمان های غیر دولتی (ان جی او) پول نقد را در سراسر کشور توزیع کردند و حالا با خروج قریب الوقوع نیروهای آمریکایی، روسای سازمان های تبهکاری در افغانستان، چندان نگران طالبان نیستند. آنها همچنین نگران حقوق زنان هم نیستند. تنها نگرانی آنها این است که روند دریافت دلارهای آمریکایی متوقف شود. وقتی آمریکایی ها به خانه خود بازگردند، فرمانده یک گروه شبه نظامی با 3 ویلا، 10 اتومبیل دو دیفرانسیل و 200 محافظ، باید برای پرداخت حقوق این پرسنل دلار پیدا کند. پس او به سراغ مواد مخدر، پولشویی و قاچاق اسلحه می رود؛ آن هم در ابعاد و سطح بسیار وسیع. البته، پاکستان حاضر و آماده سرجای خود ایستاده تا به او و همقطارانش کمک کند. در عراق، مافیا پیشاپیش بندر نفتی بصره را تحت کنترل و اداره خود در آورده و تقریبا تمام نفت تولیدی جنوب کشور را در اختیار دارد. یکی از وزرای کابینه عراق در توصیف وضعیت فعلی از واژه "فساد نهادینه شده" استفاده کرده است. در سوریه، کل ساز و کار شورشیان مسلح، توسط پول
مافیایی اداره می شود. به همین خاطر است که هر گروگانی، بهایی دارد و برای هر عقب نشینی "ارتش آزاد سوریه" باید بهایی پرداخته شود؛ یا از سوی دولت سوریه یا از طرف روس ها. بودجه جنگ داخلی سوریه، از جانب قطر، عربستان سعودی، لیبی، روسیه و آمریکا تامین می شود. ما چنان درگیر اخبار تلفات انسانی و جنایات جنگی و گاز سارین و بمب های بشکه ای شدهایم که چشمانمان این حقیقت را نمی بیند: حمام خون سوریه - با شباهت بسیار زیاد به حمام خون لبنان بین سال های 1976 تا 1990- به واسطه حجم کلانی از پول کشورهای خارجی ادامه یافته است. حالا نگاهی به مصر بیندازیم. داستانی که به خورد دنیا داده اند، این است که یک ارتش خیراندیش کشور را از خطر سیطره اسلام گرایان نجات داده است. رییس جمهور محمد مرسی - که شیوه حکومت گردانی وی ناامیدکننده تر از شیوه های اعلامی ژنرال سیسی نبوده است- می خواسته مصر را به یک خلافت اسلامی تبدیل کند. البته "اسلامگرا" واژه ای است که سیاستمداران بی کفایت ما - و در صدر آنها تونی بلر- برای شبکه های تروریستی به کار می برند. مصر در مسیر بازگشت به یک دیکتاتوری اسلامی قرون وسطایی بوده که ناگهان، وزیر دفاع در دقیقه آخر کشور
را نجات می دهد؛ وزیر دفاعی که در گذار دولت انتقالی به سمت دموکراسی، تبدیل به کاندیدای ریاست جمهوری شد. بله، "مسیر گذار به دموکراسی" فعلا به مد روز تبدیل شده است. اما "ضد انقلاب" اصلی در مصر را، نه در برکناری محمد مرسی، بلکه در اتفاقات پس از آن باید شناسایی کرد: برقراری مجدد منافع مالی هنگفت ارتش، شامل مجتمع های تجاری، املاک و مستغلات و نظام بانکداری، که میلیاردها دلار را روانه جیب نظامیان می کند. معاملات تجاری ارتش مصر، اکنون از هر چشم کاوشگری مخفی خواهد ماند. و اگر سیسی به ریاست جمهوری انتخاب شود، وای بر هر کسی که بگوید ارتش باید عناصر فاسد و مالتی میلیونر خود را پاکسازی کند. مجموعه این واقعیات، به ما می گوید خاورمیانه ای که در آینده با آن روبرو خواهیم شد، سرزمینی متشکل از چند خلافت، یا عراقستان، یا سوریه ستان، یا مصرستان نخواهد بود. نه، برای این منطقه، فقط می توان یک اسم جامع، با مسما و بین المللی بر شمرد. کشورهای خاورمیانه، از این منظر، با یکدیگر متحدند؛ اتحادی که از زمان فروپاشی امپراتوری عثمانی، هرگز شکل نگرفته است. ما اربابان این سرزمین را درک خواهیم کرد. ما از آنها پشتیبانی خواهیم کرد. آنها را
دوست خواهیم داشت. تونی بلر ما، آنها را درک خواهد کرد. آقایان دیوید کامرون و ویلیام هیگ؛ لطفا توجه کنید: دشمن ما ترور، ترور، ترور نیست. دشمن ما پول است، پول، پول، پول کثیف. نام این دنیای مترقی جدید "مافیاستان" است. منبع: شفقنا
دیدگاه تان را بنویسید