تکیه بر توان داخلى؛ رمز عبور از تهدیدها و تحریمها
رهبر معظم انقلاب در هفته گذشته در دیدار مردم ایلام فرمودند: «اگر بر توان داخلى متمرکز شویم آمریکا و قدرتها هیچ غلطى نمىتوانند بکنند. قدرتها بدانند که ملت ایران به زانو در نخواهد آمد» در هفته گذشته رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم ایلام فرمودند: «اگر بر توان داخلى متمرکز شویم آمریکا و قدرتها هیچ غلطى نمىتوانند بکنند. قدرتها بدانند که ملت ایران به زانو در نخواهد آمد زیرا ملت ایران، ملت زندهاى است و جوانان کشور در حال حرکت در مسیر صحیح هستند».
«تکیه بر توان داخلى» و «استحکام ساخت درونى نظام» از جمله کلیدواژههایى است که رهبر معظم انقلاب بارها بر آن تأکید داشته و بهعنوان رمز عبور از تهدیدها و تحریمهاى دشمن یاد کردهاند. از دیدگاه مقام معظم رهبرى پایه اصلى حرکت کشور بهسوى وضع مطلوب و توفیق در حل مشکلات کشور بیش از آنکه بر استفاده از ظرفیتها و امکانات خارجى مبتنى باشد، بر انسجام و استحکام درونى و تمرکز انرژى در داخل کشور بنا نهاده شده است و حتى از منظرى، شرط توفیق در استفاده از امکانات و راهکارهاى خارجى نیز به میزان انسجام و استحکام درونى کشور بستگى دارد. از اینرو رهبرى انقلاب در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهورى حسن روحانى فرمودند: «رئیسجمهور محترم اشاره کردند به تحریمها و فشارهایى که دشمنان ملت ایران - که البته در رأس آنها آمریکا است - بر کشور وارد مىکنند. من مىخواهم بگویم درست است که فشارهاى دشمنان براى مردم مشکلاتى را بهوجود مىآورد، اما تجربههاى باارزشى هم در اختیار مسؤولان و در اختیار مردم مىگذارد. درس بزرگى که ما از این فشارهاى اقتصادى دریافت کردیم، این است که هرچه مىتوانیم، باید به استحکام ساخت داخلى قدرت بپردازیم؛ هرچه مىتوانیم، در درون، خودمان را مقتدر کنیم؛ دل به بیرون نبندیم. آنهایى که دل به بیرون ظرفیت ملت ایران مىبندند، وقتى با یک چنین مشکلاتى مواجه شوند، خلع سلاح خواهند شد. ظرفیتهاى ملت ایران خیلى زیاد است. ما باید بپردازیم به استحکام ساخت درونى اقتدار ملى؛ که آن روز به مسؤولان کشور عرض کردیم: در درجه اول، مسائل اقتصادى و مسائل علمى است؛ که باید با جدیت دنبال شود.» در این نوشتار سعى داریم به بررسى ابعاد نظریه ایشان به مثابه فائق آمدن بر مشکلات کشور بپردازیم راهبردهایى که رهبر معظم انقلاب اسلامى طى سه دهه اخیر درباره لزوم حرکت کشور به سمت امنیت اقتصادى، خودکفایى، استقلال اقتصادى، اقتصاد بدون نفت، استحکام ساخت درونى، اصل 44 قانون اساسى، اصلاح الگوى مصرف، اقتدار درونزا، الگوى پیشرفت اسلامى ایرانى، مقابله با تحریمها، تولید علم، جنبش نرمافزارى، جهاد اقتصادى، حمایت از کار و سرمایه داخلى، حمایت از تولید ملى، سند چشمانداز، ظرفیت درونزا، عدالت و پیشرفت، مبارزه با مفاسد اقتصادى و همت مضاعف و کار مضاعف مطرح کردهاند، همگى از یک منظومه فکرى برخاسته که سیاستهاى اقتصاد مقاومتى نیز در همان راستا محسوب مىشود. متأسفانه در بیش از دو دهه گذشته، برخى دولتمردان با کمتوجهى به فرامین و راهبردهاى توصیهشده رهبر معظم انقلاب، سبب شدند تا اقتصاد کشور بهرغم پیشرفتهاى شگرف، در بخشهایى دچار ضعفهاى اساسى شود و این ضعفها بهعلت تداوم بىتدبیرى دولتها، تشدید هم شده است. رهبرمعظم انقلاب در ادامه این هشدارها در دیدار بهمنماه سال گذشته مردم آذربایجان تصریح کردند: «علاج مشکلات کشور پیمودن راه اقتصاد مقاومتى است؛ یعنى تکیه به درون. چشم را ندوزیم بهدست دیگران؛ ما تواناییم، ما ثروتمندیم، هم ثروت انسانى داریم - نیروى انسانى ما در دنیا کمنظیر است، اگر نگوییم بىنظیر - (هم) ثروتهاى زیرزمینى؛ ثروتهاى ما فوقالعاده است.» ایشان فرمودند: «تا وقتى که ما چشممان بهدست دیگران باشد، دنبال این باشیم که کدام مقدار از تحریمها کم شد، کدام مقدار چنین شد، فلان حرف را فلان مسؤول آمریکایى گفت یا نگفت - تا وقتى دنبال این حرفها باشیم - به جایى نمىرسیم. اصرار هم مىکنیم که مسؤولین هم به نیروى داخلى تکیه کنند؛ از مسؤولین هم مىخواهیم به مردم اعتماد کنند، به نیروى داخلى اعتماد کنند، سعى کنند این سرچشمه فیّاض تمامنشدنى را در داخل، خروشان و فروزان و جوشان کنند؛ این اگر شد، همه درهاى بسته باز خواهد شد.» تقویت ساخت درونى کشور بهمثابه راهحل مشکلات کشور اقدام در راستاى تقویت ساخت درونى کشور بایستى با در نظرگرفتن تمام جوانب مسأله باشد و کوشش در این راستا در صورتى به نتیجه خواهد رسید که با همکارى و همدلى همهى آحاد ملت و مسؤولان صورت پذیرد و همگى با عزم جدى در این وادى قدم بردارند. پیشرفت قابل توجه ج.ا.ا. در زمینههاى گوناگون و همچنین شروع موج سوم بیدارى اسلامى در کشورهاى منطقه سبب شد نظام سلطه بکوشد تا بهزعم خود، با اعمال تحریمهاى فلجکننده راه پیشرفت کشور را سد کند و مانع از الگوپذیرى جنبشهاى بیدارى اسلامى از جمهورى اسلامى شود. قوت و حجم تحریمهاى اعمالشده بهحدى بود که نظام سلطه پیشبینى کرده بود که این تحریمها بهزودى نظام جمهورى اسلامى را سرنگون خواهد کرد. اعمال این تحریمها علاوه بر محرومیت کشور از امکانات و فرصتهاى بینالمللى، در نمایاندن و برجستهساختن ضعفهاى ساختارى موجود در اقتصاد کشور بهشدت اثرگذار بودند. بنابراین از یک طرف از امکانات و فرصتهاى بینالمللى محروم بودیم و از طرف دیگر با ضعفها و مشکلات داخلى مواجه بودیم. از اینرو، در این شرایط که رویارویى جبهه استکبار با جبهه انقلاب اسلامى رنگ و بوى جدىترى به خود گرفته است که مقام معظم رهبرى از آن به پیچ تاریخى یا حساسترین مرحله تاریخ تعبیر کردند، توجه و تکیه به استعدادها و ظرفیتهاى بومى، بیش از پیش، ضرورى به نظر مىرسد. از اینرو، در این شرایط مقام معظم رهبرى بهمنظور متوقفنشدن سرعت پیشرفت کشور و همچنین براى عبور موفق از این شرایط حساس، بر «تقویت و استحکام ساخت درونى کشور»، تأکید دارند. ایشان در اینباره مىفرمایند: «در پیشرفت به سمت هدفهاى آرمانى، باید ساخت درونى قدرت را استحکام بخشید؛ اساس کار این است. ما اگر مىخواهیم اینراه را ادامه دهیم... و در مقابل این معارضهها ایستادگى کنیم و صبر و توکل را به کار بگیریم، باید ساخت قدرت ملى را در درون کشور تقویت کنیم و استحکام ببخشیم». البته تأکید ایشان بر تقویت ساخت درونى کشور و تکیه بر ظرفیتهاى درونزاى داخلى بهمعناى نفى و عدم استفاده از فرصتهاى بینالمللى نیست، بلکه ایشان، اولویت را به ظرفیتهاى درونى مىدهند و در شرایطى که از فرصتهاى خارجى محروم شدهایم مىفرمایند: «... نمىگوییم از اینها استفاده نکنید، اما مىگوییم اطمینان نکنید، اعتماد نکنید، چشم به آنجا ندوزید، چشم به داخل بدوزید». مهم استحکام ساخت درونى نظام است ساخت درونى نظام یعنى اینکه کشور بتواند روى پاى خود بایستد و بتواند عزت و سرافرازى خود را در وابستگى به دیگران تعریف نکند. البته نظام جمهورى اسلامى با این معنى از ساخت درونى، نظامى مستحکم است اما هنوز تا رسیدن به استحکام درونى لازم فاصله دارد. رهبر معظم انقلاب در اینباره بیان داشتند: «آنچه براى نظام جمهورى اسلامى حائز اهمّیّت است، استحکام ساخت درونىِ نظام جمهورى اسلامى است، استحکام درونى ملّت ایران است؛ همان چیزى که از روز اوّل تا امروز توانسته است این کشور را حفظ کند؛ اتّحاد ملّى، توجّه به آرمانهاى والاى نظام جمهورى اسلامى، توجّه به عزّت ملّى. ملّت ایران ملّت عزیزى است؛ انقلاب عزّت ملّت را به آنها برگرداند. گذشت آن زمانى که در خاک ایران یک گروهبان آمریکایى جرئت مىکرد بزند توى گوش یک سرهنگ ایرانى؛ آن روزى که مسؤولین کشور عزیز ما مجبور بودند که ملاحظهى دشمنان زیادهخواه و افزونخواه را بکنند، گذشت. جمهورى اسلامى، ملّت ایران را عزیز کرد، این عزّت باقى است، روز به روز هم این عزّت افزایش پیدا کرده است، بعد از این هم، هم وظیفهى آحاد مسؤولین و هم وظیفهى عموم ملّت ایران است که این عزّت را پاس دارند، از آن دفاع کنند. یک ملّت، با هویّت اصلى خود، با عزّت خود سرافراز مىماند و مىتواند به پیشرفت برسد.» (بیانات در مراسم تحلیف و اعطاى سردوشى دانشجویان دانشگاههاى افسرى ارتش جمهورى اسلامى ایران) مشخص است که چنین نگاهى به استحکام ساخت درونى دولت نافى تلاشهاى دیپلماتیک نیست و دولت محترم مىتواند در عین تلاشهاى دیپلماتیک، هدف اصلى و تلاش اساسى خود را بر استحکام ساخت درونى نظام متمرکز سازد. استحکام ساخت درونى نیازمند علم درونزاست در وضعیت کنونى جهان و دنیاى امروز از مهمترین شاخصههاى مستحکمشدن درونى یک کشور آن است که آن کشور بهلحاظ علمى پیشرفته و نوآور و بارور باشد و رشد علمى نیز درونزا باشد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامى: «این پیشرفت علمى نیز باید درونزا و متکى به استعدادهاى درونى باشد زیرا حرکت، جهش و رشد علمى از درون، زمینهساز وزانت، اعتبار، ارزش و ابهت کشور و ملت است.» حضرت آیتالله خامنهاى با تأکید بر اینکه درونزابودن پیشرفت علمى، امکان تعامل محترمانه و برابر علمى و فناورى با کشورهاى دیگر را فراهم مىکند، گفتند: نخبگان جوان و همه مسؤولان و ملت ایران بدانند که تمرکز اصلى جبههاى که امروز در مقابل نظام اسلامى قرار گرفته، جلوگیرى از قدرتمندشدن علمى و فناورى ایران است.» (بیانات در دیدار نخبگان جوان کشور) وحدت لازمه اصلى استحکام ساخت درونى از مهمترین شرایط رسیدن به اقتدار داخلى، مسأله وحدت و اتحاد داخلى است: «جمهورى اسلامى با نگاه باز، با چشم باز، با حواس جمع، به همهى این مسائل نگاه مىکند؛ آنچه ما مىفهمیم این است که ما بایستى بهعنوان یک ملّت، بهعنوان یک جمعیّت عظیم هفتاد هشتاد میلیونىِ واقع در یک منطقهى حسّاس عالم، با نگاه درست، با استفادهى از اقتدار اسلامى، جاى پاى خودمان را محکم کنیم؛ اهداف انسانى و والاى خودمان را که از اسلام گرفتهایم، در معرض نگاه و دید همهى بشریّت بگذاریم و بشریّت را دعوت کنیم به آنچیزى که اسلام به بشریّت هدیه مىدهد؛ این وظیفهى ما است. مکرّر عرض کردهایم: ساخت اقتدار درونى ملّت که در درجهى اوّل با ایمان صحیح و راسخ و با اتّحاد آحاد مردم و با عمل درست مسؤولین کشور و با همراهى مسؤولان و آحاد مردم و با توکّل به خداى متعال انجام خواهد گرفت؛ یعنى بهکار گرفتن عقل و معنویّت و توکّل و حرکت و عمل؛ بلاشک در اوضاع منطقه هم اثر مىگذارد، کما اینکه تا حالا هم اثر گذاشته است. و امیدواریم که انشاءالله این حضور معنوى در عرصههاى مختلف و از جمله حضور شما در حج با این منطق قوى، با این نگاه روشن، بتواند آنچیزى را که اسلام براى نظام، براى مردم عالم، براى مسلمانان، براى غیرمسلمانان، براى انسانیّت خواسته است، تأمین کند و وسائل سعادت عمومى را فراهم بکند.» (بیانات در دیدار کارگزاران حج) آنها که دل به آمریکا بستند به جایى نرسیدند در مسأله استحکام ساخت درونى نظام نمىتوان به امید خارج بود و از دیگران طلب کمک فوقالعاده کرد. در این مسأله باید به خود متکى بود و بر داشتههاى درونى خود متمرکز شد: «آن کسانىکه اینراه را نشناختند و در کشورهاى خودشان جور دیگرى عمل کردند، براى اینکه دل مستکبرین را بهدست بیاورند از اصول خودشان گذشتند و شعارهاى اساسى خودشان را فراموش کردند، ملاحظه مىکنید که به چه روزى افتادند؛ آنها کسانى هستند که اگر چنانچه در مصر شعار مبارزهى با اسرائیل وجود مىداشت، اگر در مقابل وعدههاى آمریکا و عوامل آمریکا کوتاه نمىآمدند، اینجور معلوم نبود بشود، یعنى قطعاً اینجور نمىشد که دیکتاتور سىسالهى ذلیلکنندهى ملّت مصر از زندان آزاد بشود و آن کسانىکه با رأى مردم انتخاب شده بودند، احتمال محکومیّت به اعدام دربارهى آنان برود؛ اصلاً چنینچیزى ممکن نبود پیش بیاید. آن کسانىکه در میدان ایستادند در مقابل همین منتخبین - سادهدلان - شعار دادند، اگر آن مواضع اصولى مىبود، نصف آنها یا بیشتر آنها به طرف اینها مىآمدند، یعنى کسانى نبودند که مقابله کنند، معارضه کنند. از مواضع اصولى وقتى انسان عقبنشینى کرد، اینجور خواهد شد. اینها چیزهایى است که بههرحال باید رعایت کرد. آنچه ما احساس مىکنیم که براى رفع مشکلات بایدانجام داد - مشکلات هم مال امروز نیست، مشکلات همیشه وجود داشته است، در همهى کشورها هم وجود دارد؛ یعنى اگر کسى تصوّر کند که حالا در فلان کشور پیشرفته، یا فلان کشور اروپایى، یا غربى، یا ثروتمند، یا پرجمعیّت، یا کمجمعیّت، مشکلاتى وجود ندارد، خطا است؛ مشکلات همهجا هست؛ طبیعت کارِ یک ملّت این است که بالاخره در کار او مشکلاتى وجود دارد، مسؤولینش باید آن مشکلات را برطرف بکنند و حرکتشان را ادامه بدهند؛ حالا بعضى مىخواهند مشکلات را با کمک دیگران، با تکیهى به دیگران، با رشوهدادن به دیگران، با تذلّل در مقابل دیگران حل کنند؛ بعضىها هم نه، مىخواهند مشکلات را با نیروى خودشان، با توان داخلى خودشان حل کنند - اعتقادمان این است که باید به تقویت ساخت درونى نظام اهمّیّت بدهیم؛ این اساس کار است. از درون، خودمان را باید تقویت کنیم. تقویت درونى با اندیشهى کامل، با نگاه عاقلانه و خردمندانه چیزى است ممکن؛ چه بهوسیلهى پیشرفت علمى، چه بهوسیلهى ساخت و مدیریّت درست اقتصادى؛ اینها کارهایى است که به نظر ما ممکن است. خوب، امروز شما ملاحظه کنید، وقتى روى نفتِ ما فشار مىآورند، ما دچار مشکل مىشویم، این ناشى از چیست؟ ناشى از این است که ما تکیهمان را به نفت از بعد از دورهى جنگ و پایان جنگ تا امروز، نتوانستیم کم کنیم، اگر ما تکیهمان را به نفت کم مىکردیم، فشار بر روى نفت اینقدر براى ما سخت تمام نمىشد. بنابراین به خودمان بایستى مراجعه کنیم، از خودمان بایستى بخواهیم که گرهها را با نیروى اراده حل کنیم. (بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى) نگاه به درون، تولید داخلى، پیشرفت علم از جمله دیگر عوامل دخیل در استحکام ساخت درونى کشور از منظر رهبر معظم انقلاب موارد زیر است: «وقتى یک ملّتى با محاسبهى درست، با پیداکردن نقطهى صحیح کار، کار را پیش مىبرد، قطعاً به نتایج مطلوب خواهد رسید. ما گفتهایم «ساخت درونى نظام» باید استحکام پیدا کند؛ ما گفتهایم «علم» بایستى رشد پیدا کند؛ ما گفتهایم «تولید داخلى» بایستى اساس کار باشد؛ ما گفتهایم «نگاه خوشبینانه به استعداد بومى کشور» بایستى جدّى باشد، استعدادها پرورش پیدا کند؛ اینها پایههاى اصلى کار است. وقتى کشورى با تکیهى به استعدادهاى درونى، با تکیهى به ابتکار نیروى انسانى خود، با تکیهى به علم و دانش خود، با تکیهى به ایمان خود و با اتّحاد حرکت مىکند، قطعاً به نتایج مطلوب خواهد رسید. بنابراین ما تردیدى نداریم که آیندهى روشنى داریم؛ البتّه اینکه این آینده زود باشد یا دیر باشد، دست من و شما است: اگر خوب حرکت کنیم، آینده زودتر خواهد رسید؛ اگر چنانچه تنبلى و کوتاهى و خودخواهى و دنیاپرستى و دلدادن به این ظواهر، چشم ما را یک قدرى پُر کند، ساقط کند ما را، در درون خودمان ریزش - چه ریزش شخصى در درون، چه ریزش اجتماعى - پیدا بکنیم، البتّه دیرتر بهدست خواهد آمد؛ امّا بدون تردید بهدست خواهد آمد و این به برکت مجاهدتها و فداکارىها است که بحمدالله در میدان فداکارى هم شماها فعّال بودید، خوب بودید، حرکت درخشانى کردید، در آینده هم انشاءالله همینجور خواهد بود.» (بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى) توجه به این نکته نیز ضرورى است که تقویت ساخت درونى هر جامعهاى زمانى میسر است که عناصر اصلى آن جامعه یعنى؛ فرهنگ، اقتصاد و سیاست آنجامعه هماهنگ با هم و در کنار هم پیش بروند. به عبارت دیگر، چون تعادل اجتماعى را پیشزمینه وقوع هر تحول اجتماعى دانستهاند، بنابراین در گام نخست مىبایست به ایجاد، حفظ و استحکام این تعادل توجه کرد و آن زمانى محقق مىشود که بهعنوان مثال به موازات اقدام در راستاى تحولات اقتصادى، براى انجام تحولات فرهنگى و سیاسى همسو نیز اقدام کرد و بالعکس. از اینرو در این خصوص و عنایت به حفظ تعادل در نظام اجتماعى، توجه به چند نکته ضرورى به نظر مىرسد:
الف) در حوزه سیاسى 1- عزم جدى در مجموعهى نظام: اقدام براى پیشرفت، بهویژه براى کشورهاى در حال توسعه، نیازمند تصمیمگیرىهاى سیاسى- حکومتى است. از اینرو در نخستین گام مىبایست یک عزم جدى در مجموعهى نظام حکومتى کشور شکل بگیرد که خواهان تحول و ترقى بیشتر در وضعیت فعلى کشور باشد. 2- توجه به هویت (اصول و بنیانهاى) جامعه خودى: تصمیمگیرندگان بایستى بدانند که در چه محیطى و براى چه مردم یا جامعهاى برنامهریزى مىکنند، صرف موفقیت یک برنامه در یک کشور، ضامنى براى موفقیت آن برنامه در سایر کشورها نیست. به عبارت دیگر، تجویز هر برنامهاى براى پیشرفت، نیازمند بستر اجتماعى خاصى است و اگر نسخهاى در یک کشور موفق بوده است، این دلیلى براى موفقبودن آن در سایر کشورها نیست. از اینرو برنامهریزان توسعه کشور بایستى با شناخت کامل بنیانهاى جامعه خودى، نسخهاى را براى پیشرفت کشور تجویز کنند که با هویت اسلامى- ایرانى مردم این سرزمین در تضاد نباشد. 3- اهتمام به استفاده از تجربیات و آموزههاى دفاع مقدس: هشت سال دفاع مقدس، بهعنوان طلایىترین دوران پس از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران، حاوى تجربیات و آموزههاى بسیار ارزشمندى است که توجه و استفاده از آن آموزهها و تجربیات مىتواند ضامنى براى عبور موفق از این مرحله حساس باشد. 4- وحدت ملى: وحدت ملى، بهعنوان مقولهاى مهم، هم مىتواند زمینهساز پیشرفت کشور باشد و هم مىتواند در خنثى و بىاثرکردن نقشههاى دشمنان نظام اسلامى مؤثر باشد. تقویت هرچه بیشتر وحدت ملى مىتواند در تقویت روح مشترک در میان ملت، تقویت روحیهى کار جمعى و... مؤثر باشد. از اینرو توجه به تقویت وحدت ملى بسیار حیاتى به نظر مىرسد. یکى از امورى که در اینراستا بایستى به آن توجه شود، محرومیتزدایى از مناطق محروم است. 5- تحکیم ارتباط بین نخبگان فکرى و ابزارى: مرکز ثقل بحث توسعهیافتگى، حوزه نخبگى مىباشد از اینرو این حوزه توجه ویژهاى را مىطلبد. اهمیت این حوزه تا آنجاست که دستیابى نخبگان فکرى و ابزارى به یک اجماع نظر پیرامون اهداف جامعه، چیستى پیشرفت و اینکه چه اقداماتى بایستى در اینراستا صورت گیرد و... را مهمترین و اساسىترین گام براى یک جامعه علاقهمند به پیشرفت مىدانند و این محقق نمىشود مگر اینکه این دو طیف با همدیگر در ارتباط و تبادل نظر دائمى باشند.... اجماع نخبگان، تشکلیافتگى اجتماعى را در پى دارد که آن نیز سبب تمرکز انرژى جامعه براى حرکت در مسیر پیشرفت مىشود. اجماع نخبگان، همچنین زمینه را براى طراحى و تدوین یک استراتژى بلندمدت، بهعنوان یک ضرورت براى هر کشور علاقهمند به پیشرفت، فراهم مىکند. 6- پرهیز از رویکرد جناحى و حزبى در اداره امور کشور: از آنجا که ماهیت حکومت در اسلام، خدمتگزارى به مردم است براى تحقق هرچه بهتر این مهم مىبایست، بدون توجه به وابستگىهاى حزبى و جناحى، از ظرفیت تمامى نیروهاى مؤمن و معتقد به اصول و مبانى نظام جمهورى اسلامى استفاده شود تا آنان بهسوى عملکرد واگرایانه کشیده نشوند و از ظرفیت آنها براى تقویت کشور و خدمتگزارى هرچه بیشتر به مردم استفاده شود. مقام معظم رهبرى در اینباره مىفرمایند: «...ما آمدهایم خدمت کنیم به مردم و هیچچیز نباید ما را از این وظیفه غافل کند. البته ما هر کداممان دلبستگىهایى داریم، سلیقههایى داریم؛ در زمینهى سیاسى، در زمینه مسائل اجتماعى، دوستىهایى داریم، دشمنىهایى داریم، اینها همه حاشیه است؛ متن عبارتست از خدمت؛ نباید بگذاریم این حواشى بر روى این متن اثر بگذارد. و یک نکتهاى که در این زمینهى خدمت هست، این است که وقت محدود است». ایشان همچنین براى خدمتگزارى بهتر به مردم، به انجام دادن کارها بهصورت جهادى تأکید دارند. 7- توجه به نقش وجایگاه مردم: از آنجا که تحقق این مهم نیازمند وجود عزم جدى در میان مسؤولان و مردم است، وجود هماهنگى و همدلى بین این دو بسیار ضرورى و حیاتى به نظر مىرسد. چنانچه بدون توجه به نیروى عظیم نهفتهشده در آحاد مردم در اینراستا قدم برداشته شود بدون شک به نتایج مطلوبى نخواهیم رسید. کما اینکه موفقیتهاى گوناگونى که در طول سالهاى پس از پیروزى انقلاب حاصل شده است در سایه توجه، اعتماد و تکیه بر همین نیروى الهى مردم بهدست آمده است. از اینرو لازم است تا با تبیین جایگاه خطیر مردم در تحقق این مهم، آنها آگاهى کافى را در این زمینه بهدست آورند تا با عزم جدىترى به ایفاى نقش و مسؤولیتشان در قبال کشور بپردازند. ب) در حوزه اقتصادى 1- تلاش براى خروج از مدار وابستگى به نفت: وجود منابع خدادادى نفت و گاز از یکسو و ضعف سایر بخشهاى مولد اقتصادى کشور از سوى دیگر، شکلگیرى نوع خاصى از دولت که در جامعهشناسى سیاسى از آن به «دولت رانتیر نفتى» تعبیر مىشود، را در دوران پهلوى در پى داشته است. ساختار بیمارگونه که علىرغم تلاش سه دهه جمهورى اسلامى براى تغییر آن، هنوز بهطور کامل از آن رها نشده است. در اقتصادهاى رانتیر چون بستر لازم براى انجام فعالیتهاى مولد چندان فراهم نیست، بنابراین انجام فعالیتهاى مولد سود چندانى را نصیب تولیدکنندگان نمىکند، بلکه دستیابى به سودهاى کلان در این نوع اقتصادها بیشتر با انجام فعالیتهاى غیرمولدى مانند دلالى و واسطهگرى حاصل مىشود. در ذهنیت رانتیر نیز انتظارات فراوانى از سوى مردم متوجه حکومت مىشود و آنان بهنوعى خود را نسبت به حکومت طلبکار مىدانند. از اینرو با وجود این ذهنیت، اقدام براى تقویت انسجام و ساخت درونى قدرت به کندى پیش خواهد رفت. در صورتى که براى تقویت و استحکام بخشى کشور، مردم مىبایست خود را بدهکار به حکومت بدانند و براى تحکیم قدرت آن حاضر باشند به آن کمک کنند. بنابراین بایستى براى تغییر این ذهنیت اقدام کرد؛ توسعه و تقویت فعالیتهاى مولد اقتصادى و همچنین کوشش براى حذف واسطهگرىها از یکسو و انجام اقدامات فرهنگى از سوى دیگر راهحلى براى رفع این معضل مىباشد. 2- تشویق مردم و بخش خصوصى بهسرمایهگذارى در اقتصاد کشور: براى تقویت ساخت درونى کشور لازم است تا همه بخشها به ایفاى نقش خود در اینراستا بپردازند. بایستى با روشنگرى و انجام اقدامات فرهنگى، گفته شود که هرکسى براى ترقى و پیشرفت کشور وظیفهاى دارد؛ هر کس که سرمایهاى در دست دارد در قبال جامعه هم وظیفهاى دارد و نمىتواند فقط به منافع خودش بیندیشد و نسبت به وضعیت و سرنوشت جامعه بىتفاوت باشد... در اینراستا باید گفته شود که سرمایهداران بخش خصوصى وظیفه دارند که سرمایهى خود را در داخل کشور بهکارگیرى کنند، مردم مىبایست با پرداخت مالیات و همچنین با پسانداز سرمایههاى هرچند اندک خود در بورس اوراق بهادار زمینهساز رونقگرفتن فعالیتهاى مولد اقتصادى در کشور باشند و... یارىگر دولت براى پیشبرد کشور باشند. 3- پرهیز از مصرفگرایى و تجمل: اقتصاد کشور، اقتصادى دولتى است که بخش زیادى از منابع درآمدى آن از فروش نفت بهدست مىآید که در بهترین حالت این درآمد مىبایست صرف امور عمرانى و زیربنایى شود، زیرا نفت سرمایه ملى بوده و ما بایستى در مقابل آیندگان پاسخگو باشیم. حال در شرایطى که تمایل جامعه به مصرف بیشتر، روزبهروز افزایش مىیابد از توان دولت براى پرداختن به امور زیربنایى کاسته مىشود، زیرا تأمین نیازهاى روز افزون جامعه حجم بیشترى از تقاضاها را متوجه دولت مىکند و دولت ناچار است تا براى تأمین این تقاضاها هزینههاى بیشترى را متحمل شود.... از آنجا که حجم بالایى از کالاهاى تجملى از خارج کشور تأمین مىشود، تقاضاى روزافزون براى این کالاها نیز توان دولت براى انجام امور توسعهاى را کاهش مىدهد، زیرا از این طریق بخشى از مازاد اقتصادى بالقوه کشور صرف خرید کالاهاى تجملاتى مىشود که نبود آنها هم خلل چندانى در زندگى مردم ایجاد نمىکند. براى رهایى از این وضعیت هم مىبایست با انجام اقدامات فرهنگى از میزان تمایل جامعه به مصرف کاسته شود. حاصل اینکه، اقدام در راستاى تقویت ساخت درونى کشور بایستى با در نظرگرفتن تمام جوانب مسأله باشد و کوشش در اینراستا در صورتى به نتیجه خواهد رسید که با همکارى و همدلى همهى آحاد ملت و مسؤولان صورت پذیرد و همگى با عزم جدى در این وادى قدم بردارند.
منبع: تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید