دلیل عدم پیشرفت در مذاکرات هسته ای

کد خبر: 342458

کاخ سفید باید مسئولیت بین المللی به نتیجه نرسیدن مذاکرات در زمان فعلی را بپذیرد. آمریکا ناچار است جهت رسیدن به توافق نهایی مواضع خود را تغییر دهد و مواضع تروئیکای اروپایی، چین و روسیه نیز باید در جهت تکمیل پازل " تغییر مواضع آمریکا" تعریف شود

پایگاه بصیرت: چهارمین دور مذاکرات هسته ای ایران و 5+1 که برای نگارش متن نهایی توافق ژنو در وین برگزار شد، بدون نتیجه خاصی پایان یافت و البته پیام های آمریکا و فرانسه قبل از مذاکرات، کاملا نشان می داد که واشنگتن و پاریس نخواهند گذاست این دوره از مذاکرات به نتیجه برسد. خبرنگار گروه بین الملل بصیرت برای بررسی چرایی اخلال گری آمریکا در این دوره از مذاکرات و بررسی ابعاد بیشتر موضوع با دکتر حنیف غفاری ، سردبیر بخش بین الملل روزنامه رسالت گفتگو کرده است که در ذیل می آید:

مهم ترین محورهای اختلافی ایران و 1+5 در توافق ژنو چیست؟

چنانچه در مذاکرات هسته ای وین 4 مشاهده کردیم، نقاط اختلافی میان ایران و اعضای 1+5 زیاد است. مذاکرات هسته ای ایران و اعضای 1+5 به طور کلی سهل و ممتنع است. جنبه سهل بودن مذاکرات، مشخص بودن صورت مسئله است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک عضو آژانس بین المللی انرژی اتمی و امضا کننده ان.پی.تی، به دنبال حقوق حقه صلح آمیز خود است و در مقابل، اعضای 1+5 علی رغم آگاه بودن نسبت به صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران، به محدود کردن توان هسته ای کشورمان می اندیشند. جنبه ممتنع بودن مذاکرات به "تقابل استراتژی ها" و "تلاقی راهبردها" پای میز مذاکره باز می گردد. مذاکرات هسته ای ایران و اعضای 1+5 بازتاب و انعکاسی از یک نوع دیالکتیک راهبردی میان ایران و غرب است. از این رو نباید مذاکرات هسته ای ایران و 6 کشور آمریکا، روسیه، انگلیس، فرانسه، آلمان و چین را مصداقی از یک "نزاع تاکتیکی و روبنایی" دانست. در صورتی که نتوانیم یا نخواهیم میان جنبه استراتژیک و تاکتیکی مذاکرات تفکیکی قائل شویم، قابلیت تحلیل فضای مذاکرات را از دست خواهیم داد.

محورهای اختلافی میان ایران و اعضای 1+5 در مذاکرات محصور به یک یا چند مورد خاص نیست. پس از امضای توافقنامه ژنو و در طول چهار دوره مذاکره ای که در وین برگزار شد، مسائل مختلفی مورد بررسی قرار گرفت. برخی از این موارد "متغیر مستقل" و برخی" متغیر وابسته " محسوب می شوند. به عنوان مثال، اختلاف بر سر "تشخیص نیازهای اساسی ایران " در موضوع غنی سازی متغیری مستقل است که می تواند بر روی متغیرهای وابسته دیگر تاثیرگذار باشد. زمانی که غرب نخواهد مرجعیت ایران برای تشخیص نیازهای اساسی Practical Needs را بپذیرد، به صورت خودکار مسائل دیگر نیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. از سوی دیگر، نحوه و زمانبندی رفع تحریم ها در گام نهایی، نحوه فعالیت آب سنگین اراک و ...مسائلی هستند که طرفین نتوانسته اند در خصوص آن ها به نتیجه ای قطعی و مطلق برسند. اظهارات آقای عراقچی در خصوص باقی ماندن اختلافات و عدم حصول پیشرفت در دور اخیر مذاکرات وین نیز در همین راستا قابل ارزیابی است.

در جریان مذاکرات وین 4، تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان در برابر زیاده خواهی واشنگتن مقاومت کرد و تسلیم فشارهای دیپلماتیک و فضاسازی نمایندگان آمریکا پای میز مذاکره نشد. مذکرات اخیر مجالی برای اثبات دو سخن حکیمانه رهبر معظم انقلاب در خصوص " غیرقابل اعتماد بودن آمریکا" و " متعهد بودن اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای" بود. بدیهی است که در آینده نیز باید با گاردی بسته در مقابل آمریکا ظاهر شد تا بتوان بهترین امتیازات و نتیجه ممکن را گرفت.

در طول مذاکرات، تا چه میزان، قرائت های طرفین نسبت به موضوعات فوق، به هم نزدیک شده است؟

"قرائت طرفین" نسبت به موضوعات و نقاط اختلافی به طور نسبی یکسان است. به عبارت بهتر، ایران و اعضای 1+5، در توصیف شرایط و اختلافات موجود دچار مشکل نیستند، اما زمانی که نوبت به مرحله"ارائه راهکار" و " تکیه بر جنبه حقوقی توافقات" می رسد کارشکنی ایالات متحده آمریکا و تروئیکای اروپایی، مخصوصا فرانسه آغاز می شود.

در جریان مذاکرات اخیر وین، سرگی ریابکوف، نماینده روسیه، به کلید واژه مهمی اشاره کرده است؛ وی از "متغیر بودن فضای مذاکرات" سخن گفته است. یک رمزگشایی ساده از اظهارات ریابکوف نشان می دهد که ایالات متحده آمریکا با زیاده خواهی ها و شانتاژهای تبلیغاتی خود در خصوص برنامه هسته ای ایران هر بار با یک رویکرد و رفتار خاص پشت میز مذاکره حضور می یابد. همین مسئله منجر به بر هم خوردن هارمونی مذاکرات و مانور خواسته ها و انتظارات بعضا پارادوکسیکال در فضای مذاکرات می شود.

شکل گیری توافق نهایی، تا چه میزان بر آرایش نیروهای سیاسی در امریکا تأثیر گذار خواهد بود؟

پس از امضای توافقنامه ژنو شاهد افزایش شکاف ها میان تل آویو و واشنگتن بوده ایم. اظهارات آویگدور لیبرمن وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی پس از امضای توافقنامه ژنو مبنی بر اینکه " اسرائیل باید به دنبال شرکایی به غیر از آمریکا در نظام بین الملل باشد" معنادار است. از سوی دیگر، مذاکرات هسته ای بهترین نقطه ای است که تروئیکای اروپایی می تواند در آن، مسیر خود را از واشنگتن در قبال ایران جدا کند. نکته دیگر اینکه در نوامبر سال 2014 ( آبان ماه امسال ) انتخابات میاندوره ای کنگره آمریکا برگزار خواهد شد و اوباما نیز عملا در عرصه سیاست خارجی موفقیتی کسب نکرده است. از این رو در صورت رسیدن به توافق نهایی میان ایران و اعضای 1+5، دموکرات ها مانور وسیعی را با هدف جذب آرای شهرواندان آمریکا آغاز خواهند کرد. بالعکس این مسئله نیز صادق است. یعنی در وضعیتی که تا نوامبر امسال عملا توافقی میان طرفین حاصل نشود و حتی مذاکرات به شش ماهه دوم کشیده شود ( مطابق آنچه در توافق ژنو پیش بینی شده است)، جمهوریخواهان قدرت مانور بیشتری در صحنه سیاسی آمریکا خواهند یافت. در این صورت با پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات میاندوره ای، عملا اوباما طی دو سال باقیمانده تا پایان ریاست جمهوری خود از سوی مجلس نمایندگان و سنا به شدت محدود خواهد شد.

شکل گیری توافق نهایی تا چه حد بر شکل گیری قطب بندی های سیاسی و حل و فصل بحران های منطقه ای و بین المللی موثر خواهد بود؟

اگرچه اعضای 1+5 سعی در القای این نکته دارند که "مذاکرات هسته ای" مقوله ای کاملا مستقل و بدون ارتباط با مسائل جاری در نظام بین الملل محسوب می شود، اما این ادعا کاملا نادرست است. اساسا در روابط بین الملل ما نمی توانیم "نگاهی موزاییکی" و "طبقه بندی شده " داشته باشیم، زیرا پدیده های بین المللی به صورت همزمان در چند بستر مکانی خاص با یکدیگر در توازن یا تزاحم قرار دارند. فراموش نکنیم که در مقابل ما اعضای 1+5 قرار دارند. اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد به علاوه آلمان جملگی در سیاست خارجی خود نگاهی کاملا "منفعت طلبانه" دارند. آن هم درست در زمانی که به سبب وقوع حوادث اوکراین، تقابل کاخ کرملین و کاخ سفید به نقطه اوج خود رسیده و اتحادیه اروپا و ناتو نیز وارد میدان نزاع شده اند.

در هر حال اگرچه شکل گیری توافق نهایی میان ایران و اعضای 1+5، به عنوان نماد و نشانه ای دال بر "قابلیت دیالوگ موثر میان اعضای جامعه جهانی" مورد تفسیر قرار خواهد گرفت، اما بارها اعلام شده است که "توافق ایران و اعضای 1+5" مترادف با "اعتماد به آمریکا" و " آغاز پروسه دوستی با واشنگتن" نخواهد بود.

مذاکرات هسته ای تنها زمانی می تواند موفقیت آمیز باشد که در راستای " مدیریت رفتار آمریکا" تعریف شود نه دوستی با آن. با شکل گیری توافق نهایی، می توان حدس زد که رژیم صهیونیستی با دولت آمریکا و سه دولت آلمان، فرانسه و انگلیس مرزبندی های پررنگ تری ترسیم خواهد کرد.

با توجه به مذاکرات چند روز گذشته و فقدان پیشرفت محسوس در مذاکرات، تا چه میزان می توان نسبت به شکل گیری توافق در کوتاه مدت امیدوار بود؟

واقعیت امر این است که هم اکنون بیش از تلاش برای رسیدن به توافق قطعی تا پایان زمان گام اول توافقنامه ژنو ( 29 تیرماه)، باید بر روی خود توافق احتمالی و جزئیات آن متمرکز شد. مقامات وزارت امور خارجه آمریکا طی هفته های اخیر واژه "تصمیمات دشوار" را به کاربردی ترین واژه در سیاست هسته ای خود در قبال کشورمان تبدیل کرده اند. جان کری صراحتا عنوان کرده است که جهت رسیدن به توافق نهایی ایران باید تصمیمات دشوار اتخاذ کند. منظور کری از تصمیمات دشوار، عبور ما از خطوط قرمز ترسیم شده است. بدیهی است که در صورت اصرار ایالات متحده آمریکا بر رویکرد فعلی خود و سکوت و انفعال دیگر اعضای 1+5 در تغییر رفتار واشنگتن، اساسا توافقی نهایی میان طرفین در کار نخواهد بود. با توجه به اینکه هنوز تدوین متن توافقنامه آغاز نشده و اختلافات میان طرفین نیز در بسیاری از مسائل کلی و جزئی به قوت خود باقی مانده است، کار سخت و بسیار دشواری تا رسیدن به توافق در 20 جولای (29 تیر) در پیش است. باید این حقیقت را پذیرفت که مذاکرات وین 4، احتمال رسیدن طرفین به توافق تا مهلت مذکور را کاهش داده است. با این حال هنوز نمی توان احتمال رسیدن به توافق تا این تاریخ را به طور کامل منتفی دانست. شاید یک "گذار استراتژیک" یا "تغییر فوری و هرچند ناخواسته " در مواضع آمریکا بتواند معادله را تغییر دهد.

در جریان مذاکرات وین 4، دیپلمات های آمریکایی هیات مذاکره کننده ایرانی را متهم به "انعطاف ناپذیری در نگارش توافقنامه" کردند. در حالی که واقعیت این است که عدم پیشرفت در مذاکرات هسته ای اخیر معلول زیاده خواهی هیأت آمریکایی بوده و کاخ سفید باید مسئولیت بین المللی به نتیجه نرسیدن مذاکرات در زمان فعلی را بپذیرد. آمریکا ناچار است جهت رسیدن به توافق نهایی مواضع خود را تغییر دهد. در اینجاست که "گرفتن تصمیم سخت" بر عهده آمریکاست نه ایران! ضمن آنکه مواضع تروئیکای اروپایی به همراه چین و روسیه نیز باید در جهت تکمیل پازل " تغییر مواضع آمریکا" تعریف شود. در این میان همراهی با زیاده خواهی های واشنگتن یا انفعال در برابر آمریکا نه تنها تاثیری در به نتیجه رسیدن مذاکرات ندارد، بلکه منجر به شکست مذاکرات خواهد شد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت