پیشنهادات آمریکا برای مذاکرات سازش

کد خبر: 341958

کارشناس اندیشکده مؤسسه واشنگتن در مقاله‌ای ضمن بررسی سخنرانی فرستاده مخصوص آمریکا در مذاکرات صلح در کنفرانس مؤسسان وینبرگ، پیشنهاداتی را برای ادامه مذاکرات سازش ارائه می‌کند.

تسنیم: کارشناس اندیشکده مؤسسه واشنگتن در مقاله‌ای ضمن بررسی سخنرانی فرستاده مخصوص آمریکا در مذاکرات صلح در کنفرانس مؤسسان وینبرگ، پیشنهاداتی را برای ادامه مذاکرات سازش ارائه می‌کند. به گزارش اندیشکده مؤسسه واشنگتن، رابرت ساتلوف، مدیر اجرایی اندیشکده واشنگتن، در مقاله‌ای ضمن اشاره به سخنرانی ایندک، فرستاده مخصوص آمریکا در مذاکرات صلح اسرائیل- فلسطین، و بررسی نکات مهم آن، پیشنهاداتی را ارائه می‌کند که بهتر است آمریکا آنها را برای حل مسئله اسرائیل و فلسطین به کار گیرد. مقامات ارشد آمریکا، از جمله رئیس جمهور اوباما و جان کری، با تصمیم مهمی در مورد روند صلح در روز‌های آتی مواجه هستند. آیا واشنگتن باید به طور جدی بر تلاش‌های فعالانه برای ممانعت از پیچیدگی بیشتر در روابط اسرائیل- فلسطین و بازسازی بنیان دموکراسی سرمایه گذاری کند یا باید دخالت نکند و منتظر بماند تا طرف‌های درگیر، الزامات و ضرورت‌های مذاکرات را به دست آوردند؛ الزاماتی که دیپلمات‌های آمریکایی معتقدند آنها در دور اخیر گفت‌وگو‌ها فاقد آن بودند؟ حد فاصل این انتخاب در سخنرانی مفصل، پرشور و بی‌طرفانه‌ای ظاهر شد که مارتین ایندک در 8 می 2014 در کنفرانس مؤسسان وینبرگ در اندیشکده مؤسسه واشنگتن ارائه نموده و تاریخچه نه ماه مذاکرات فلسطین و اسرائیل را، که او از طرف جان کری در آنها مباشر بوده است، مطرح کرد. علاوه بر آن اظهارات رسمی و آشکار، ایندک به تفصیل در مورد دلایل شکست مذاکرات صلح در نشستی نوشته نشده اما با ضبط سؤال و جواب، صحبت می‌کند، که در آن، پیکان انتقاد به سمت مهندسان فعالیت‌های شهرک‌سازی به دلیل تلاش‌های آنها به منظور تضعیف چشم‌انداز پیشرفت نشانه می‌رود. آنچه در تمرکز شدید بر فعالیت شهرک‌سازی مورد غفلت واقع شد، از جمله موج رسانه‌ای که این مسئله در خارج از مرزها ایجاد کرد، اخبار مهمی بود که ایندک افشا کرد؛ اخباری در مورد دیپلماسی اخیر، به ویژه این واقعیت که مذاکره کنندگان آمریکایی معتقد بودند که احتمالاً برای رسیدن به توافق موفقیت‌آمیز، از طرف اسرائیل به اندازه کافی سازش خواهند دید. اما محمود عباس، رئیس تشکیلات خود‌گردان فلسطین، وقتی در میانه ماه مارس برای ملاقات با رئیس جمهور اوباما به واشنگتن آمد، حتی از پاسخ به طرح‌های پیشنهادی آمریکا امتناع کرد. نکات مهم این سخنرانی در حالیکه ایندک لیستی از اقدامات و اظهارات اعتراض‌آمیز توسط هر طرف را می‌خواند، اذعان کرد: «تصمیم بر این بود که از فعالیت شهرک‌سازی به عنوان راهی برای تخریب مذاکرات استفاده شود که فضای گفت‌وگو‌های بیشتر را مسموم ساخت. به طور کلی‌تر، او برای تأثیر منفی‌ای که فعالیت شهرک‌سازی می‌تواند بر آینده بلند مدت اسرائیل داشته باشد، اظهار تأسف کرد. او در ادامه بیان کرد که فعالیت شهرک‌سازی رایج، مخصوصاً در حین مذاکرات، تنها اعتماد فلسطینی‌ها را به هدف مذاکرات تحلیل نمی‌برد؛ بلکه این اقدام می‌تواند آینده یهودی اسرائیل را به خطر بیندازد. اگر این روند ادامه یابد، می‌تواند ایده اسرائیل را به عنوان یک دولت یهودی به شدت خدشه‌دار نموده و داستان غم‌انگیزی از نسبت‌های تاریخی باشد. ایندک، حتی در حالیکه مهندسان فعالیت‌های شهرک‌سازی را به دلیل رخنه ایجاد کردن در مذاکرات شماتت می‌کرد، آشکارا در اظهارات از پیش تعیین شده خود بیان نمود که بیش از نیمی از تمام این واحدهای مسکونی که در طول مذاکرات ساخته شده است، در بخش‌هایی از منطقه کرانه باختری بوده که فلسطینی‌ها قبلاً پیشنهاد واگذاری آنها را به اسرائیل در مبادله زمین مطرح کرده بودند. منطقه مورد بحث حتی از منطقه داخل «حصار امنیتی» یا محدوده تعریف اسرائیل از «بلوک‌های شهرک‌سازی» نیز محدود کننده‌تر است. وقتی از ایندک سؤال شد که آیا این منطقه محدود ساخت و ساز احتمال دارد حاکی از آن باشد که فعالیت شهرک‌سازی اسرائیل در طول مذاکرات صلح کاملاً و عملاً مهار شده بود یا خیر، او این فرضیه را رد کرده و گفت که فلسطینی‌ها تمایزی میان واحد‌های ساخته شده و واحد‌هایی که هنوز در مراحل اولیه طراحی قرار دارند، قائل نمی‌شوند. ایندک گفت: «ترکیب هزینه‌های پیشنهادی و طراحی- از آنجایی که آنها گفته بودند 8 هزار واحد در حال طراحی اعلان شده است- و عملی ساختن آن همزمان با آزادی هر گروه از زندانیان، تأثیر به شدت مخربی بر مذاکرات داشت». علیرغم این اقدامات و اظهارات مسئله‌ساز و سایر آنها، ایندک بیان کرد که بنیامین ناتنیاهو، نخست وزیر اسرائیل، انعطاف قابل توجهی در مذاکرات دوجانبه با مقامات آمریکا نشان داده است و تا زمان ملاقات اولیه با واشنگتن در ماه مارس، در منطقه توافق احتمالی قرار داشت. ایندک اظهارات خاصی را در خصوص سازش ناتنیاهو بیان نکرد، هرچند گزارش‌های مطبوعاتی به امتیازات گسترده در مورد قلمرو اشاره می‌کردند؛ از جمله تمایل به مذاکره بر اساس خطوط 1967 و مبادله زمین. به طور کلی، ایندک هیچ توضیحات انتقادی‌ای را به‌سمت نخست وزیر نشانه نرفت، هرچند او در اظهارات خود، این سؤال اساسی را بدون جواب باقی گذاشت که اگر ناتنیاهو مایل بود گام‌های سیاسی مؤثری در زمینه توافق با فلسطینی‌ها بردارد، چرا از لابی مهاجرین در دولت خود ممانعت نکرد. ایندک اعلان کرد در زمانی که دولت آمریکا، اندکی پس از ملاقات ناتنیاهو برای تراضی با فلسطینی‌ها و اعمال فشار برای رسیدن به توافق، دوباره با آنها وارد بحث شد، محمود عباس از این روند صلح عقب نشینی کرده بود. او گفت: «من نمی‌توانم بگویم که کاملاً تمام عوامل دخیل در این مسئله را درک می‌کند، اما در آن مدت، محمود عباس سکوت کرده بود. واقعیت این است که وقتی او در میانه ماه مارس به واشنگتن آمد و ما نظر‌های خود را روی میز گذاشتیم، تمایلی به پاسخ دادن نداشت». وی افزود: «محمود عباس هم‌اکنون 79 ساله است و کسالت دارد. او می‌خواهد ترک مسئولیت کند و حالا بیش از مسئله صلح، بر روی جانشینی متمرکز شده است». بنابر گفته‌های ایندک، انتخاباتی که به عنوان بخشی از آشتی فتح و حماس در نظر گرفته شده است، برای برنامه‌های محمود عباس نقش مهمی را ایفا می‌کند؛ او نمی‌خواهد تحت شرایط کنونی از قدرت کناره‌گیری کند، چرا که یکی از شخصیت‌های حماس، یعنی رئیس شورای قانون‌گذاری فلسطین که در حال حاضر به حالت تعلیق درآمده است، جانشین او می‌شود. با توجه به وسعت اظهارات از پیش آماده شده ایندک، اهمیت دارد که چند نکته مهم را، که او بیان نکرده است، مطرح کنیم: تجربه دولت اوباما در دور اول در زمینه ایجاد صلح و چگونگی تأمین فضای مهم برای این دور از مذاکرات برای هر دو طرف: تلاش اولیه شامل این موارد می‌شود: رویارویی مستقیم با اسرائیل در مورد فعالیت شهرک‌سازی؛ توافق متعاقب اسرائیل مبنی بر توقف ده ماهه شهرک‌سازی؛ فقدان مداخله فلسطینی‌ها در نه ماه و نیم نخست آن توقف و وضعیت بغرنجی که از آن حاصل شد. هرگونه اشتباه یا کمبود از طرف تیم آمریکا و دولت:‌ البته، شاید غیر منطقی باشد که از ایندک انتظار داشته باشیم به اشتباهات رئیس خود، یعنی جان کری، اذعان کند. اما جزئیات چنین خطا‌هایی تاکنون آشکار شده است. برای مثال، پیش از کنفرانس وینبرگ، میشل هرزوگ، مذاکره کننده صلح اسرائیل فاش کرد که جان کری به توافق ناساز‌گاری با هر دو طرف در مورد چگونگی طولانی کردن مذاکرات رسیده است؛ از جمله در مورد آزادی چهارمین گروه از زندانیان. در نتیجه، او به وقفه و تأخیر در مذاکرات کمک کرده است. علاوه براین، قابل ذکر است که ایندک هیچ اشاره‌ای به اختلافات داخلی دولت اوباما در رابطه با روند صلح نکرد، که مشاجرات میان وزارت خارجه و شورای امنیت ملی کاخ سفید ظاهراً مانع بزرگی بر سر راه یک رویکرد هماهنگ و منسجم از طرف آمریکا بوده است. به طور کلی، او به این سؤال مهم پاسخ نداد که آیا نه ماه گذشته زمان مناسبی برای اعمال فشار به سمت توافقی موفقیت‌آمیز نبوده است و عاقلانه نبود که دولت چنین مسئله‌ای را پیگیری می‌کرد؟ نقش سایر بازیگران خاورمیانه و «ابتکار صلح عربی»: در گذشته، بازیگران عرب در استراتژی مذاکراتی آمریکا نقش عمده‌ای داشتند و این به دلیل توانایی آنها در پوشش دادن توافقات فلسطینی‌ها یا ارائه تطمیع‌های دیپلماتیک به اسرائیل بود. در نقاط مختلف روند صلح، مقامات آمریکایی به وعده عرب‌ها و مسلمانان مبنی بر به رسمیت شناختن اسرائیل به عنوان انگیزه‌ای برای مصالحه اسرائیل استناد کرده‌اند؛ اخیراً، دولت‌های عربی نیز با تأیید امتناع محمود عباس از به رسمیت شناختن اسرائیل به عنوان دولت ملت مردم یهود، در نشست اتحادیه عرب در ماه مارس، نقشی منفی در این زمینه داشته‌اند، که احتمالاً هرگونه مصالحه را در مورد این موضوع در آینده دشوار‌تر خواهد ساخت. به هرحال، گزارش ایندک صرفاً به رابطه سه جانبه اسرائیل، فلسطین واشنگتن اشاره دارد. مشخص نیست که این نقطه ابهام حاکی از تأیید ضمنی این مسئله است که تأثیر منطقه‌ای درگیری اسرائیل- فلسطین همچنان روبه افول می‌باشد، مخصوصاً برخلاف پشت صحنه چنین بحران‌های فراملی‌ای مانند درگیری سوریه و تلاش ایران برای نفوذ منطقه‌ای. مسئله مهم تقاضای اسرائیل برای به رسمیت شناخته شدن به عنوان دولت ملت یهودی: وقتی در مورد این مسئله از ایندک سؤال شد، در پاسخ گفت که حق قانونی اسرائیل است که چنین مسئله‌ای را پیش بکشد و زمانی که فلسطینی‌ها بخواهند بفهمند که کشورشان به چه شکل خواهد بود و چه وقت آن را به دست خواهند آورد، این مسئله بسیار کم اهمیت‌تر و قابل حل خواهد شد. با این وجود، او پیش‌بینی ناراحت کننده‌ای را در مورد حل سریع آن مطرح کرد؛ در این زمان، اختلاف در مورد این مسئله بسیار گسترده است. نخست وزیر ناتنیاهو می‌گوید این اختلاف اساسی است و محمود عباس می‌گوید من اصلاً در مورد آن بحث نخواهم کرد. در انتظار تصمیم جان کری در مرکز گزارش ایندک روایتی در مورد آنچه به‌طور حقیقی موجب توقف مذاکرات شد، مشاهده می‌شود. نکته اصلی سخنرانی او این بود که فعالیت شهرک‌سازی اسرائیل، هم عملی شده و هم در دستور کار، یکی از چند دلیل وضعیت پیچیده کنونی بود؛ نه تنها دلیل بلکه مطمئناً مهم‌ترین دلیل بود. در عین حال، گزارش او یک رهبر انعطاف‌پذیر اسرائیلی را به تصویر می‌کشد که قصد دارد به طور اساسی برای رسیدن به توافق صلح تراضی کند؛ توافقی که تنها با رهبر فلسطینی‌ای مواجه می‌شود که در این لحظه حساس حتی از پاسخ به پیشنهادات آمریکا امتناع می‌کند. تطبیق هر دو جنبه از این روایت کار آسانی نیست. شاید تأثیر واقعی سخنرانی ایندک نتایجی است که ممکن است بر مقامات آمریکایی، مخصوصاً جان کری، داشته باشد، زیرا آنها با دقت این تصمیم را که چگونه فرایند ایجاد صلح را پیش ببرند، مورد بررسی قرار می‌دهند. ایندک می‌گوید که فعلاً سیاست‌گذاری آمریکا در دست ارزیابی دوباره است و این اصطلاحی است که مملو است از خاطرات ارزیابی دوباره در دوران کسینجر. به هرحال، همانطور که ایندک بیان کرد، ارزیابی دوباره در گذشته تنها توقفی میان دوره‌های ایجاد صلح بود و تنها چند ماه پس از اتمام آن، واشنگتن واسطه توافق موفقیت‌آمیز دوم قطع درگیری میان اسرائیل و مصر شد. در موقعیت فعلی، گمانه زنی شدیدی راجع به گام بعدی جان کری وجود دارد. از یک طرف، او می‌تواند از متغیر‌های «گزینه جیمز بیکر» یکی را انتخاب کند؛ تأیید تمرکز بر فعالیت شهرک‌سازی به عنوان یک اصل، البته نه اصلی منحصر به فرد، دلیلی برای شکست در دیپلماسی، اعلان برخی از انواع ایده‌های آمریکا که برای توافق اسرائیل و فلسطین کافی هستند و دعوت طرفین به آرام کردن او در هر زمانی که آنها احساس نیاز شدید به حصول توافق مورد نیاز برای پیشرفت می‌کنند. این مسئله بر انباشته کردن سهم تقصیرات آمریکا بر روی اسرائیل و به‌طور مؤثر رها کردن فلسطینی‌ها از مسئولیت‌شان در قبال اقدامات و عدم اقدام خود در این روند تأثیر دارد، هرچند هدف آن این نباشد. در حالیکه این نوع سیاست ممکن است برای برخی فریبنده باشد، اما بذر بسیاری از مشکلات سیاسی را در آینده می‌کارد؛ مانند تقویت اعتراض بین‌المللی راجع به اسرائیل که آمریکا باید برای خنثی کردن آن دست به اقدام بزند؛ تقویت حس اسرائیل مبنی بر متارکه در لحظه‌ای حساس در مذاکرات هسته‌ای ایران؛ تقویت ترکیبی قوی از مخالفت و عدم مسئولیت در میان فلسطینی‌ها که احتمالاً به وضعیت سیاسی بسیار وخیم‌تری در رام الله منجر می‌شود. همچنین جان کری مجموعه‌ای از گزینه‌ها را در اختیار دارد تا آمریکا و خودش را در فرایند ایجاد صلح دخیل نگه دارد، هرچند در قالبی متفاوت. این شامل برداشتن قدم‌های فعال همراه با طرفین می‌شود تا تداوم همکاری امنیتی‌آنها تضمین شود؛ پیشنهاد گام‌های یک‌جانبه که هر‌طرف می‌تواند بردارد تا شاید موقعیت سیاسی به نوعی از نو سازماندهی شود که احتمال موفقیت مذاکرات رسمی افزایش می‌یابد؛ هماهنگی با هر دو‌طرف برای جلوگیری از گام‌های یک‌جانبه پیچیده و منفی که بازگشت به دیپلماسی را دشوار می‌کند؛ مانند ابتکارات بیشتر فلسطینی‌ها برای تحصیل مقام و حقوق در نظام سازمان ملل یا شهرک‌سازی حقیقی اسرائیل در مناطق دورافتاده که بیشتر اسرائیلی‌ها معتقد‌ند به عنوان بخشی از دولت فلسطین درخواهد آمد؛ و بالاخره همکاری با محمود عباس برای اطمینان از این مسئله که تلاش‌های فلسطین برای آشتی ملی به تسلط نیروهای حامی صلح و حضور نامزدهای معتبر و اصلاح‌طلب برای جانشینی رهبری منجر خواهد شد. این مسیر سیاست‌گذاری نیازمند دخالت مستمر آمریکا است، البته نه دیپلماسی بلند پروازانه ماه‌های اخیر. در روزهای آتی، مشخص خواهد شد که آیا واشنگتن از میدان اسرائیل و فلسطین عقب می‌کشد تا طرفین خودشان مسیر را تغییر دهند یا در عوض، از تلاش‌های پرخطر و پر‌جایزه نه ماه گذشته به نقشی کم‌رنگ‌تر، فزاینده‌تر، اما به شدت مداخله جویانه برای دیپلماسی آمریکا تغییر جهت می‌دهد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت