راه حل عجيب براي يك مشكل مشخص/ نقش مولوي عبدالحميد در برابر «جيش القتل» چيست؟
اينكه چرا مولوي عبدالحميد خود را وارد بازي يك گروهك تروريستي كه پيش از اين دستش به خون چندين تن از سرباز ايراني آغشته شده مي‌كند، بسي جاي تعجب دارد. گرچه گفته مي‌شود وي نقش تاثيرگذاري در آزادي اين گروگان‌ها ايفا كرده است و در بيانيه گروهك تروريستي جيش القتل به اين موضوع تاكيد شده است، اما ...
سرويس سياسي «فردا»؛ گرچه آزادي مرزبانان ايراني كه با تلخي عدم حضور نفر پنجم در بين اين مرزبانان همراه بود، باعث شادي ملت ايران شد اما مسائل پشت پرده و همچنين سخنان اخير مولوي عبدالحميد، امام جمعه اهل‌سنت زاهدان سبب شده كه اين مساله وارد فاز جديدي شود.
مولوي عبدالحميد كه با طرح سخناني در نقش سخنگوي اين گروهك تروريستي ظاهر شده است بيان داشته كه « گروه جيش العدل آمادگی خود را برای مذاکره با دولت ايران اعلام کرده است.» از سوي ديگر درحالي كه دولت در مورد چگونگي آزادسازي سربازان گروگان گرفته شده توسط گروهك جيش القتل شفاف سازي نكرده است، مولوي عبدالحميد مدعي شده است كه « هئيت مردمی اعزامی، گروگان‌گيران را ترغيب کرده بودند که خواسته‌ها و مشکلات خود را از راه مذاکره و گفتمان حل کنند.» و آن را مرهون پادرمياني مردم اين منطقه دانسته است. به هر لحاظ به نظر مي‌رسد در اين زمينه چند نكته بسيار مهم بايد مورد توجه قرار بگيرد. يكي اقدام مولوي عبدالحميد در اعطاي وزن سياسي به يك گروهك تروريستي همپايه دولت ايران است! كه اين موضوع با
توجه به عقبه حمايتي اين گروهك تروريستي كه از سوي غرب و برخي از حكومت‌هاي تروريست پرور منطقه حمايت مي‌شود بسيار جاي تامل دارد. اينكه چرا مولوي عبدالحميد خود را وارد بازي يك گروهك تروريستي كه پيش از اين دستش به خون چندين تن از سرباز ايراني آغشته شده مي‌كند، بسي جاي تعجب دارد. گرچه گفته مي‌شود وي نقش تاثيرگذاري در آزادي اين گروگان‌ها ايفا كرده است و در بيانيه گروهك تروريستي جيش القتل به اين موضوع تاكيد شده است، اما حمايت و جانبداري و همپايه ساختن وزن سياسي اين گروهك تروريستي با دولت جمهوري اسلامي ايران يك مساله و توهين آشكار به ملت ايران است كه به مدت دو ماه در استرس و نگراني سرنوشت فرزندان خود در جريان اين گروگان‌گيري بسر بردند. از سوي ديگر اين انتظار از فردي چون مولوي عبدالحميد مي‌رود كه از شكل گيري و گسترش گروه‌هاي تروريستي در اين منطقه كه عمده فعاليت‌شان قاچاق مواد مخدر و اسلحه و سوداگري مرگ است، براي ايجاد امنيت و ثبات جلوگيري كند، اما متاسفانه ديده مي‌شود كه وي آشكارا به اشرار و گروه هاي تروريستي در اين منطقه رسميت مي‌دهد و اين گروه‌ها نيز براي رسميت و مشروعيت دادن به خود در بيانيه‌هاي خود مكررا نام
وي را ذكر مي‌كنند. متاسفانه با اين سخنان مشخص است كه وي در دام تروريست‌ها افتاده است. از ديگر سو ابهامي كه با توجه به اين اظهار نظر مولوي عبدالحميد در اين زمينه مطرح مي‌شود، اين است كه ارتباط و نقش وي در برابر تروريست‌ها چيست؟ به هر جهت مولوي عبدالحميد با اينگونه اظهار نظرها مي‌تواند نقش خود را در اين راستا به خوبي مشخص سازد. اينكه با برخورد با چنين مواردي نسبت به بروز پديده تروريست در اين منطقه جلوگيري كند و نقش سازنده‌اي را در اين جهت ايفا كند و يا اينكه تريبون خود را در اختيار آنان قرار دهد و به عنوان سخنگوي آنان ايفاي نقش كند و با اين عمل نسبت به افزايش چنين گروهك‌هايي كه عقبه استكباري دارند، عمل كند.
مولوي عبدالحميد كه با طرح سخناني در نقش سخنگوي اين گروهك تروريستي ظاهر شده است بيان داشته كه « گروه جيش العدل آمادگی خود را برای مذاکره با دولت ايران اعلام کرده است.» از سوي ديگر درحالي كه دولت در مورد چگونگي آزادسازي سربازان گروگان گرفته شده توسط گروهك جيش القتل شفاف سازي نكرده است، مولوي عبدالحميد مدعي شده است كه « هئيت مردمی اعزامی، گروگان‌گيران را ترغيب کرده بودند که خواسته‌ها و مشکلات خود را از راه مذاکره و گفتمان حل کنند.» و آن را مرهون پادرمياني مردم اين منطقه دانسته است. به هر لحاظ به نظر مي‌رسد در اين زمينه چند نكته بسيار مهم بايد مورد توجه قرار بگيرد. يكي اقدام مولوي عبدالحميد در اعطاي وزن سياسي به يك گروهك تروريستي همپايه دولت ايران است! كه اين موضوع با
توجه به عقبه حمايتي اين گروهك تروريستي كه از سوي غرب و برخي از حكومت‌هاي تروريست پرور منطقه حمايت مي‌شود بسيار جاي تامل دارد. اينكه چرا مولوي عبدالحميد خود را وارد بازي يك گروهك تروريستي كه پيش از اين دستش به خون چندين تن از سرباز ايراني آغشته شده مي‌كند، بسي جاي تعجب دارد. گرچه گفته مي‌شود وي نقش تاثيرگذاري در آزادي اين گروگان‌ها ايفا كرده است و در بيانيه گروهك تروريستي جيش القتل به اين موضوع تاكيد شده است، اما حمايت و جانبداري و همپايه ساختن وزن سياسي اين گروهك تروريستي با دولت جمهوري اسلامي ايران يك مساله و توهين آشكار به ملت ايران است كه به مدت دو ماه در استرس و نگراني سرنوشت فرزندان خود در جريان اين گروگان‌گيري بسر بردند. از سوي ديگر اين انتظار از فردي چون مولوي عبدالحميد مي‌رود كه از شكل گيري و گسترش گروه‌هاي تروريستي در اين منطقه كه عمده فعاليت‌شان قاچاق مواد مخدر و اسلحه و سوداگري مرگ است، براي ايجاد امنيت و ثبات جلوگيري كند، اما متاسفانه ديده مي‌شود كه وي آشكارا به اشرار و گروه هاي تروريستي در اين منطقه رسميت مي‌دهد و اين گروه‌ها نيز براي رسميت و مشروعيت دادن به خود در بيانيه‌هاي خود مكررا نام
وي را ذكر مي‌كنند. متاسفانه با اين سخنان مشخص است كه وي در دام تروريست‌ها افتاده است. از ديگر سو ابهامي كه با توجه به اين اظهار نظر مولوي عبدالحميد در اين زمينه مطرح مي‌شود، اين است كه ارتباط و نقش وي در برابر تروريست‌ها چيست؟ به هر جهت مولوي عبدالحميد با اينگونه اظهار نظرها مي‌تواند نقش خود را در اين راستا به خوبي مشخص سازد. اينكه با برخورد با چنين مواردي نسبت به بروز پديده تروريست در اين منطقه جلوگيري كند و نقش سازنده‌اي را در اين جهت ايفا كند و يا اينكه تريبون خود را در اختيار آنان قرار دهد و به عنوان سخنگوي آنان ايفاي نقش كند و با اين عمل نسبت به افزايش چنين گروهك‌هايي كه عقبه استكباري دارند، عمل كند.
دیدگاه تان را بنویسید