سرویس سیاسی «فردا»: آقای هاشمی، در سخنان پر شمار خود در سال گذشته ،گریزی به انتخابات سال 84 زد و علاوه بر تشکیک در آن انتخابات، انتخابات سال 92 و 76 که نتایجی دلخواه ایشان را داشته است را بسیار مطلوب ارزیابی نمود . ایشان در بخشی از سخنان خود اعلام کرد: "حتی مرحله دوم، استاندارها - که همه اصلاح طلب بودند- کار را به کلی رها کردند، اصلا کاری نداشتند به انتخابات؛ هر چه خواستند در صندوق ریختند و هر چه خواستند خواندند."
دانلود
همه به یاد داریم که در انتخابات سال 76، در حالی كه بسیاری از مسئولین و نخبگان سیاسی نظام خواستار پیروزی یك فرد بودند، رقیب او به عنوان پیروز از انتخابات بیرون آمد. در آن انتخابات، رهبری پای رأی مردم ایستادند و از آن دفاع كردند. در انتخابات 88 هم که یک جریان تمامیت خواه خواهان زیر پا گذاشتن رای مردم و ابطال غیر قانونی انتخابات بود، رهبری با اصرار بر رای مردم، از حقوق آن ها دفاع کردند. علی محمد بشارتی وزیر کشور دولت ششم با اشاره به حواشی انتخابات ریاست جمهوری دولت هفتم می گوید: من در آن روزها شنیدم که یکی از آقایان، ساعتی قبل از اینکه تقریباً بر همه روشن شود که چه کسی پیروز انتخابات است، وقت میگیرد و خدمت آقا میرسد؛ با اینکه هیچ مسئولیت رسمی هم در زمینه برگزاری انتخابات نداشته است. در آن جلسه به ایشان گزارشی میدهد و خواستار ابطال انتخابات میشود. آقا در پاسخ برخورد خیلی شدیدی با وی میکند که ظاهراً سابقه نداشته است. با این مضمون که چگونه به خودت اجازه میدهی که اینطور دربارهی نظام فکر کنی و تصمیم بگیری؟ بهترین نمونه برای این امر، عملکرد رهبر انقلاب در انتخابات اخیر است. رهبری از همه آحاد مردم با
سلایق مختلف برای حضور حداکثری دعوت به عمل می آورندودر پایان رای مردم محترم شمرده و از آن دفاع می کنند. در نقطه مقابل، رفتار آقای هاشمی خلاف این امر را نشان میدهد. بدین ترتیب که ایشان، زمانی که نتایج انتخابات با ایشان همسو باشد آن را دموکراتیک میخوانند و در غیر این صورت آن را »متقلبانه» می داند.. برای روشن شدن بیشتر این مطلب به رفتار متناقض ایشان پس از چند انتخابات اشاره خواهیم کرد.
اعتراض هاشمی فقط به نتایج انتخابات 88 محدودنیستد، بلکه ایشان در انتخابات ریاست جمهوری نهم که در زمان دولت اصلاحات برگزار شد نیز در هر دو مرحله اول و دوم اقدام به ایجاد شبهه در انتخابات کرد که با واکنش برگزارکنندگان انتخابات از جمله رئیس جمهور و وزیر کشور دولت اصلاحات مواجه شد. قسمتی از بیانیه هاشمی پس از انتخابات 84 بدین شرح است؛
"در مرحله نخست انتخابات، حضور مردم حماسهای عظیم را رقم زد و اگر اشکالاتی بروز کرد غفلت مدیریت و نظارت بود که در نتیجه، شاهد برخی تخلفها از جمله تخریبهای زننده و دخالتهای ناروای سازماندهی شده بودیم ... در متن برگزاری انتخابات به برخی دخالتهای سازمانیافته در هدایت آرا انجامید و معلوم نیست این رویه ناصواب اگر نهادینه شود، رو به کجا خواهد برد؟"
همانطور که ملاحظه نمودید هاشمی در سال 84 دولت اصلاحات و شورای نگهبان را مشمول بی رحمانه ترین تهمت ها میکند و این در حالیست که ایشان در سال 78 و انتخابات مجلس ششم، در آغاز سلسله ادعاهای تقلب خود، شورای نگهبان را مکان امنی برای رسیدگی به شکایات خود می داند و برگزارکنندگان انتخابات را مسبب اصلی عدم رای آوری خود می داند. بیانیه انصراف هاشمی از مجلس ششم بدین شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
مردم شریف و بزرگوار تهران، همانطور که مطلع هستید، اینجانب بر خلاف تصمیم قبلی و تمایل شخصی و قلبیام، حسب وظیفهی شرعی و رسالتی انقلابی و میهنی و در پی اصرار و تأکید چهرههای محترم و شخصیتهای صاحبنظر نظام، در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت نمودم، اما حجم سنگینی از تبلیغات منفی و خلاف پیش از برگزاری انتخابات و در دورهی تبلیغات و به هنگام رأیگیری و شمارش آرا، بر صحنهی میدان رقابتهای انتخاباتی عارض گشت و حتی دشمنان خارجی و داخلی انقلاب سمپاشیهایی علیه اصل نظام و دستاوردهای انقلاب و دفاع مقدس و سازندگی نمودند و در جریان انتخابات و حتی پس از اعلام نتایج، فضای شبههناک و ابهامآلودی به وجود آمد. خوشبختانه تدبیر مقام معظم رهبری مانع بروز مشکلات سیاسی و اجتماعی شد.
به رغم اصرار و درخواست اینجانب از مسئولان اجرایی و نظارتی مبنی بر رفع هرگونه ابهام و کشف تمام حقیقت و تلاشهای شورای نگهبان و وزارت کشور، هنوز ابهامات و شبهاتی در نتایج انتخابات تهران باقی است که میتواند دستاویز دشمنان ملت و مخدوشکنندهی وحدت نیروهای معتقد به نظام اسلامی گردد. اکنون با توجه به شرایط جاری، انجام وظیفه به صورت مطلوب و تلاش برای وفاق ملی و تقویت سازندگی که از اهداف مهم و عمدهی حضورم و عذرخواهی از مردم شریف و موکلان عزیز تهرانی از پست نمایندگی مجلس شورای اسلامی اعلام انصراف مینمایم.
وظیفهی خود میدانم نسبت به اعتماد همهی کسانی که به رغم تبلیغات فراوان ناروا، به اینجانب رأی دادهاند، ابراز تشکر نمایم و به آرای کسانی که به هر دلیل منتخبشان من نبودهام، به دیدهی احترام بنگرم. همچنین نسبت به افراد و گروههای معدودی که به اشتباه یا خدای ناخواسته کینهتوزی و عداوت به ناحق مرتکب تهمت، غیبت یا انتقاد ناسالمی در مورد اینجانب شدهاند گذشت نموده و از درگاه خداوند متعال برای خود و همگان طلب بخشش و تنبه نمایم.
امیدوارم با تلاش و هوشیاری همهی نمایندگان محترم، نهاد قانونگذاری مجلس ششم، سنگر عزت، اقتدار و همدلی نیروهای وفادار به نظام و انقلاب و تقویت همکاری قوای سهگانه و نهادها و ارگانهای کشور باشد و اینجانب در هر عرصهای که مصالح و منافع نظام اسلامی حاکم نماید به انجام وظیفه خواهم پرداخت.
اکبر هاشمی رفسنجانی»
اما نکته جالب این سلسله القائات تقلب جاییست که هاشمی وزارت کشور خود را در مظان اتهام قرار می دهد. در انتخابات ریاست جمهوری هفتم و مجلس پنجم، هاشمی به شکلی عمل می کند که شبهه تقلب در انتخابات پر رنگ می شود. بدین ترتیب که هاشمی در نماز جمعه قبل از انتخابات 76 با بیان جملات شبهه انگیز، اولین شخصی است که القا شبهه تقلب در انتخابات را بر عهده می گیرد؛
"... بقیه و همه مسئولان اجرایی و ناظران باید واقعا این کار را بکنند که همان چیزی که رای مردم است بیاید توی صندوق و همان هم خوانده شود و همان هم اعلام شود. ممکن است کسی فکر کند که حالا اگر ما تغییراتی بدهیم و شخص مقبولی که خودمان به آن ایمان داریم میآید سر کار، این یک نفعی است برای جامعه. ولی این کار ضرر بنیانی دارد. اعتماد مردم را ضعیف کردن، بزرگترین جنایت است به ملت و نظامی که میخواهد به اتکای مردم این همه مشکلات را حل کند."
علاوه بر انتخابات ریاست جمهوری که هاشمی کارکنان دولت خود را به تلاش برای تقلب متهم میکند، در انتخابات مجلس پنجم نیز همین امر رخ میدهد. تهمت هایی که در ایام انتخابات مجلس پنجم توسط نزدیکان آقای هاشمی به مجریان آن انتخابات زده شد، تا جاییست که حتی اعتراض حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری را نیز در پی داشت، بدین ترتیب که ایشان در خاطراتشان آن ایام را این گونه شرح می دهند: ". . . در انتخابات مجلس پنجم، خانم فائزه هاشمي وارد صحنه شدند كه رأي بالايي هم آورد. البته حرفهاي خود او هم رأي آور بود، در مجلس پنجم رأي اول تهران از من بود، اما بعضيها قايل به آن بودند كه رأي اول براي خانم فائزه هاشمي بوده است. گاهي خود آقاي هاشمي پيگيري ميكرد و گاهي فرزندان او ميرفتند در وزارت كشور و پاي دستگاه كامپيوتر ميخوابيدند و ميخواستند ببينند اين رأيها چه شده است. در اين جريان به آقاي بشارتي و تابش كه مسؤوليت انتخابات را داشتند، خيلي جفا شد، آن ها واقعا سالم عمل كرده بودند."
با توجه به موضع گیری های دو پهلوی آقای هاشمی در قبال انتخاب مردم، که یک روز آن را دموکراتیک می خواند و روز دیگر در صدد ابطال آن بر می آید میتوان به این نتیجه رسید که آقای هاشمی بر خلاف مقام معظم رهبری، که موافق مشارکت حداکثری می باشند، بیشتر مایل به مشارکت کنترل شده ای که طی آن رای مردم موافق با نظر سیاسی ایشان باشد. در واقع از منظر آقای هاشمی دارای دو نوع دموکراسی هستیم، «دموکراسی خوب» و «دموکراسی بد»، دموکراسی خوب ،نتیجه انتخاباتی است که موافق نظر ایشان باشد و دموکراسی بد بالعکس آن!
دیدگاه تان را بنویسید