افراطیون به اصل انقلاب آسیب نزنند
عضو جامعه مدرسین می گوید اقدامات افراطی گاها موجب بی اعتمادی مردم به نظام و مسئولان می شود و یاس و ناامیدی را در جامعه رواج می دهد.
«افراط» و «تندروی» کلیدواژههایی این روزها به تناوب در اظهارنظرهای سیاسیون مورد استفاده قرار میگیرد و شاه بیت همه این اظهارنظرها هم دوری و تن ندادن به این رویه است. در همین راستا سیدمحمدغروی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افراط را از عوامل اسیب زننده به انقلاب و اسلام از ابتدای شکل گیری نظام تا کنون می داند و معتقد است که اعتدالیون جریانات سیاسی باید در کنار یکدیگر قرار گیرند و با وحدت اجازه تحرک را به افراطیون ندهند. وی مشی امام در برخورد با جریانات سیاسی را الگوی مناسبی برای مواجهه با این افراد می داند. مشروح گفتگوی کوتاه روزنامه خبر را با این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بخوانید: بحث افراط و تندروی در فضای سیاسی جامعه در چند سال اخیر همواره مورد نقد و نکوهش بزرگان نظام و شخص مقام رهبری معظم بوده است با این وجود تندروها همچنان رویه خود را دنبال میکنند. افراطیون و تندروها چه صدماتی را به انقلاب و اسلام زدهاند؟
از جمله مسائل مهمی که اسلام تاکید زیادی برآن دارد تعادل و دوری جستن از افراط و تفریط است. براساس همین آموزههای اسلامی انسان اگر بخواهد در مسیر صراط مستقیم حرکت کند باید در مسائل فردی و اجتماعیاش در مسیر تعادل حرکت کند و درگیر افراط و تفریط نشود.
برخی افراد به خاطر عدم آشنایی یا نوع تربیت خاصی که داشتند چارچوب اعتدال را درک نمیکنند و درگیر تندروی میشوند.در واقع برخی براساس نوع اخلاق و منشی که دارند اصولا اهل افراط و تفریط هستند، از تعادل خارج میشوند به گونهای که اگر امری از نظر آنها ناپسند و نادرست باشد دچار خشم و غضب شدیدی میشوند و به دایره تندروی می افتند.
تندروهایی از این نوع بخصوص در مسائل دینی هرچند اگر خالصانه باشد و انسان قداستی در آن ببینند اما آثار منفی خود را بر جامعه بار میکند. در نتیجه این رفتارها ممکن است افرادی که از درجه بالایی از ایمان برخوردار نیستند با مشاهده چنین برخوردارهایی دفع و طرد شوند. آسیب آنجا بیشتر میشود که افراد شاخص و شناخته شده درگیر این افراط و تفریط میشوند در این صورت این افراد تبدیل به الگوی نامناسبی میشوند برای مثال نمی توانند آن لطف، رحمت و اخلاق اسلامی را به نمایش بگذارند و افراد ضعیف الایمان را از دین نفی می کنند.
از سوی دیگر باید در نظر داشت افراط در هر زمینهای که باشد طرف مقابل را هم به سوی افراط میکشاند. و آثار منفی که بر جامعه تحمیل می کند زیاد است، مانند آنکه باعث نفی اسلام از سوی افراد ضعیف الدین می شود، نفرت و کینه، و بدبینی و حقد را در جامعه رواج می دهد. مهمتر از همه آنکه این رفتارها گاها حرمت و آبروی افراد را شکسته و به آنها توهین می شود. چه بسا تندروها زبان شان به سخنانی باز شود که در شان یک مسلمان نباشد. این رفتارها در دراز مدت جامعه را دستخوش تنش و درگیری میکند و حرمتها و چارچوبهای اخلاقی یکی پس از دگیری شکسته و زیرپا گذاشته می شود.
از آغاز انقلاب اسلامی تا کنون شاهد اینگونه رفتارهای افراطی بودهایم، عملکرد افراطیون به نفع چه کسانی بوده است و چقدر در دور شدن نسل جوان از آموزهای انقلابی تاثیرگذار بوده است؟ در اوایل انقلاب هم شاهد رویکردهای افراطی بودیم. برخی فکر میکردند که انقلابی بودن به این است که آدم تند و تیز و خشن باشد. در حالیکه انقلابی واقعی آن کسی است که در چارچوب اخلاق اسلامی حرکت کند و سخن بگوید. همان نوع برخوردها باعث شد که عدهای از انقلاب دفع و نفی شوند و عدهای دیگر در مسیر خلاف انقلاب قرار گیرند.
در حال حاضر هم همین است، یعنی افراط و خروج از تعادل این اثر را دارد که هم جامعه را خراب میکند هم قلوب اهل ایمان را نسبت به هم بد کرده و ایجاد تنفر میکند. باعث میشود که حقد و کینه در سینهها بوجود آید. لذا چاره اصلی آن است که تعادل در هر زمان و دوره ای حفظ شود.
تعریف شما از تعادلی که بر آن تاکید دارید چیست؟ تعادل به معنای آن نیست که افراد بر اصول اصرار نورزند یا نسبت به مبانی اخلاقی، اسلامی و انقلابی سست باشند. اعتدال یعنی چارچوب اصول، دیانت و انقلاب بای همواره مورد توجه باشد. ممکن است انسان در این مسیر اذیت هم بشوند و دشواری زیادی تحمل کند اما در نهایت باید رفتارش اصلاحی و آموزندگی داشته باشد که دیگران را اصلاح و تربیت کند. اگر قرار باشد افراد در مسیر تندروی و افراط ایفای نقش کنند طبیعتا دیگران را اذیت می کنند، حرکت ها شکسته می شود و رفتارهای تند و تیز در جامعه رواج پیدا می کند.
روش مواجهه امام خمینی با افراطیون و تندروها چگونه بود و آیا می توان نسخه ای برای مقابله با رفتارهای تند این روزها باشد؟ حضرت امام (ره) یک عالم و مرجع اخلاقی بودند. طبیعتا خودشان براساس همین مبانی اخلاقی با مسائل برخورد میکردند، در عین حال قاطع هم بودند. ممکن است انسان انحرافهایی را در جاهایی مشاهده کند و مسئول است که با حفظ چارچوب اخلاقی و رعایت حرمت ها و حریمها آنها را نقد کند اما نباید دچار افراط و تفریط شود.
ایشان کسانی که نسبت به اصل انقلاب و اصول آن پایبند بودند را میپذیرفتند. فرقی نمیکرد که مربوط و وابسته به کدام جریان باشند. با اینکه خودشان بی تردید به برخی جریانات نزدیک تر بودند اما هیچگاه اینگونه نبود که خودشان کسی را دفع و طرد کنند. ایشان کفی را برای افراد و جریانات مورد ملاحظه قرار میدادند که اگر آن کف محفوظ می ماند پذیرفته می شدند. تحمل ایشان زیاد بود ولو اینکه برخی مسیر را اشتباه هم می رفتند. کف مورد تایید امام هم آن بود که اصول انقلاب محفوظ مانده و افراد به آن وفادار باشند. ایشان حتی توصیه می کردند که ممکن است انسان اختلاف نظر داشته باشد و بحث هم بکنند اما باید بحث طلبگی باشد. یعنی وقتی بحث تمام شد همه با هم رفیق باشند اینگونه نباشد که خدایی ناکرده نوع برخورد افراد طردآمیز باشد و در قالب بحث به دنبال نفی دیگران یا منزوی کردن آنها باشند.
به بحث جریانات سیاسی اشاره کردید؛ فکر می کنید هویت افراطیون را در چه طیف سیاسی می توان تعریف کرد؟ اینگونه نیست که بگوییم کدام افراطی هستند کدام نیستند، حقیقت این است که ما افراط را در هر دو جریان داریم. با این تفاوت که افراط گاهی در یک جریان از تفکر سکولار و لیبرالیسم سر در می آورد که درصدد نفی نظام هستند و در سویی دیگر هم افراط از سوی افرادی را شاهد هستیم که دلشان برای انقلاب و نظام می سوزد اما دست به تحرکات افراطی و تند می زنند. هر دوی اینها برای کشور مضر است.
معتقدم افراد متعادل هر دو جریان باید چارچوب فکری شان را روشن و شفاف کنند، روی این چارچوب ها بی شک دو جریان می توانند به وحدت برسند و نگذارند که افراطی های دو جریان به اصلا نظام و انقلاب اسیب بزنند. اما اگر یک جریان همه را با یک چوب براند و همه را به یک چشم ببیند بدون شک طرف مقابل هم به همین رویه روی می آورد. در نتیجه همین رفتار هم وحدت بین نیروهای وفادار به انقلاب آسیب می بیند چه بسا کسانی که ضعیف و سست باشند به سمت و سویی کشیده شوند که به هیچ وجه مورد قبول ما نیست.
نباید طوری عمل کنیم که افراد را چنان نفی و دفع کنیم که در یک اردوگاه دیگر قرار گیرند که طرفدار نظام نیست. متاسفانه این اواخر چنین رفتارهایی تحت عناوین مختلف شاهد بودیم که باید اصلاح شود.
آنچه در چند سال اخیر مشهود بوده است همراه شدن برخی چهره های سیاسی با تندروها و افراطیون است، دلیل این رویکرد را چه می دانید و نتیجه این اقدامات آنها چیست؟ وقتی بنا بر افراط باشد، انسانها حریم اخلاقی و برخوردها را میشکنند، افراد را نفی و دفع کند در حالیکه آنها سزاوار این مساله نباشند. در نتیجه این رفتارها وحدت نیروهای وفادار به انقلاب شکسته می شود. این درست نیست. از هر ناحیه و گروهی که باشد درست نیست.
البته باز هم تکرار می کنم که این معنای این نیست که انسان نقد نکند، اما میتوان نقد را به زبان اخلاقی بیان کرد. آنهم جاهایی که نقد وارد است. براساس اخبار و اطلاعات غلط نباید اظهارنظر کرد، جوری نباشد که نقطه مثبتها دیده نشود.
افراطیون همواره در تلاشند با هیجانی کردن فضای کشور در مقاطع حساسی چون انتخابات افکارعمومی را با خود همراه سازند، چقدر در این مسیر موفق بوده اند و افکارعمومی را به نفع تصمیمات شان مصادره کرده اند؟ طبیعی است که درصدی از مردم تحت تاثیر این حالتهای تند و عاطفی قرار گیرند گناهش هم به گردن کسانی است که دچار افراط می شوند. ولی مردم هم دوست دارند که جریانات و افراد اگر حرف و انتقادی هم دارند با رویکرد متعادل بیان کنند. بسیاری از مردم افراط و تفریط را بر نمیتابند. باید پذیرفت که این رفتارهای افراطی مردم را بیش از همه دچار آسیب می کند و موجب یاس و ناامیدی در بین مردم می شود. گاهی اوقات حتی اعتماد مردم به نظام و مسئولان می شکند و از بین می رود. انسان باید به گونه ای عمل کند که خدا و مردم را از خودش راضی کند نه اینکه یک عده ای خاص بگویند آفرین چقدر شجاع هستی چه با جرات هستی و ... این رفتارها زودگذر است و نباید درگیر هیجاناتش شد.
جنابعالی چه راه حل ها و نسخه هایی برای مواجهه با افراطیون تجویز میکنید؟
پیشنهاد من این است که کسانی که در بین مردم تاثیرگذار هستند، از مسئولان و چهره های سیاسی و دینی همه باید به صحنه بیایند و این مسائل را برای مردم باز کنند، بگویند که افراط و تفریط چیست، تعادل و اعتدال چیست، آثار مثبت این رویه اعتدال بر جامعه و اثرات نامطلوبی این افراط و تفریط بر جامعه را تشریح کنند. متاسفانه برخی رفتارها جامعه را ملتهب میکند. موج این التهابها گاهی جامعه را میگیرد، خیال نکنیم که این رفتارها تاثیری در مردم نمی گذارد. اگر بخواهیم نقش مثبت در جامعه و انقلاب ایفا کنیم و برای وحدت نیروهای نظام دلواپس باشیم باید به نوعی برخورد کنیم که دور از افراط و تفریط باشد. این به معنای آن نیست که اشکالاتی وجود ندارد یا نباید نقد کنیم. اما این نقد را می توان در زمان و جای مناسب خود مطرح کرد. کاهی را کوه نشان ندهیم و کوهی را هم کاه نشان ندهیم. هر دوی این رویه غلط است. برخوردها باید سازنده باشد، با ادب و اخلاق باشد، تهمت و توهین را کنار بگذاریم، اینها را بارها تجربه کرده ایم و نتیجه ای نگرفته ایم و ادامه دادن این رویه در نهایت تبعاتش دامنگیر خودمان خواهد شد.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید