معلقبازی در بازار داغ اعتدالگرایی!
روی کار آمدن دولت اعتدال گرا گرچه بازار افراطی گری را از سکه انداخته است و قدرت جولان دادن تندروها به مثابه چندسال گذشته کاهش یافته است اما بزرگان نظام همچنان نسبت به وجود افراطیون در جریانات سیاسی کشور هشدار میدهند.
تندروهای بیترمز، افراطیون، کوتولههای سیاسی، سیاسیون بیشناسنامه و .... واژههایی که قریب به 8 ماه است به تناوب در توصیف طیفی از سیاسیون به کار می رود که نه در دایره چپ و راست سیاسی کشور گنجانده میشوند نه در قالب جریان میانه رو سیاست ایران. تندروها و افراطیونی که مقارن با روی کار آمدن حسن روحانی و تشکیل دولت اعتدالیاش گیج و عصبانی از این انتخاب مردم، عصبانیتشان را این روزها با فریاد و سروصدای بلند ابراز میکنند و ابایی ندارند که در مسیر تندروی خود تا پای پرتاب کفش به رییس دولت، استیضاح وزرا، به چالش کشیدن روابط قوای مجریه و مقننه، ابهام آفرینی در عقبه سیاسی رییس جمهور و ... هم پیش روند.
این درحالیست که باور عمومی برآن بود که با روی کار آمدن روحانی اعتدال گرا، بعد از 16 سال حاکمیت اصلاح طلبان و اصولگرایان، راست و چپ سیاسی زیر پرچم دولت اعتدال روزهای آرامی را پشت سر بگذارند اما گویی طیفی برخواسته از هر دو جریان که مشیای افراط گرایانه را در اصولگرا یا اصلاحگرا بودن دنبال می کنند درحال کشاندن فضای سیاسی کشور را به سمت رادیکالیزه شدن هستند.
تیرخلاص اقدامات و اظهارنظرهای این طیف از سیاسیون هم به سوی دولتی نشانه میرود که گرچه از ابتدای حضورشان بر باز شدن فضای سیاسی و استقبال از نقد سخن گفته بود، اما گویی مرزهای انصاف در نقد دولت از سوی این طیف از سیاسیون کنار گذشته شده که بی محابا دولت را آماج اظهارنظرهای تند و انتقادی خود قرار می دهند. رییس جمهور روحانی بارها از اینکه برخی پیام 24 خرداد و آنچه مردم خواسته اند را نشنیده اند، گلایه کرده است و تاکید دارد که دولت یازدهم درگیر حواشی نمی شود و به فعالیت خود فارغ از جوسازی غوغاسالاران ادامه می دهد. گویی آنکه صبر و شکیبایی و لبخند از یکی سو و مصروف کردن انرژی خود بر حل مشکلات اساسی کشور در حوزه سیاست داخلی و خارجی و اقتصاد پاسخ و الگوی مواجهه دولتی های اعتدال گرا در مقابل تندروها است.
تحرکات افراطیون تنها در یک نمونه مشخص در جریان مذاکرات هسته ای نمود و بروز بیشتری یافته است و دستگاه دیپلماسی طی چندماه اخیر روابط پرفراز و نشیبی را با تندروها و حامیان تیم مذاکره کننده سابق پشت سر گذاشته است. القای بدبینی و امتیاز دادن دولت در فرآیند گفتگوهای ایران وغرب کلیدواژه های اصلی تحلیل افراطیون از روند مذاکرات هسته ای و سیاست خارجی دولت است. این درحالیست که بنا به گفته کارشناسان و تحلیلگران آنچه از سیاستهای هسته ای دولت برداشت می شود این است که برای نخستینبار از سال 2008 میلادی تاکنون ایران و غرب توانستهاند به درکی متقابل از دیدگاهها نزدیک شده و تلاش برای توافق را جایگزین سلسله دیدارها و گفتوگوهایی کنند که محصول آن همواره تشدید فشارها و قطعنامههای تحریمی علیه ایران بوده است.
ویژگی مشترک افراطیون ! کنار گذاشتن اخلاق، انتقام گیری، جوسازی، هیجانی کردن فضا، القای بدبینی و حرکت در دایره تنگ جناحگرایی را باید از جمله ویژگیهای مشترک افراطیون و تندروهایی دانست که خارج از دایره اصولگرایان باسابق و ریشه دار و اصلاح طلبان معتقد و پایبند به نظام روزگار سیاسی شان را طی می کنند.
در یک سو اصلاح طلبان؛ افراط گرایان را جریان کوچک اما تاثیرگذاری می دانند که از سکوت اصولگرایان استفاده کرده و به نوعی با باج دادن به آنها به خاطر مصالح نظام فضا را برای جولان دادن آنها فراهم ساخته اند، در سویی دیگر اصولگرایان نیز افراطیونی را طیفی از اصلاحطلبان تندرویی می دانند که قصد مصادره کردن دولت و خارج کردن حرکت دولت از مسیراعتدالیش دارند و با قصد انتقام گیری از جریانات سیاسی به صحنه آمده اند.
نقطه اشتراک اما در اظهارت دوطیف شاید آنجا باشد که هر دو جریان معتقد به آنند که تندروهایی که دارای پایگاه اجتماعی محکم و مشخصی در ساختار سیاست ایران و جامعه نیستند، در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد خصوصا دوره دوم رشد کردند و هر روز بلندقدتر شدند. تا آنجا که نفود افراطیها در بخش های پنهان سیاست ایران طی این سالها بیش از گذشته بود و حال که دولت محبوب شان کنار رفته است تلاش دارند که دولت جدید را به انحای مختلف تحت فشار قرار داده و از مسیر اعتدال خارج کنند.
تعریف سیاسیون از افراطی گری چیست؟ آیت الله هاشمی رفسنجانی را باید از قربانیان اصلی تندوری ها در سیاست ایران دانست؛ او که روزگاری اصلاح طلبان تندرو را در مقابل خود دید و از سوی همان ها هم عنوان عالیجناب سرخ پوش به او تعلق گرفت و روزگاری دیگر اصولگرایان تندرو او را هدف حملات خود قرار دادند. آیت الله که در 8 سال گذشته با سکوت به مقابله با افراطیون رفته بود، این روزها که شیخ حسن روحانی اعتدال گرا بر سر کار آمده و خواب خوش افراطیون برای در اختیار گرفتن صندلی ریاست جمهوری بر باد رفته است، صریح تر وارد گود نقد افراطیون شده است. هاشمی رفسجانی که می گوید افراطیون را از بچگی می شناسد آنها را معلق بازان سیاست میداند و تاکید دارد« آنهایی که نمیپسندند و همه مثبتها را نیز منفی جلوه میدهند جای سوال دارد، من نمونههای عجیب و غریب از اینها دیدم کسانی بودند که وقتی مبارزه میکردیم به امام میگفتند که جواب این خونها را شما چطور میدهید؟جنگ شده بود، از همینها خیلیها میگفتند که جواب خدا را کی میدهد؟ جنگ هم که ختم شد، میگفتند در بهشت را بستند و راه شهادت را بستند! امروز هم طلبکارترین هستند. شما هم که خیلی اینها را نمیشناسید و من اینها را از بچگیشان میشناسم تاحالا و میدانم چقدر معلق زده اند. تا هست، دنیا همین است وهمه از این چیزها دارند.»
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام پیش از این نیز در سخنانی در دیدار اعضای شورای سیاستگذاری و دبیران حزب اراده ملت ایران،ضمن یادآوری برخی تندرویهای دهه اول انقلاب و در مراحل بعد اظهار کرده بود«عدهای از مردم از آن تندرویها رنجیدند، بعدها نیز شکل تندرویها عوض شد که باید همه برای جلوگیری از پیشروی آن تلاش کنیم.»
حجت الاسلام ناطق نوری، از دوستان و همراهان رییس جمهور اعتدال گرا و آیت الله هاشمی رفسنجانی از دیگر بزرگان نظام بود که طی سال های حاکمیت دولت احمدی نژاد بارها و بارها مورد هجمه و تهمت قرار گرفت. تندروها حتی ابایی از آن نداشتند که حرمت حرم امام رضا و شب های احیا و ماه رمضان را بشکنند تا مانع سخنرانی ناطق نوری شوند. شاید از همین روست که ناطق را باید از منتقدان جدی این افراطیون دانست که به انحای مختلف سعی در پرده برداری از هویت آنها دارد. شیخ میانه رو که تندروها را بی ترمزهای سیاست می داند معتقد است« یکی از بدبختیهایی کشور ما این است که گرفتار تندروها هستیم، گرفتار بیترمزها چه چپ باشد چه راست، تندروی و نامتعادل حرکت کردن به کشور ضربه میزند به انقلاب ضربه میزند. افراطیون به اسم جاده صافکنی، از ولی فقیه جلو میزنند.»
سیدمحمدخاتمی رییس دولت اصلاحات هم خود دولتش را از آسیب دیدگاه جریانات تخریبی و افراطیون می داند و هشدار می دهد« این جریانات تخریبی را سازماندهی شده و نه خودسر باید، دانست. مطمئنم رهبری راضی به این کارها نیستد، اگر جلوی جریانات تخریبی گرفته نشود مثل زمان اصلاحات میشود که اوایل این طور بود و بالاخره منجر به ترور شد.»
وی تاکید دارد«این جریان خشونتگرای بیمنطق نقد نمیکند تخریب می کند. وجود این جریانات طالبانی، خشن، نشانه آزادی بیان و آزادی فکر نیست، نشانه تخریب و دهن کجی به آرای ملت و تصمیمات رهبری و فضایی است که در جامعه ما ایجاد شده است.»
علی یونسی دستیار ویژه رییس جمهور در امور اقلیت ها و اقوام که خود با برچسب اصلاح طلبی به دولت راه یافته است اما معتقد به آن است که دولت از هر گونه نقد و انتقاد استقبال می کند اما نه نقدی که درونمایه آن تحقیر، تضعیف، اهانت و دروغ گویی باشد.
وی که تاکید دارد منتقدان دولت را نباید تندرو و افراطی قلمداد کرد این را هم می گوید که «نباید دولت را تضعیف کنیم و بگوییم اینها آمریکایی و اسرائیلی و بیدین هستند چرا که این نسبتها، خوب نیست.»
وزیر اطلاعات دولت سازندگی که اصولگرایی و اصلاح طلبی را دو جریان اصیل می داند خطاب به آنها هشدار می دهد« متاسفانه جریانهای افراطی از این دو جریان سوء استفاده میکنند و خود را به آنها میچسبانند. این جریانهای افراطی مثل ضایعات این دو جریان اصیل میباشند و باید به دور ریخته شوند.»
وی با بیان اینکه اصولگرایی و اصلاحطلبی از قبل از انقلاب وجود داشته است، می گوید«پس از انقلاب این دو رقیب همواره با هم رقابت کردهاند و دعوای سیاسی داشتهاند، اما استخوان یکدیگر را بیرون نینداختهاند و حرمت یکدیگر را همواره نگه داشتهاند.»
در همین راستا حجت الاسلام محسن غرویان از استادان حوزه و از فعالین سیاسی که معتقد است افراطیون نفس های اخر را می کشند، با بیان اینکه بین انتقاد منطقی و جوسازی های افراطی فرق وجود دارد، انتقاد اصولی را بر مبنای اخلاق و منطق و ادب می داند. او می گوید: « متاسفانه برخی به جای انتقاد به دنبال انتقام هستند.» او در این رابطه به برخی از گروهها که در انتخابات کاندیدایشان رای نیاورده است اشاره می کند و می گوید «اقلیتی می خواهد هم با مردم، هم با دولت و هم با رهبری مخالفت بکند.»
این درحالیست که به عقیده کارشناسان دولت باید پیش از آنکه افراطیون فضا را به سمت بحرانی شدن پیش ببرند ابتکار عمل را در دست بگیرد و ضمن آنکه به نقدهای منصفانه بها داده و در جهت عمل کردن به آنها حرکت می کند، فضا را از غرض ورزان و افراطیون بگیرد. چه آنکه بی شک افراطیون تدوام حیات و قدرت جولان خود را مرهون تنش ها و التهابات می دانند.
در همین رابطه حشمت الله فلاحت پیشه نماینده اصولگرای اسبق مجلس و تحلیلگر سیاسی نوع تاثیرگذاری منتقدان مخصوصاً افراطیون را وابسته به میزان استحکام و ریشه دار بودن سیاست های دولت ها می داند. او معتقد است «نوع ارتباط با مردم مهم است. اینکه دولتها بر اساس نیازها و مقتضیات مردم رفتار کنند باعث خواهد شد تا آنها از خطرات افراطیون مصون بمانند. چراکه مردم آنها را به حاشیه می رانند.»
کاظم جلالی رییس فراکسیون اکثریت اصولگرایان رهروان ولایت هم که از منتقدان اصلی اصولگرایان تندرو است نیز معتقد است «اولین نیاز اصولگرایی در شرایط کنونی مهار کردن جریانهای تندرو است، افراطیون اصولگرا به هر نحو ممکن به جایگاه شیخوخیت ضربه زدند، از اینرو احیای این جایگاه امری محال است.» وی تاکید دارد «بخشی از طیف اصولگرایان در طول هشت سال گذشته با به قدرت رسیدن نشان دادند که همیشه بهدنبال حذف بقیه بودهاند، از طرف دیگر این افراد و جریانها خودشان را همیشه معیار و شاخص کامل اصولگرایی میدانند و هر کسی را که ذرهای به عملکرد آنها نقد داشته باشد بلافاصله به خروج از جبهه اصولگرایی متهم میکنند.»
همچنان که زارع فومنی دبیرکل جبهه مردمی اصلاحات هم به هم طیفان اصلاح گرایش توصیه می کند «میدان به افراطیها ندهند و در مقابل عوامل تندرو و برخی تندرویها در کشور بایستند چراکه این برخلاف مبنای شعار اعتدال است.»
حسین کنعانی مقدم دبیرکل حزب سبز ایران و از چهره های اصولگرا که می گوید افراطیون فریادهای اخرشان را می کشند هم تاکید می کند« کسانی که با پرتاب کفش و تخم مرغ اقدام به اظهارنظر می کنند الفبای سیاست را بلد نیستند و نمی توانند با قواعد سیاسی حرف خود را بزنند و گمان می کنند مردم ایران هنوز دنباله رو روش های آنها هستند. به نظر من این افراد پیام حماسه سیاسی را درک نکردند.»
مسعود پزشکیان وزیر بهداشت دولت اصلاحات و نماینده فعلی مردم تبریز در خانه ملت هم معتقد است«افراطیون در این چند سال بلاهای زیادی را موجب شدند، اصلاً به همین دلیل بود که مردم در 24 خرداد کاندیدایی را برگزیدند که با شعار اعتدال و تدبیر وارد صحنه شده بود. پس ما هم که هر کدام در نقشی مسئولیت داریم، باید پیام مردم را با جان و دل خریدار باشیم و رفتار رادیکال را کنار بگذاریم تا بلکه مشکلات را کاهش بدهیم.»
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید