تهدیدهای آمریکا بیشتر هیاهو است

کد خبر: 327941
تهدیدهای آمریکا بیشتر هیاهو است
سرویس سیاسی «فردا» : پیروز مجتهدزاده از رویارویی شرق و غرب در بحران اوکراین و ریشه های تاریخی آن می گوید.

از اوکراین هر دقیقه خبر تازه ای می رسد. غرب مدام خط و نشان می کشد و کرملین از موضع قدرت، دفاع از منافع و روس تباران ساکن کریمه را حق مسلم خود می داند. سوال اینجاست که این رویه تا به کجا ادامه خواهد داشت؟ و آیا تنش میان غرب و شرق به اصطکاک جدی منجر خواهد شد؟ پیروز مجتهدزاده در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین، به این پرسشها پاسخ داده است که در ادامه می خوانید:

پیروز مجتهدزاده روسها در بازی خطرناک اوکراین تا کجا پیش خواهند رفت؟ از آغاز کشمکشها در اوکراین کاملاً واضح و مشخص بود که در ورای صورت ظاهر درگیری طرفداران شرق و غرب، صورت باطنی دیگری وجود داشت که رویارویی شرق و غرب بود. در واقع شرق و غرب از طریق طرفداران خود در اوکراین با یکدیگر رو در رو داشتند، لاجرم آن چیزی که رخ می داد، در حقیقت نه برای منافع ملی اوکراین بود و نه برای دمکراسی در اوکراین و نه برای آزادیخواهی در این کشور؛ بلکه برای تفوق و برتری یافتن گروه طرفداران اروپا و یا گروه طرفداران روسی نسبت به دیگری است. لذا امروز وقتی می بینیم شرق و غرب در غالب روسیه و آمریکا با یکدیگر رویارو شدند و آن را علنی کردند، تعجب نمی کنیم. چون این وضعیتی بود که در چند ماه گذشته به شکل پنهانی در جریان بود و امروز علنی شده است. تصور من اینست همانگونه که این کشمکش‌ها از ابتدا و حتی در مراحل رویارویی غیرمستقیم بسیار جدی بودند در مراحل رویارویی مستقیم کنونی هم به همان اندازه جدی هستند. نمونۀ این جدیت را در جاهای دیگر در سالهای گذشته مشاهده کرده ایم؛ از جمله در گرجستان. واقعیت اینست تبلیغاتی که تاکنون صورت گرفته مثلاً مبنی بر اینکه بخشی از بحران در دست آزادیخواهان است و بخشی دیگر در دست دمکراتها، به اعتقاد من هیچیک از اینها نمی تواند محلی از اعراب داشته باشند. وقتی روسیه صحبت از احتمال درگیری نظامی به میان می آورد، این موضع سابقه دارد و براساس سابقه می توان عملی بودن آن را تصور کنیم.

در مورد تهدیدهای غرب چطور؟ تهدیدهای ایالات متحده آمریکا در درگیری در این مورد مقداری قابل باور نیست. چرا که در گذشته نیز در موارد مشابه شاهد بودیم که ایالات متحده آمریکا بیشتر به هیاهو پرداخت. مثلاً در گرجستان توانست با مقداری درگیری از دور به عنوان یک میانجی میان روسیه و گرجستان تأثیراتی بگذارد. لشکرکشی آمریکا به اوکراین قابل باور و حتی قابل تأمل نیست. اما لشکرکشی روسیه به اوکراین باور کردنی تر است اما من گمان نمی کنم که روسیه تا این اندازه بی احتیاطی کند که واقعاً وارد عملیات نظامی گسترده و ناگهانی شود. چون عواقب این کار برای روسیه نیز مطمئناً گران خواهد بود.

چه وضعیتی برای این تهدیدهای متقابل متصور هستید؟ احتمالاً باید منتظر حل مسئله اوکراین در داخل این کشور و بروز موازنه میان دو طرف در این زمینه باشیم. در شرایط فعلی مردم اوکراین نشان دادند که به دو گروه متناقض و کاملاً مساوی القدرت تقسیم شدند و راه حل بحران نیز در اینجاست که موازنه بین دو گروه در داخل اوکراین ایجاد شود و در این شرایط باید دید که هنر دیپلماتها تا چه اندازه می تواند موثر باشد.

این فرضیه مطرح است که تشدید تنش ها در مرزهای روسیه در این راستا صورت گرفت که غرب تلاش می کرد تا شکست سختی به پوتین وارد کند، آیا واقعاً همین طور است؟ اصلا اینطور نیست. اوکراین در خط برخورد شرق و غرب قرار دارد. در زمان جنگ سرد و دنیای دو قطبی بعد از جنگ جهانی دوم اوکراین چنین حالتی را داشته است. اوکراین جزء آن دسته از کشورهای اروپای شرقی است که در آن منافع و علائق شرق و غرب با هم برخورد کردند، برخورد می کنند و برخورد خواهند کرد.

چرا هر بار که پوتین قدرت را در دست می گیرد، این تنش ها منجر به شاخ به شاخ شدن روسیه و آمریکا می شود؟ پوتین مسائل این شکلی را خیلی بیشتر از دیگران جدی می گیرد. او خود را سمبل قدرت نمایی ابرقدرت روسی می داند. نه مدودوف چنین وضعیتی داشت، (و نه می توانست داشته باشد) و نه هیچیک از سیاستمداران از زمان گورباچف به این طرف. هیچکس در چنین وضعیتی نبوده و نیست. غرب می داند که پوتین در مقام یک ژئوپولیتیسین در مقام سمبل یک ابرقدرت ژئوپولیتیک به نام روسیه، می خواهد به محدوده های قدرتی و نفوذ خودش سامانی بدهد. چون کار پوتین جدی است، غرب هم او را جدی می گیرد. به این ترتیب مطلقاً نباید اینگونه تصور کرد که غرب به پا خاسته تا قدرت نمایی های پوتین را جمع و جور کند و یا به آن "گوشمالی" بدهد. غرب در چنین وضعیتی نیست که بتواند این کار را انجام بدهد؛ اینجا غرب در مقام واکنشی قرار گرفته است. اگر روسیه تصمیم گرفته در اوکراین به مداخلۀ نظامی بپردازد، این تصمیم توسط پارلمان روسیه اتخاذ شده است. اما اینکه برای حفظ توازن غرب و شرق در اوکراین، غرب خود را ناچار به واکنش می بیند؛ خیر اینطور نیست. غرب در اینجا عامل و فعال نیست؛ بلکه مفعول است و واکنشی عمل می کند.

بحران تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟ به نظر می رسد این بحران همچنان ادامه خواهد داشت. مطرح شدن احتمالات مداخلۀ نظامی از این جهت قابل توجه است که این مسیر را تسریع کرده است. در واقع این بحران به جای اینکه در مدت زمان طولانی و جانفرسا کند و آهسته شود، این احتمال در مدت زمان کوتاه، تکلیف را تسریع کرده است. اینکه نتیجه چه خواهد بود؛ من گمان می کنم طرفین مجبور خواهند شد که بر نیروهای داخلی اوکراین فشار بیاورند که با هم کنار بیایند و قدرت را بین خودشان تقسیم کنند. به صورتی که این درگیری بی معنی و مسخره ای که تاکنون وجود داشته، پایان گیرد. این صفتها را از حیث به کار می برم که ظاهر قضیه در کنار همۀ ابعاد بحران، مسئلۀ کمکهای مالی نیز بود. می گفتند روسیه مبلغی را می خواهد به اوکراین بدهد، گفته می شد اروپا هم قصد دارد مبلغی را به اوکراین بدهد؛ هیچکس به اوکراین پولی ندارد و تقریباً در تمام موارد همه چیز مجانی تمام شد. از این رو انتظار می رود که این درگیری را میان خودشان حل کنند و موازنه ای از طریق تقسیم قدرت به وجود بیاورند.

منبع: خبرآنلاین

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت