پاسخ جالب عماد افروغ به يك نقد

کد خبر: 325798

باید یادآور این نکته شوم که نقد بنده امری ساختاری، عام و فراتر از این دولت یا آن دولت است. اینکه متاسفانه گروه هایی همواره می کوشند تا آراء منتقدین را مصادره کنند یک واقعیت است و هشداری برای منتقد، اما این معضل چیزی از رسالت حقیقی منتقد کم نمی کند، اتفاقاً نشان می دهد که یک منتقد واقعی نه تنها نباید با هیچ دولتی عهد اخوت ببندد، بلکه با توجه به یک معضل ساختاری و تا حدودی معرفتی، همواره باید دولت ها زیر ذره بین واکاوی های انتقادی او قرار گیرند.

پاسخ جالب عماد افروغ به يك نقد
سرويس سياسي «فردا»؛ شناختن و شناساندن محاسن و معايب و واكاوي پديده‌هاي مختلف اجتماعي و اقتصادي و ... همه از جمله وظايف منتقدين است. اصول نقد ايجاب مي‌كند كه فرد نقاد بدون توجه به تشويق و تهديدهاي افراد مختلف به كار خود بپردازد زيرا نقد به مفهوم تعريف و تمجيد و يا مذمت ديگران نيست؛ بلكه منتقد با طرح مسائل مختلف و تجزيه و تحليل آنها هدفي عالي در سر دارد كه آن هدف وراي همه اين موارد است. منتقدين و دانشمندان در اين جهت مسائل مختلف را در بوته امكان مي‌گذارند و به تجزيه و تحليل و ارائه راهكار براي رشد بيشتر جامعه مي‌پردازند. در اصل اگر منتقد گرفتار نگاه طرفدارانه بشود كه ديگر منتقد نيست و نگاه طرفدارانه خود را اعمال مي كند. البته هميشه از منتقدان برجسته در ميان مخالفان و موافقان دولت‌ها انتظار مي‌رود كه بر اساس سود و زيان آنها سخن بگويند اما به هر شكل منتقد واقعي كسي است كه راه خود را در اين ميانه بپيمايد و اسير موارد حاشيه‌اي نشود. برخورد دكتر عماد افروغ، نويسنده و جامعه شناس به يادداشت روزنامه‌ ابتكار يكي از نمونه‌هاي جالب اين مساله است كه در ادامه مي ‌توانيد خواننده اين يادداشت و از سوي ديگر پاسخ كوتاه اما جالب اين جامعه شناس مطرح در اين زمينه باشيد. يادداشت روزنامه ابتکار: پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید،یعنی شش ماه پس از هشت سال دشوار و سنگین اگر چه بسیاری از نخبگان جامعه و چهره‌های مقبول مردم، با روی باز از تحولات صورت گرفته در حوزه‌های سیاسی،اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی استقبال کرده اند و همگان را به بردباری و تحمل دشواری‌های حاصل از آن هشت سال، فرا می‌خوانند، رویکرد برخی از چهره‌های موجهی که تلاش بسیار کرده بودند خود را ناراضی و یا منتقد هشت سال گذشته نشان دهند، به این شش ماه عجیب به نظر می‌رسد. عجیب نه از آن جهت که دولت، دولتی بی عیب و نقص و فراهم کننده رضایت همه گروه‌های جامعه بوده، بلکه عجیب از آن جهت که علیرغم عملکرد متفاوت و گاه متضاد این دولت با سیاست‌ها و تصمیمات هشت سال گذشته، کسانی این روزها زبان به شدیدترین انتقادات گشوده اند که خود منتقد و یا ناراضی سیاست‌های دولت در هشت سال گذشته بوده ا ند. در ماه‌های گذشته و به خصوص دو هفته اخیر، دو چهره فرهنگی موجه و مورد استقبال جامعه، به شدت بر طبل انتقاد از سیاست‌های دولت اخیر کوبیده اند و از این منظر مورد توجه گروه‌ها و محافلی قرار گرفته اند که پیش از این مغضوب آنان واقع شده بودند. تردیدی نیست که دولت روحانی در شش ماه گذشته علیرغم حاکم کردن فضای امید برای مردم و دوری از تنش‌ها در عرصه داخلی و خارجی،اقداماتی انجام داد که نه با توقعات مردم رنج دیده همخوانی داشت و نه با شعارهایی که به وسیله آنها رای از مردم گرفته بود و از این منظر مستحق تذکر و بلکه انتقاد شدید نیز می‌باشد و آنچه در این میان شایان توجه و هشدار است نه انتقاد این چهره‌های موجه، بلکه افتادن در دامی است که مخالفان پیشین آنها برایشان تدارک دیده اند. آگاهان سیاسی ایران نمی‌توانند فراموش کنند که دکتر عماد افروغ در همین چند سال پیش به خاطر یک انتقاد تلویزیونی با چه موج عظیمی از هجمه‌های غیر اخلاقی گروه‌های مدعی هوادار ارزش‌ها مواجه شده به گونه ای که نقشه حمله به منزل مسکونی وی نیز طراحی شد. کیهان او را «تابع هوسرانی‌های سیاسی»خواند. سخنان او که با استناد به نهج البلاغه همه ارکان قدرت را محتاج نقد می‌دانست، از سوی برخی از طلاب «مندرس شده» خوانده شد. برخی سایت‌های اصولگرا او را «رفوزه ای» خوانده بودند که در پی «فتنه» می‌گردند. اما این روزها انتقادات دکتر عماد افروغ از دولت روحانی به شدت مورد توجه حمله کننده گان چند سال گذشته به وی قرار گرفته و چپ و راست از سوی رسانه‌های این محافل طرف مصاحبه قرار می‌گیرد و البته به درستی انتقاد می‌کند که برخی از رفتار‌های این دولت با شعار هایش مغایر است. *** هیچ کس سخنان بغض آلود ابراهیم حاتمی کیا در دیدار با رهبری نظام را از یاد نمی‌برد که با اشاره به سابقه حضور خود در سینمای دفاع مقدس و مخالفت و امر نهی عجیب و غریب برخی از محافل و مراجع رسمی و غیررسمی خواستار «درجه» شده بود تا هر کسی نتواند به او امر و نهی کند. او اگر چه از سوی بسیاری از منتقدان اش در خارج از مرزها، فیلمساز نظام و نور چشمی خوانده شده، اما کیست که نداند برخی از فیلم‌های وی با همان محدودیت‌هایی مواجه شد که برخی از آثار فیلمسازان مشهور به مستقل (اگر چه نه به آن شدت). ابراهیم حاتمی کیا این روزها به شدت مورد توجه برخی محافل و رسانه‌های خاص قرار گرفته و انتقادات شدیدی را نسبت به دولت روحانی و سیاست‌های فرهنگی اش ابراز می‌کند؛ به گونه ای که بسیاری را به این گمان انداخته که دلش برای دوران وزارت صفارهرندی و ریاست جواد شمقدری بر سینمای ایران و اتفاقات عجیب و غریب و محدودیت‌های بی سابقه آن دوران تنگ شده است. او به گونه ای انتقاد می‌کند که گویی از باز شدن قفل درِ خانه سینما ناراحت است؛ به شیوه ای سخن می‌گوید که انگار حسن روحانی به جای انتقاد از خودی و غیر خودی کردن هنرمندان، دستور مرزکشی میان آنان را نیز صادر کرده است. با این همه هیچ تردیدی نیست که انتقاد از وضع موجود حقِ اوست و بیان کاستی‌های دستگاه فرهنگی، از زبان کسی که هم دغدغه دارد و هم سختی‌هایی را متحمل شده، می‌تواند فرصتی باشد برای متولیان امور فرهنگی تا موضوع را از طرف یک فیلمساز هم ببینند و نگاه کاملتری نسبت به موضوعات داشته باشند.(اگرچه سکوت وی در هشت سال گذشته یک علامت سؤال را جلوی انتقادات اخیر او می‌گذارد). *** آنچه در این میان به نظر می‌رسد از نگاه تیزبین این افراد دور مانده، این است که انتقاداتشان در حالی از سوی برخی محافل مخالف دولت برجسته می‌شود که خود پیش از این از زبان آنان زخم خورده اند و توجه کنونی آنان یک توجه موسمی و از سر فرصت طلبی است، نه آزاداندیشی و نقد پذیری. این افراد و جریانات با انتقادات حاتمی کیا و افروغ موافق نیستند، چرا که پیش از این نشان داده اند که نگاه متفاوت آنان را برنمی تابند. آنان با «انتقادات حاتمی کیا و افروغ به دولت جدید» موافق اند. چرا که خود موافق ادامه وضع هشت سال گذشته بوده و برای استمرار آن نیز تلاش‌های بسیاری به خرج داده اند که با روی کار آمدن دولت یازدهم ناکام مانده است. سخنان این دو چهره موجه برای آنان فرصتی است که می‌توان به وسیله آنها منویات سیاسی خود را پیش ببرند. محافل یاد شده این روزها از سر تصادف با امثال حاتمی کیا و افروغ همداستان اند؛ نه از سر اعتقاد به موضوعی حیاتی تحت عنوان نقد و از این رهگذر عرض خود می‌برند و زحمت آنان می‌دارند. بدون تردید این چهره‌های موجه و مقبول جامعه اگر در پیشانی این گروه‌های فرصت طلب قرار بگیرند، به همان اندازه که از آبروی خود برای آنان مایه می‌گذارند، بخشی از فرصت طلبی، قدرت طلبی و سیاسی بازی آنان را به نام واعتبار خود می‌چسبانند و سرمایه ای که باید برای ایران و ایرانی ذخیره شود در بازی‌های.سیاسی موسمی به حراج گذاشته می‌شود. پاسخ عماد افروغ: با تشکر از نقد منصفانه و هشدار دهنده فوق، باید یادآور این نکته شوم که نقد بنده امری ساختاری، عام و فراتر از این دولت یا آن دولت است. اینکه متاسفانه گروه هایی همواره می کوشند تا آراء منتقدین را مصادره کنند یک واقعیت است و هشداری برای منتقد، اما این معضل چیزی از رسالت حقیقی منتقد کم نمی کند، اتفاقاً نشان می دهد که یک منتقد واقعی نه تنها نباید با هیچ دولتی عهد اخوت ببندد، بلکه با توجه به یک معضل ساختاری و تا حدودی معرفتی، همواره باید دولت ها زیر ذره بین واکاوی های انتقادی او قرار گیرند. بنده نیز با نویسنده یادداشت مزبور موافقم که فضای سیاسی و فرهنگی بسیار بهتر از گذشته است، اما باید هشیار بود و علائم هشدار دهنده را به صدا در آورد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت