راز موفقیت امام و خاطره ای از مرحوم پرورش
از امام سئوال کردند با کدام نیرو میخواهی با شاه بجنگی و طرفداران تو چه کسانی هستند؟ ایشان فرموده بودند: «طرفداران من دارند در گهواره ها هستند». متن یادداشت محسن رفیقدوست با عنوان »راز موفقیت امام»که از سوی دفتر وی در اختیار تسنیم قرار گرفته به شرح ذیل است. رفیقدوست در بدو ورود امام به ایران اسلامی، افتخار رانندگی امام را بر عهده داشت:
از امام سئوال کردند با کدام نیرو میخواهی با شاه بجنگی و طرفداران تو چه کسانی هستند؟ ایشان فرموده بودند: «طرفداران من دارند در گهواره ها هستند». الان بعد از 50 سال از آن درخشش واقعیتی هست که بیداریای که امام به ملت ایران داد نهتنها در ملت ما خاموش نشد، بلکه از ملت ایران فراتر رفت. یعنی وقتی آدم اهل تحقیق، تفحص و پرسش باشد، اگر الان در میان ملت مصر، یمن، تونس، بحرین، عراق، افغانستان و همه جاهایی که حرکاتی هست برود و سئوال کند، میگویند این خیزش و حرکت دنباله حرکتی است که امام در ایران انجام داد و اصولاً رشد سیاسی مسلمانان و در رأس همه مسلمانان کشور عزیزمان ایران را بالا برد. شروع مطلب را با خاطرهای از مرحوم پرورش آغاز کنم. خدا رحمت کند مرحوم آقای پرورش را که حول و حوش چهلم آقای عسگراولادی به رفیع اعلی پیوست. تعریف میکرد که در دبیرستانی که درس میدادم، در کلاسم جوانی بود که آن قدر وقیح بود که سعی میکردم موقع درس دادن چشمم به چشمش نیفتد. آن پسر جوان خود را آرایش میکرد و لباسهای بد میپوشید و بینهایت دریده و پررو بود. وقتی وزیر شده بودم، رئیس دفترم آمد و گفت: «یک آقایی به این نام آمده است و میخواهد با شما ملاقات کند». پرسیدم: «از کجا آمده است؟» جواب داد: «ظاهراً از جبهه آمده است، چون لباس بسیجی تنش هست». میگفت در ذهنم گشتم و دیدم اسم آن جوان است. پرسیدم: «چه شکلی است؟» جواب داد: «خیلی جوان شایستهای است و محاسن بور و قشنگی دارد». بلند شدم و از لای در نگاه کردم و دیدم همان جوان است. گفتم: «بگو بیاید داخل». آمد و با تعجب پرسیدم: «فلانی! تو همان هستی؟» جواب داد: «آقای پرورش مثل این که شما خبر ندارید!» گفتم: «چه چیز را؟» گفت: «انقلاب شد! امام آمد! همه چیز عوض شده است. من هم عوض شدهام». مورد دیگری را هم خودم دیدم، وقتی از زندان آزاد شدم، راهپیماییهای مردم شروع شده بود. در منطقه خیابان خراسان بالاخره ما هم در راهپیماییها کمک میکردیم و دسته راه میانداختیم و اعلامیه چاپ میکردیم. یک روز صبح در خانه ما را زدند و آمدیم دم در و دیدیم مادری میگوید: «فلانی! شما میروید راهپیمایی، پسرهای مرا هم ببرید». گفتم: «بیایند». گفت: «نه! اینها رویشان نمیشود». نگاه کردم دیدم دو تا از بدترین پسرهای منطقه ما که هر روز جلوی دبیرستان دخترانه ـکه روبروی خانه ما بودـ مزاحمت ایجاد میکردند و بارها با آنها کتککاری کرده بودیم، هر دو تا کفن گردنشان انداختهاند و سرهایشان هم پایین است. هیچوقت اسم آنها را نپرسیدم، ولی بعدها فهمیدم یکی از آنها قبل از انقلاب در تظاهرات شهید شد و یکی هم بعداً در جنگ. قبل از بازگشت امام به کشور که در راهپیماییها دستاندرکار بودم، بعضاً برای مردم صحبت میکردم. میگفتم: «امام اول آیه «إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ»(1) را در ملت ایران پیاده کرد و مردم را تغییر داد و حالا منتظر است که خدا سرنوشت این ملت را تغییر بدهد». امام روح حماسه را در مردم ما زنده کرد. از آن روزها سی و چند سال میگذرد و از روز تلألو امام و به وقوع پیوستن پیشبینی مرحوم آیتالله کاشانی «رضوان الله تعالی علیه» پنجاه سال. یک وقتی که مرحوم آیتالله کاشانی مقلدانی داشت و در بستر رحلت بود، از ایشان سئوال میکنند: «بعد از شما از چه کسی تقلید کنیم؟» با همان لهجه کاشانی میگوید: «میروید قم. یک حاجآقا روحالله آنجا هست و از او تقلید میکنید». هیچکدام امام را نمیشناختند. بعد میپرسد: «نمیشناسیدش؟ عالمگیر میشود». در سال 42 امام دیگر عالمگیر شده بود، که از آن سال می شود پنجاه سال. یکی از درسهای امام بزرگوار این است که وقتی مطلبی جا افتاد و مسلمین از آن بهره میبرند ایشان سکوت اختیار میکند. با اینکه ایشان جایگاه خوبی داشتند. به عنوان نمونه ظاهراً در سال 1325، داستان برقعی در قم اتفاق میافتد، از آیت الله بروجردی سئوال میکنند نظرتان را راجع به این واقعه بگویید، ایشان رسماً میگویند برای این که نظرم را بدانید به حاجآقا روحالله که از نظر سیاسی نظراتم را برای مردم عنوان میکند مراجعه کنید. راوی این خبر هم مرحوم حجتالاسلام و المسلمین شهید محلاتی بود که این مطلب را در مجله ترقی آن سال چاپ میکند. حاجآقا روحالله در زمان رضاخان هم به مجلس میرفت و در صف تماشاچیها مینشست و حرکت نمایندگان مخصوصاً مرحوم مدرس را تماشا میکرد. اما چون مرجعیت آیتاللهالعظمی بروجردی یک مرجعیت تامه بود و تا زمانی که ایشان بود اسم هیچ مرجع تقلید دیگری نبود، و جهان اسلام در حیات ایشان مجبور میشود در دانشگاه الازهر برای اولین بار شیعه را به رسمیت بشناسد و ... امام سکوت می کند، اما درست بعد از رحلت ایشان یعنی شروع حرکت امام از بعد از فروردین سال 40 که آیتالله بروجردی از دنیا میروند آغاز می شود و قضیه فیضیه در ابتدای سال 42 و بعد محرم آن سال و دستگیری ایشان و بعد هم آزادی و باز حرکتهای امام و سال 43 و تبعید ایشان و ... بعد از قضیه فیضیه امام یک بار این را نشان داد که خود من هم شاهدش بودم. ایشان در بانک صادرات حسابی را باز کردند و گفتند ملت ایران، هر کسی که مایل است برای تعمیر مدرسه فیضیه که عمال رژیم پهلوی آن را خراب کردهاند هر چقدر دوست دارد پول به حساب بریزد. فکر میکنم رژیم دو روز تحمل آورد، چون مردم صف بسته بودند تا کم و زیاد هر چه داشتند به حساب بریزند، لذا امام قدرت خود را نشان داده بود اما وقتی از امام سئوال کردند با کدام نیرو میخواهی با شاه بجنگی و طرفداران تو چه کسانی هستند؟ ایشان فرموده بودند: «طرفداران من دارند در گهواره ها هستند». الان بعد از 50 سال از آن درخشش واقعیتی هست که بیداریای که امام به ملت ایران داد نهتنها در ملت ما خاموش نشد، بلکه از ملت ایران فراتر رفت. یعنی وقتی آدم اهل تحقیق، تفحص و پرسش باشد، اگر الان در میان ملت مصر، یمن، تونس، بحرین، عراق، افغانستان و همه جاهایی که حرکاتی هست برود و سئوال کند، میگویند این خیزش و حرکت دنباله حرکتی است که امام در ایران انجام داد و اصولاً رشد سیاسی مسلمانان و در رأس همه مسلمانان کشور عزیزمان ایران را بالا برد. هر چند که به دلایل مختلف، اولی آنچه که مقام معظم رهبری گفتند و خیلیها توجه نکردند. روزی که رهبر دلسوخته ما فریاد زد: «مواظب شبیخون فرهنگی باشید»، ملت ما، فرهیختگان و نخبگان توجه میکردند و این هشدار را واقعاً میفهمیدند، الان مشکل داریم، اما باز هم میبینیم همانهایی که تحت تأثیر انقلاب فرهنگی جاده را یک خرده اشتباه میروند تا ندا را میشنوند خالق 9 دی میشوند. هر سال همانها با همه ملت خالق 22 بهمن و روز قدس میشوند، لذا بیداری امام همان حرکت را دارد ادامه میدهد و انشاءالله زمینهساز ایجاد محیطی برای قیام آقایمان امام زمان(عج) میشود، چون باید یک جایی آماده باشد تا امام باز به تعبیر شهید عزیزمان آیتالله دکتر بهشتی که میگفت تا یک جایی برای قیام آماده نباشد امام کجا قیام کند؟ الحمدلله آن بیداری و رشد همه قشرهای جامعه ایجاد شده است. به علت حضور در برخی مجموعهها اطلاعات دارم، با همه فشارهای دشمن، شبیخون فرهنگی و این چند هزار کانال ماهوارهای... جامعه به تربیت آدمهایی که در دین درس بخوانند، علاقه مندتر شده است. اعم از زن و مرد، مثلاً فرق بین زمان قبل از انقلاب، امام و سال 42 با الان این است که در حال حاضر برای پذیرش بانوان برای حوزههای علمیه خواهران توان نداریم، حوزههایی که قبل از انقلاب اصلاً صحبتی از آنها نبود. هر چه تلاش میکنند بسازند، باز در نوبت هستند. همین طور حوزه علمیه برادران و از آن مهمتر خبری که رئیس حوزه علمیه قم در جلسهای به من دادند، میگفتند اقبال تحصیلکردههای دانشگاهی بسیار بالا است؛ بعد از فارغالتحصیل شدن در مقاطع لیسانس، فوقلیسانس و دکترا دارند، تازه میخواهند بیایند و طلبه شوند. همه اینها از معجزات و برکتهای حرکت امام است که تازه بعد از 50 سال دارد خودش را نشان میدهد و معتقدم امام ذخیره خدا در آستین قدرتش برای روزی بود که آن روز به وقوع پیوست و انشاءالله این حرکت به طرف روزی میرود که صاحب اصلی قیام کند.
منبع: تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید