کیش شخصیت، اثر اولین رییس جمهور ایران

کد خبر: 318940

5بهمن ماه 1358 اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار شد. نتیجه این انتخابات برای مردمی که اولین تجربه انتخابات آزاد را پس از چند دهه انتخابات فرمایشی تجربه می‌کردند، اهمیتی کمتر از اصل حق مشارکت در سرنوشت سیاسی‌شان داشت. اما این نتیجه چنان بود که کشور را به دوران پرتنش و اضطرابی، در ارتباط ارکان نظام وارد کرد.

کیش شخصیت، اثر اولین رییس جمهور ایران
سایت طلوع: 5بهمن ماه 1358 اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار شد. نتیجه این انتخابات برای مردمی که اولین تجربه انتخابات آزاد را پس از چند دهه انتخابات فرمایشی تجربه می‌کردند، اهمیتی کمتر از اصل حق مشارکت در سرنوشت سیاسی‌شان داشت. اما این نتیجه چنان بود که کشور را به دوران پرتنش و اضطرابی، در ارتباط ارکان نظام وارد کرد. اگر رکن ولایت فقیه با درایت و هوشمندی حضرت امام خمینی(ره) نبود، سرنوشت امروز انقلاب مصر برای ما دور از انتظار نمی‌نمود. بنی‌صدر که با رای اکثریت قاطع مردم به ریاست جمهوری برگزیده شده بود، دارای صفات شخصیتی و پایگاه فکری‌ای بود، که زودتر از انتظار به رویارویی و مجادله با دیگر قوا و حتی مخالفت با رهبر کبیر انقلاب دست زد.

تنفیذ بنی صدر

بنی صدر فرزند یک عالم روحانی همدانی بود و بدین واسطه از فرهنگ مذهبی سنتی و نیز مناسبات جامعه ایرانی با روحانیت آگاهی داشت. همچنین سابقه فعالیت سیاسی وی در چارچوب جبهه ملی به دوران دانشجویی باز می‎گشت. در سالهای حضور در اروپا نیز در تعامل ناپایدار با دانشجویان فعال ایرانی، به ایراد سخنرانی و تالیف کتاب مبادرت می‌ورزید. یک از تالیفات مشهور وی کتابی است به نام « کیش شخصیت »، که به پدیده چهره سازی و خودشیفتگی نخبگان در جوامع می‌پردازد. شاید آن روز که در حال نگارش این کتاب بود، گمان نمی‌کرد از نماد برجسته این انحراف در جامعه ایرانی خواهد شد:

شخصیت پرستی از جمله عوامل ناکامی بعثت هاست. «انسان تاریخ ساز» تاریخی ساخته و می سازد که در آن امرهای واقعِ قدیم در شکل جدید استمرار می جویند. راستی آنستکه انسان پیشاروی خویش را باز و بازتر می خواهد. انسان خواهی نخواهی به اندیشه و کار خویش نظام می بخشد و به آن از راه عمل سازمان و جهت و هدف می دهد. شخصیت پرستی، زندانی شدن در چهاردیواری مطلق ها و زندگانی استمراری در آنست. شخصیت پرستی (در صورت ها و جنبه های گوناگون) بالنفسه گویای استمرار نظامهای شرک زده است. نظامهایی که موجهای حرکت را جذب می کنند و ضربه های انقلاب را تحمل می کنند و تخریب آدمیان را بدست یکدیگر، وسیله و ضامن استمرار خویش می گردانند. بدینقرار انسان، بنفس خویش و باراده خود، با عملش، و در یک کلام با نظام فکری خویش در کم و کیف نظام اجتماعی اثر می گذارد. نظام ارزشی که بر عمل فرمان می راند و اندریافت آدمی از خویش و دیگری، از نظام اجتماعی اثر می پذیرند و بنوبه خود در آن اثر می گذارند. علاوه بر این نظام فکری و نظام اجتماعی عناصر جدای از هم و مؤثر در هم نیستند، یک مجموعه اند و یک هویت دارند. بدینخاطر نقش انسان در ساختمان تاریخ ویژه خویش، نقشی تعیین کننده است و بلحاظ همین نقش، ماندن در غیریت ها و یا در گذشتن از خودِ بیگانه شده و بازجستن خویش، به سخن دیگر ماندن در کیش شخصیت یا آزادی جستن از آن، در سرانجام هر انقلاب و بعثتی اثر می گذارد. نمی توان با وجود شخصیت پرستی بعثت را به پیروزی رهنمون شد. پیروزی بعثت درگرو تغییر بنیادی نظام اجتماعی و نظام فکری هر دوست، و از آنجا که تغییر بدست آدمیان باید انجام بگیرد، مبارزه با خودپرستی و شخصیت پرستی تقدم می یابد زیرا که باید نیروئی رها شده از قید نظام موجود پدیدار شود، یک نیروی مخالف منفی که پایش از تعلق و تعهد به نظام موجود آزاد باشد و علیه آن عمل کند.

بنی صدر به همراهی امام و با پرواز انقلاب به ایران آمد و از همان ابتدا چهره‌ی روشنفکری همنوا با انقلاب و امام و متخصص در اقتصاد اسلامی از خود ارائه کرد. با توجه به انباشت مشکلات اقتصادی در طبقات متوسط و محروم جامعه، تحصیلات و سوابق علمی وی فرصت مناسبی برای‌ تبلیغات انتخاباتی وی فراهم آورد. از سوی دیگر اعتماد به نفس و مهارت کلامی، وی را در جلب آراء و اذهان مردم توانمند ساخته بود.

به مرور زمان ابعاد خودشیفتگی و کیش شخصیت بنی‌صدر زمینه ساز روابط متکبرانه با دیگر مسئولین نظام شد. مناسب است برای آنکه تصویری از ابعاد این کیش شخصیت در ذهن داشته باشیم، برخی گفته‌ها و رفتارهای وی را یادآور شویم:

"اگر قرار باشد که من خودم بگویم کیستم، من خودر را این طور به شما معرفی می‌کنم: بزرگترین اندیشه‌ی زمان معاصر ام. ... من همین تضاد و توحید را بزرگترین اثر قرن می‌دانم که از خودم است."

رهبر معظم انقلاب در خاطره‌ای چنین می‌فرمایند:

"بنی صدر وقتی که رییس جمهور بود. هنگامی که مرحوم رجایی وارد اتاق می‌شد، جلوی او بلند نمی‌شد. ماها اعتراض می‌کردیم و می‌گفتیم چرا بلند نمی‌شوی؛ می‌گفت رییس جمهور نباید جلوی نخست وزیر بلند شود."

آقای هاشمی رفسنجانی نیز در خاطره‌ای چنین نقل کرده اند:

"آقای بنی‌صدر می‌گفت: من اجتهاد را قبول دارم ولی مصداق مجتهد در دنیا فقط من هستم، با صراحت می‌گفت. این یک حرف شوخی یا مزاح نیست، با همان عددی که درست می‌کرد، مثلا صد و شصت و چند و مکرر در شورای انقلاب می‌گفت: اجتهاد این مقدار علم لازم دارد و این مقدار را فقط من دارم."

ای کاش! بنی‌صدر قدرشناسانه اندرز حکیمانه امام خمینی(ره) را به جان می‌شنید و خیره‌سرانه خود را از توصیه‌های اخلاقی آن اسوه درایت و تدبیر محروم نمی‌ساخت. مهمترین نصیحت حضرت امام خمینی(ره) در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری، تحذیر از فریفتگی به مقامات ظاهری بود:

" توجه داشته باشند همۀ کسانی که برای بشر خدمت می‏کنند، کسانی که دارای مقامی هستند، دارای پستی هستند، که مقام آنها را مغرور نکند. مقام رفتنی است و انسان در حضور خدای تبارک و تعالی ماندنی است. من از آقای بنی‌صدر می‌خواهم که مابین قبل از ریاست‌جمهور و بعد از ریاست‌جمهور در اخلاق روحی‌شان تفاوت نباشد. تفاوت بودن دلیل بر ضعف نفس است.

و من از همۀ کسانی که در مقامی هستند، چه مقامهای کشوری و چه مقامهای لشکری می‏خواهم که به مقامات خودشان مغرور نباشند، و در راه اعتلای اسلام و اعتلای ملت مسلمان و اعتلای کشور ایران کوشا باشند. و اینطور نباشد که به واسطۀ تقدم و تأخر یک نفر یا چند نفر موقتاً اسباب این بشود که کناره‏گیری کنند و یا خدای نخواسته، مخالفت و کارشکنی. "

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت