سرويس سياسي «فردا»؛ شوراي همكاري خليج فارس كه تحت نفوذ عربستان سعودي است در چند مر
حله نسبت به مذاكرات ايران و 1+5 واكنشهاي منفي نشان داده است؛ اينك نيز از سوي برخي از شاهزادگان عربي مساله حضور اين شورا در مذاكرات هستهاي به قيوميت عربستان مطرح مي شود. اما نكته اصلي كه در اين زمينه مطرح ميشود اين است كه آيا عربستان سعودي و همچنين شوراي همكاري خليج فارس داراي چنان وزن سياسي هست كه بتواند در اين مذاكرات حضور يابد؟ كارشناسان بينالملل در اين زمينه مطرح مي كنند كه كشورهاي عربي همچون عربستان پاي خود را بيشتر از گليمشان دراز كرده اند و اين موضوع سبب عصبانيت قدرتهاي بينالمللي از جمله آمريكا و روسيه شده است و اختلافاتي كه آمريكا و عربستان جديدا دچار آن شدند از همين موضوع نشات مي گيرد. به همين سبب خبرنگار سياسي «فردا» براي اطلاع بيشتر در مورد چند و چون اين موارد با حسين رويوران، كارشناس مسائل خاورميانه گفتوگويي انجام داده است كه شرح آن در ادامه مي آيد: شوراي همكاري وزن سياسي قابل قبولي ندارد
حسين رويوران، كارشناس مسائل خاورميانه در گفتوگو با خبرنگار سرويس سياسي «فردا» در ارتباط با درخواست عجيب تركيالفيصل در خصوص حضور عربستان در مذاكرات هستهاي ايران، گفت: اولا اين بحث در سطح شوراي همكاري خليج فارس مطرح شده است كه اين شورا به عنوان يك طرف ديگر در گفتوگوهاي 1+5 اضافه شود؛ يعني ايران با 2+5 گفتوگو كند. اين موضوع باز مي گردد به اينكه اين كشورها يكسري نگرانيهاي نابهجايي را مطرح مي كنند و مي گويند كه براي برطرف كردن اين نگراني ها بايد ما نيز در مذاكرات حضور پيدا كنيم. وي افزود: اينگونه نيست كه هر كشوري بتواند در اين گفتوگوها حضور پيدا كند. به طور كل عرصه بينالملل تابع موازين قدرت است. آلمان به دليل اينكه قدرت اقتصادي در دنياست به 5 قدرت شوراي امنيت اضافه شده است و نهايتا 1+5 شده است. شوراي همكاري خليج فارس در دنيا به عنوان يك قدرت مطرح نيست. ما در سال 1990 هم ديديم كه زماني كه صدام به كويت حمله كرد؛ اينها حتي نتوانستند از خودشان دفاع كنند و در نهايت آمريكا كويت را آزاد كرد و در همه اين كشورهاي براي حفظ امنيت آنها حضور پيدا كرد. آل سعود آرزوهاي خود را وارد دنياي سياست كرده است اين كارشناس
مسائل بين الملل با اشاره به ريشه چنين اظهار نظرهايي ادامه داد: اين موضوع نشان ميدهد كه اين كشورها بر اساس يكسري ايدهآلهايي كه دارند، عمل مي كنند. اما نظام بينالملل تابع قدرت است. غرب بر اساس قدرت و پايداري مردم ايران به پاي ميز مذاكره با ايران آمده است و حضور افراد و كشورها در اين مذاكرات تابع مقررات و شرايط خاصي است. لذا من تصور مي كنم كه اين كشورها بيشتر آرزوهاي خودشان را مطرح مي كنند تا درك دقيقي از واقعيتهاي نظام بينالمللي داشته باشند. رويوران با بيان اينكه كشورهاي عربي در خصوص مساله هستهاي يكسري نگرانيهاي نا به جايي را مطرح مي كنند، اظهار داشت: اين مساله در اصل مبتني بر يك نوع نگراني در زمينه برنامه هستهاي ايران است، حتي اگر اين نگراني را مشروع بدانيم، به طور طبيعي يك مثلثي در اين زمينه شكل گرفته است كه يك طرف آن ايران و طرف ديگر آن 1+5 است و گفتوگوهاي سياسي بين اين دو جناح صورت مي گيرد و نقطه سوم اين مثلث آژانس بينالمللي هستهاي است. آژانس نيز يك طرف متخصص و فني در اين زمينه است كه بايد صلحآميز بودن مساله هسته اي ايران را اثبات كند. وي افزود: از همين روي نگرانيهاي كشورهاي عربي از طريق
آژانس برطرف خواهد شد و نيازي به حضور اين كشورها نخواهد بود. لذا به نظر مي رسد، طرح اين مساله در حال حاضر با توجه به اين واقعيت ها بيشتر براي باج گيري، كسب موقعيت و مطرح كردن مسائلي باشد كه غير واقعي هستند. تا به حال 26 نكته را آژانس در مورد مساله هسته اي ايران مطرح كرده كه اين موارد در توافقنامه هستهاي ايران ذكر شده است اما در هيچ گزارشي بحث انحراف را مطرح نكرده است. ابهام و سئوال وجود دارد و بازديد از برخي مناطق مورد درخواست آژانس است اما آژانس نگفته كه يك برنامه نظامي و يك انحراف به سمت ساخت سلاح هستهاي وجود دارد. لذا مشخص نيست كه نگراني اين كشورها بر چه اساسي است؟! اين كارشناس مسائل خاورميانه تصريح كرد: زماني كه مامورين آژانس در حال بازرسي هستند و دوربين ها در تمامي رآكتورهاي ايران حضور دارند بر اين موضوع تصديق دارد كه هيچ انحرافي وجود ندارد ولي كشورهاي حوزه خليج فارس بر مسائل پوچي تكيه دارند. من تصور مي كنم يك پايه و هدف سياسي است كه اين كشورها مخصوصا عربستان سعودي را به طرح چنين موضوعاتي واداشته است. اختلافات آمريكا و عربستان در زمينه برنامه هسته اي ايران رويوران با اشاره به اختلافات آمريكا و
عربستان سعودي در خصوص مساله هستهاي ايران گفت: ميان عربستان و آمريكا نيز اختلاف نظري از همين باب وجود دارد. آمريكا بعد از يك دهه تحريم هاي مختلف ضد ايران به يك جمع بندي رسيده است كه برنامه هسته اي ايران با 900 سانتيفيوژ شروع شده اما با تحريمها به رقم 19 هزار و 600 سانتيفيوژ رسيده است و بر اين اساس آمريكا به اين نتيجه رسيده كه تحريمها اين برنامه را متوقف نكرده است. وي درباره اهداف آمريكا از تحريم ايران اظهار داشت: اولويت تحريم توقف برنامه هستهاي است؛ يعني اولين هدفي كه اينها دنبال مي كنند متوقف ساختن برنامه هسته اي ايران است و دومين هدف ايجاد تغيير در موضع گيري ايران است؛ بنابراين اين دو هدف كه مهمترين اهداف تحريم ها عليه ايران هستند، محقق نشده اند. البته اين تحريمها به مردم فشار آورده است اما آمريكا نتوانسته به هدف اصلي برسد. لذا آمريكا اين شرايط فعلي را پذيرفته است. آمريكا در اين زمينه مي گويد كه تا همينجا ايران ثابت بماند و از اين به بعد سانترفيوژي اضافه نشود و در توافقنامه هم چنين مسالهاي ذكر شده است. اين كارشناس مسائل خاورميانه خاطر نشان كرد: خواست آمريكا اين است كه برنامه هستهاي در همين حد
باقي بماند و غنيسازي هم در سطح بالايي صورت نگيرد. آمريكا در حال حاضر با يك درك سياسي از چند و چون ماجرا با ايران وارد گفتوگو شده است زيرا مشاهد مي كند كه برنامه هسته اي ايران درحال پيشرفت و موقعيت منطقه اي ايران درحال ارتقاء است و درنهايت بايد با اين قدرت بالنده به گونهاي توافق كرد. رويوران در پايان سخنان خود با تاكيد به اينكه عربستان در جايگاهي نيست كه در مذاكرات هسته اي ايران حضور يابد، گفت: درحالي كه موقعيت عربستان سعودي در حال افول است. جايگاه عربستان در منطقه يك جايگاه نفتي است و بيش از اين در منطقه موقعيتي ندارد و آمريكا با كشف سنگهاي نفتي عملا در ظرف سه سال از نفت عربستان بي نياز مي شود و در حال حاضر نيز واردات نفت آمريكا از عربستان از 25 درصد به 8 درصد كاهش يافته است. لذا آمريكا بدون در نظر گرفتن خواستههاي عربستان در حال مذاكره با ايران است و اين نشان مي دهد كه تحولات بسيار زيادي اتفاق افتاده است كه آمريكاييها اينگونه به سمت ايران آمده اند.
دیدگاه تان را بنویسید