سرويس سياسي «فردا»- امير حمزه نژاد؛ بروز ناهنجاريها و كجرفتاريها بيشتر در اعمال تملق گونه در كشورهاي مختلف ديده شده است كه كشورمان نيز از اين موارد مستثنا نيست. به طول كل اين نقيصه فرهنگي هر جا كه عود ميكند، از پس آن فساد و ناهنجاري پديد مي آيد و اين تملقگويي ها هر چه به كانون قدرت و همچنين به اشخاص و افراد شاخص جامعه بيشتر نزديكتر باشد، بيشتر جامعه را تحت تاثير خود قرار ميدهد. از اين جمله ميتوان به مديحهسرايي روزنامه آرمان اشاره كرد كه به عنوان حامي دو آتشه هاشمي رفسنجاني فعاليت ميكند. اين روزنامه در يادداشتي پر از شور و هيجاني كاذب و تملقگويي تمام خبر تولد فرزند سيد ياسر خميني به نام « فاطمه» را به عنوان يك شكوفايي بزرگ در نسل آينده ذكر ميكند.
در بخشي از اين يادداشت كه عينا ذكر مي شود، آمده است: ««سیده فاطمه خميني»؛ او دختري است كه روز گذشته متولد و به جمع نوادگان خانواده امام(ره) پيوست. فاطمه دختر مردي است كه با وجود هجمههاي بيامان تندروها، هيچگاه موضوعي براي هجمه حتي به دروغ براي وي نيافتند. شخصيت ياسر خميني به
گونهاي تعريف شده که حتي مخالفان و منتقدانش هم در برابر او سر احترام فرود ميآورند. مادر فاطمه هم از خانوادهاي اصيل است كه اگر چه در طول سالهاي اخير حرفهاي زيادي در دل نهان كرده اما به دليل بزرگمنشي خود و خاندانش سكوت را بر هر مولفهاي ترجيح داده است.سیده فاطمه خميني دختر سیدهحورا صدر است و يقينا چند سال ديگر به خود خواهد باليد كه نام امام موسي صدر را در كتيبه خانوادگي خود دارد.» در بخش ديگري از اين مطلب با عنوان «آنچه ميراث فاطمه است»، نگارنده مي نويسد:« فاطمه خميني ميراث بزرگي را در بدو تولد هديه ميگيرد كه در صدر آنها محبوبيت جدش يعني امامخميني(ره) است. شايد آن زمان كه فاطمه به سن درك واقعيت تاريخ ايران برسد براي همسن و سالانش تعريف كند كه تاثيرات روح بزرگ و شگرف امامخميني(ره) چه تاثيراتي در تربيت او داشته است؛ تاثيراتي كه از سوي پدر و مادر به او منتقل شده است. اما پدر فاطمه چه ويژگيهايي دارد كه او را از سايرين متمايز ميكند؟ سیدياسر خميني از جمله نوادگان حضرت امام(ره) است كه آنچنان تمايل به رسانهاي شدن ندارد و همانند برادرانش تحقيق و پژوهش را به هر مولفه ديگري ترجيح ميدهد. سیدياسر همچنین
چندان تمایلی به حضور در پشت تريبون ندارد و جز در مواقع لزوم به پشت تريبون نميرود و آن گاه هم لزوم رعايت اخلاق و خودداري از فرديت را محور اظهارات خود قرار ميدهد. آخرين بار سید ياسر خمینی در مراسم عزاداری امام حسین(ع) در حسینیه امام خمینی(ره) به همراه برادرانش سیدحسن و سیدعلی در کنار مقام معظم رهبری دیده شد. وی در كنار درس خواندن در محضر بزرگان به تدريس دروس حوزوي هم مشغول است و به گواه آگاهان استعداد او در آموختن دروس منحصر به فرد است و شاگرداني كه تحت تعليم او هستند، از ميزان دانش و علم و به ويژه پيگيريهايش سخن ميگويند. مادر سیدهفاطمه يعني سیدهحورا صدر هم از تبار امام موسي صدر است كه نامش فخر عرب و عجم است. حورا بسيار صبور است و تاكنون در مقام همسر فردي از تبار خميني خود را در مراسمهاي مختلف مطرح نكرده است. فاطمه کوچک چند سال ديگر خواهد دانست پيوند دو تبار بزرگ چه افتخار و ميراث عظيمي است كه به او رسيده است. فاطمه داراي برادري به نام روحا... هم هست كه از او چند سال بزرگتر است و دوران كودكي را سپري ميكند. نام او با نام حضرت امام(ره) همخواني دارد و اين را بايد نعمتي بزرگ بداند كه پس از سالها از
رحلت حضرت امام(ره) با ذكر نام او همگان به ياد مردي خواهند افتاد كه آرامش، امنيت و توسعه و... را مديون مجاهدتهاي او هستند.» نكته جالب ديگري در اين مطلب بدان اشاره شده است، « شباهت يادگاران امام (ره)» است. نويسند در اين باب نيز آورده است: «نكته جالب در پيوند دو خانواده صدر و خميني به شباهتهاي چهرهاي آنها مربوط ميشود. شايد برخي ويژگيهاي رفتار و اخلاقي آنها سبب شده كه چهرههايي شبيه يكديگر داشته باشند مثلا سيدحسن خميني شباهتهايي با چهره امام موسي صدر دارد يا سیدياسر خميني را ميگويند كه بسيار شبيه حاج احمدآقا خميني است. سیدعلي خميني هم داراي شباهتهايي با پدربزرگ يعني امام خميني(ره) است. روزنامه آرمان قدم اين نورسيده را به خاندان حضرت امام و صدر تبريك ميگويد و اميدوار است نورسیدگان ادامه دهنده راه اين بزرگواران باشند.» به هر حال شكي نيست كه بيت امام راحل نيازي به اينگونه تملقگوييها ندارد و قطعا از چنين رفتارهاي انحرافي نيز بيزار است. اما مهمترين نكته در چنين مطلبي كه متاسفانه در بسياري از رفتارهاي چنين جرياناتي نيز مشهود است، خطكشيها و ايجاد فاصله در مورد اشخاص و افراد مختلف با آحاد جامعه است. اين
خطكشيها قطعا با آرمانهاي امام (ره) و انقلاب اسلامي كه به عنوان انقلاب مستضعفين جهان شناخته ميشود و همواره در طول اين سي و چند سال كه از عمر اين انقلاب ميگذرد، حامي مظلومان و مستضعفين بوده، در تضاد كامل است. خط به خط و سطر به سطر اين جملات نوعي اشرافي گري اوليگارشي را به خواننده ديكته محترم مي كند و با حماقتي تمام به مخاطبين اينگونه القاء مي كند كه خانواده امام (ره) از ملت ايران جدا هستند. مسالهاي كه اگر آنرا غير عامدانه و به پاي حب خانواده امام (ره) بنويسيم بايد بگوييم كه نگارنده آنچنان با حماقت تمام به مديحهسرايي اهل بيت رهبر كبير انقلاب اسلامي همت گماشته است كه نميدانسته اين جملات رويكردي خطرناكي در قبال خانواده امام است. درواقع، اولين معنايي كه هر خوانندهاي از اينگونه مطالب برداشت مي كند، اين است كه بايستي خود را جداي از اين خانواده بداند. متاسفانه مركز ثقل چنين طرز فكري چيزي جز اشرافي گري نيست و اين موضوع با روح و نفس آرمان امام راحل در تناقض جدي است. از سوي ديگر اين تملقگوييها نوعي تلاش براي جناحي سازي و تيم سازي در خصوص بيت امام راحل است و جرياني در اين زمينه سعي دارد كه با ايجاد نگرش
جناحي در خصوص بيت امام راحل، اعتبار خانواده ايشان را مصادره به مطلوب كند. اين موضوع هم رويكردي خطرناك در قبال خانواده امام است چراكه همواره خانواده امام سعي داشتند كه فراجناحي عمل كنند و تا حد ممكن در مسائل سياسي دخالت نكنند و اينچنين مطالبي در تناقض با رويكرد كلي بيت امام است. در كدامين مطلب و كدامين سخنان امام راحل خانواده خود را برتر از ملت ايران خطاب كردند. درواقع امام(ره) همواره در اين زمينه مراقبت مي كردند و خانواده خود را برتر از مردم نمي ديدند و همين رفتار بود كه سبب مي شد ملت ايران ايشان را به عنوان پدر معنوي خود بدانند كه در اين زمينه بسيار خواندهايم و شنيده ايم. حال بايد اين سئوال جدي را مطرح كرد كه روزنامهاي كه حامي ويژه آيت الله هاشمي رفسنجاني است، چرا اينچنين در بوق و كرنا براي تولد يك نوزاد مي دمد؟ قصد ما در اين زمينه نيت خواني نيست و قضاوت درباره اين موضوع را به عهده خوانندگان محترم مي گذاريم اما ميتوان به خوبي نتايج چنين رفتارهايي را حدس زد. ايجاد انشقاق ميان بيت امام و آرمانهاي رهبر كبير انقلاب، جداي انداختن ميان آحاد جامعه و بيت امام راحل و ديكته كردن يك نظام سياسي فسادانگيز جديد
به ملت ايران از جمله نتايج اشكار چنين رفتار رسانهاي است. اينگونه تبعيض قائل شدن براي يك خانواده اثرات اجتماعي بدي در جامعه خواهد گذاشت و موجب سرخوردگي افراد مي شود و ناقض وجهه مردمسالاري جمهوري اسلامي ايران است. خوشبختانه چنين رفتارهاي ارتجاعي كه مخصوص سالهاي طاغوت است و ما را چندين دهه به عقب پرتاب ميكند، در ميان مردم منسوخ شده است اما به هر شكل به نظر ميرسد بايد تذكر جدي در باب چنين تملقگوييهايي به اين افراد و جريانها داده شود، تا در آينده شاهد و ناظر چنين رفتارهاي خطرناكي نباشيم.
دیدگاه تان را بنویسید