سرويس سياسي « فردا»؛ نوام چامسكي، زبانشناس و نظريهپرداز سياسي است كه اگرچه در حيطه زبان به عنوان پدر زبانشناسي مدرن از او ياد ميشود اما در مسائل سياسي نظريات و مفاهيم ارزنده اي را به جهان ارائه كرده است. شهرت چامسكي بيشتر در ايران بر پايه نظريات سياسي است كه وي در طول سالهاي متمادي عمر خود مطرح كرده است.
چامسكي از اين نظر نگاهي خارج از طرفداريهاي سياسي دارد و بدين ترتيب از نگاهي فراسياسي به مسائل مي نگرد و همين موضوع سبب غناي نظريات او شده است. شايد تناقضاتي را در نظريات سياسي وي شاهد باشيم اما بايد گفت كه جهان سياست نيز پر از پارادوكسهايي است كه در واقعيت نمود پيدا كرده است. بر اين اساس بر حسب نمونه چامسکی اگرچه از برچیدن دیوار برلین استقبال کرد، اما ترس او از اینکه با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، مجموعه درهم پیچیدهٔ نظامی-صنعتی آمریکا به دنبال دشمنانی جدید خواهد گشت تا وجود خود را موجه جلوه دهد، با اتفاقاتی که بعداً در جهان رخ داد، تأیید شد. به نظر چامسکی اجرای موفقیتآمیز این برنامه وامدار «اتحادی نامقدس» میان دولت آمریکا و
شرکتهای رسانهای است. چامسكي البته در آخرين اظهار نظر خود مباحث جديد ديگري از درون حكومت آمريكا مطرح كرده است كه توجه به آن خالي از لطف نيست كه در اين مطلب به آن اشاره مي كنيم. فقط يك حزب آمريكا را اداره ميكند " نوآم چامسکی" اندیشمند آمریکایی تاکید کرد که ساختار حاکمیت در آمریکا، دیگر بر پایه رقابت میان دو حزب نیست و حزب سرمایه داران در جامعه حاکم شده است. " نوام چامسکی" در مصاحبه با نیویورک تایمز گفت: اشتباه بزرگی است اگر نظام سیاسی آمریکا را مبتنی بر رقابت دو حزب سنتی بدانیم، زیرا این شرایط مدت ها است که تغییر یافته است. وی آمریکا را به دلیل اقدامات خشونت بار و تکیه بر قدرت نظامی در صدر قانون شکنان جهان دانست و ضمن حمایت از "ضرورت حذف رویکردهای آمریکایی در همه جوامع" گفت: آمریکا را تنها یک حزب اداره می کند، و آن حزب سرمایه داران است. این حزب یک جریان بیشتر ندارد و آن جمهوری خواهان میانه رو است که به آن ها "نو دموکرات ها" نیز گفته می شود. این اندیشمند آمریکایی خاطر نشان کرد: جمهوری خواهان برای مقابله با کاهش محبوبیت به تندروهایی مثل "تی پارتی" روی آورده اند تا سیاست های نولیبرالیستی را به جامعه تحمیل
کنند. "چامسکی" گفت: سیاست های جدید جمهوری خواهان به راه انداختن موج خصوصی سازی و کوتاه کردن دست دولت برای محافظت از ثروتمندان و قدرتمندانی نظیر کارخانجات اسلحه سازی است. این اندیشمند برجسته آمریکایی تأکید کرد:حزب جمهوری خواه، خود را در تنگنایی می یابد که در آن، حفظ پایگاه مردمی دشوار است. زیرا پیامدهای آن برای جامعه آمریکایی بسیار خطرناک است. صحبتهاي چامسكي به نوعي عجيب روايتگر يك ساختار سياسي به هم پيوسته و البته رقابتي در ظاهر است. همانطور كه ميدانيم دو حزب دمكرات و جمهوري خواه در آمريكا در رقابت سياسي قرار دارند و سياستهاي كلي حكومت اين كشور را تعيين مي كنند. او همه اعضاي نمايندگان دو حزب را به يك جريان منتسب ميكند. چامسكي درواقع به خوبيبيان مي كند كه سرمايهداري اصل و ريشه حكومت آمريكا را تشكيل ميدهند و هر دو حزب در قالب سرمايه داري براي بالا بردن سرمايه داران و ثروتمندان هستند كه تلاش مي كنند. نظريه جديد چامسكي اگرچه بسيار كلي است اما از يك واقعيت قابل تعمل در آمريكا سخن ميگويد. چامسكي واقعيت ديگري را نيز فاش ميكند كه شايد برگرفته از روي كار آمدن اوباما باشد و آن اين است كه تغيير در سياست
آمريكا بي معناست. اين تحليلگر كهنه كار سياسي درواقع به پشت صحنه سياستهاي آمريكا سري مي زند و ما را نيز متوجه آن مي كند تا بدانيم كه سياستگذاريهاي آمريكا از كدام آبشخور تغذيه ميشود. درواقع سياست هاي آمريكا به عنوان وارث امپرياليسم متاثر از نيروهاي اجتماعي و گروههاي فشار داخلي، نوع ايدئولوژي غالب و فرايندهاي پيچيده سياسي در اين كشور مي باشد كه بر سياست اين كشور در عرصه جهاني تاثير مي گذارد و مانع از اين مي شود كه تنها با تغيير در روبناي سياسي اين كشور و تغيير چهره ها و احزاب، هدف اصلي و خط مش كلي سياست خارجي اين كشور كه بر حضور در ديگر كشورها به هر شيوه ممكن و دخالت در امور داخلي آنها استوار است، تغييرنمايد. ماهيت تي پارتي از نظر چامسكي درواقع نهادهاي آمريكايي گرچه رقابتهايي نيز با هم دارند اما غالبا بر پايه تفاهم كار ميكنند و احزاب جمهوري خواه و دمكرات نهايتا به تفاهم ميرسند. اما ازاين ميان گروه تند روي تي پارتي سعي داشتند به نوعي خود را نيز در اين زمينه شريك كنند كه به نظر مي رسد با توجه به سخنان چامسكي اين گروه نيز كمكم در حال ادغام با جمهوري خوان است. درواقع چامسكي زيرآب گرايش راستگراي افراطي
تي پارتي را نيز بر اين اساس مي زند و بيان ميكند كه تي پارتي به عنوان سوپاپ اطمينان اين حزب عمل ميكند. پيش از اين فكر ميشد كه تي پارتي در زمينه شكستهاي جمهوريخواهان در انتخابات پارلماني نقش دارد و حتي خطر تكه تكه شدن حزب با توجه به فعاليت جنبش تيپارتي احساس مي شد اما چامسكي معتقد است كه «جمهوري خواهان براي مقابله با کاهش محبوبیت به تندروهایی مثل "تی پارتی" روی آورده اند تا سیاست های نولیبرالیستی را به جامعه تحمیل کنند»، كه اين موضوع در جاي خود جمله عجيبي است كه با توجه به مقدمه كه بيان شد و پيش بينيهاي گذشته چامسكي بايد ديد كه چه مقدار اين موضوع با واقعيتهاي موجود مشابهت دارد. به هر حال تي پارتي در حالي كه مخالفت خود را با هر دو حزب بيان مي كنند و عنوان سومي را به خود اختصاص مي دهد اما به هر حال به جمهوريخواهان نزديكتر است. چامسکی همهی شهرت خود به عنوان یک ناراضی سیاسی را به خاطر آگاهیاش از واقعیتها به دست آورده است.اين روشنفكر آنارشيست معتقد است كه پروپاگاندای حاکمان مردم آمريكا را فریفته و اگر میخواهند دریابند که جهان واقعاً چیست باید از این خواب وهمگونه بيدار شوند. همچنانکه چامسکی در
ابتداي سخنانش تأکید میکند «شهروندان جوامع دموکراتیک برای حمایت از خودشان در برابر دستکاری و کنترل باید جریان فکری دفاع از خود را ایجاد کنند.» دیدگاه چامسکی نشاندهندهی جداسازی دوگانهی جهان به قلمرو واقعیت و قلمرو اسطوره است. او پيش از سخنانش معترضان تی پارتی را به عنوان مردمی که «تنفر و هراس از دولت به آنها تلقین شده است»، ياد مي كند اما هدايت اين جنبش اكنون به دست كيست و به كجا كشيده مي شود؟! بسياري بر اين عقيده هستند كه آمريكاييها به دنبال يك حزب سوم هستند و شايد تي پارتي پاسخي به اين نياز باشد اما با توجه به صحبتهاي چامسكي بايد ديد كه آيا تي پارتي به عنوان يك جنبش و جريان واقعي در ساختار سياسي امريكا عمل مي كند يا اينكه بازهم پيش گوييهاي چامسكي درست از آب در ميآيد.
دیدگاه تان را بنویسید