سرويس سياسي «فردا»- امیر حمزه نژاد؛ دانشگاه فضاي علمي و فرهنگي است كه امروز با آسيبهاي بسياري روبروست. از مسائل اخلاقي و رعايت شئونات اسلامي بگذريم به مساله پرورش فكري و ذهني جواناني مي رسيم كه دانشجويان براي رسيدن به آن پاي به آكادميهاي علمي مختلف گذاشته اند. از بحث مدرك گرايي كه بسيار در مورد آن بحث و صحبت شده است با اغماض بگذريم به فضاسازي ديگري در دانشگاهها ميرسيم كه آفت جان فضاي علمي در دانشگاهها شده است.
مناظرات سياسي امروز به عنوان يكي از شيوههاي تبادل اطلاعات و مقايسه ايدهها و آرا شناخته ميشود؛ درواقع در ميان اين مناظرات و تبادل ايدههاي متفاوت است كه گوهر ناب حقيقت آشكار ميشود اما همين موضوع لوازم و امكاناتي نياز دارد كه بايد فراهم باشد وگرنه در فضاي غبار آلود نمي توان چندان سياهي را از سفيدي تميز داد. چندي پيش در دانشگاه تهران مناظرهاي با عنوان "زندهباد مرگ بر آمریکا" برگزار شد كه متاسفانه فضاي اين مناظره چندان به فضاي علمي و سياسي همخوان نبود. شايد به جرات بتوان گفت كه هر جايي احساسات و
هيجانات كاذب بروز ميكند عقل از در ديگر خروج مي كند.همين موضوع در بسياري از مناظرات دانشجويي از جمله مناظره مذكور رويت ميشود. صحبتهاي كنايهداري كه گاها با سوت و كف و هورا كودكانه تشويق مي شود و فضا را از بعد علمي خالي و بيشتر به محيط ورزشگاه و مسابقه فوتبال بدل ميكند، نميتواند حقيقت ناب را متبلور سازد. البته بايد اين موضوع را به گونهاي دو طرفه مورد بررسي قرار داد زيرا دانشجو با توجه به اينكه براي پرورش به دانشگاهها پاي ميگذارد، مقلد افراد ديگري است كه وظيفه راهنمايي و هدايت دانشجو را برعهده دارند. از اين رو فراهم آمدن چنين فضايي يك علت دوسويه دارد كه بيش از هر چيز متوجه اساتيد و مسئولان دانشگاه است.
از نظر جامعه شناسي نيز اگر به اين مساله نگاه كنيم، دانشجو جوان است و جوياي نام و دست و پا كردن هويتي براي خود. از اين لحاظ با توجه به نقشهايي كه در دانشگاه وجود دارد و گروههايي كه تشكيل ميشود براي نشان دادن خود جذب اين گروه ها مي شود و از اين لحاظ نقشي را براي خود برميگزيند تا مورد احترام و توجه ديگران قرار گيرد. فضاي دو قطبي كه امروز در دانشگاه ايجاد شده است نيز به همين سمت دانشجويان را مي كشاند و آنها را جذب اين گروهها ميكند. اما همين موضوع سبب ايجاد آفاتي در دانشگاهها ميشود كه نظاير آنرا در چنين مناظراتي مي بينيم. دانشجو احساسي، غيرمعقول و طرفدار بار مي آيد و اين طرفداري ناقض علمي بودن دانشگاههاست. درواقع دانشجوي طرفدار در خدمت تيم خود در ميآيد و اگر اطلاعاتي نيز كسب ميكند آن را در راه طرفداري و حمايت از تيم خود خرج مي نمايند و در اين راه از حق مطلب غافل ميشود.
مناظرات سياسي با اين روش منفي نيز در اين ميان به فضاي دو قطبي شدن دانشگاهها دامن مي زند و محيطي را براي عرض اندام هريك از اين دو گروه فراهم ميكند. اين مساله به خودي خود سبب ميشود كه دانشجويان تازه وارد به سوي اين فضا كشيده شوند و اين روند درآينده ادامه پيدا كند. از سوي ديگر تغيير محتوايي نقشها نيز در اين روند پديد ميآيد. فضاي شلوغ كاري و هيجاني مناظرات اين شبهه را بوجود ميآورد كه دانشجوي فعال يعني دانشجوي غوغاسالاري كه داد و فرياد به راه مي اندازد و از خود حركات مضحكي نشان ميدهد تا به اين مطلب صحه بگذارد كه از دل و جان پايبند مسائل عقيدتي گروه خود است. در اين ميان است كه دانشجويان به جاي پرداختن به مسائل علمي و صرف وقت براي نوشتن مقاله و تحقيق به سمت هوچيگري پيش ميروند و البته كساني كه شيوه درست را پي ميگيرند در محاق ميمانند و توجه چنداني به آنها نميشود. درواقع كاركرد و معناي دانشجوي فعال در دانشگاهها تغيير فاحشي داشته است كه متاسفانه چندان علمي نيست بلكه بيشتر غوغاسالارانه است . اين موضوع در برخي از موارد هزينههايي نيز به كشور وارد ميسازد كه نمونههاي آن در گذشته به وفور ديده شده
است.
از اين جهت به نظر ميرسد چنين فضايي ناقض علمي بودن دانشگاههاست و بيشتر به تحميق نسل آينده مي انجامد تا كمكي به رشد عالي علمي آنان باشد. اين موضوع البته در آينده كشور نيز تاثير گذار است و سبب ايجاد يك آنارشي دروني در ميان كساني ميشود كه سكان سياست و مديريت كشور را در دست خواهند گرفت و در آينده بايد شاهد بود كه هر مساله سياسي با هوچيگري روبرو شود.
رهبر معظم انقلاب نيز همواره به علمي شدن فضاي دانشگاه ها تاكيد داشته اند و با ارائه ايده ايجاد اتاق فكر در دانشگاهها به اهميت ايجاد فضايي مناسب براي كسب علم اشاره كردهاند. از اين رو مساله پالايش فكري و عملي در فضاي دانشگاهها و ارائه شخصيتي ديگر از دانشجويان و بخصوص دانشجوي فعال علمي احساس ميشود كه در آينده بايستي در دستور كار دانشگاهها قرار گيرد.
دیدگاه تان را بنویسید