سرويس سياسي «فردا»؛ تيم مذاكره كننده ايراني با راهبرد اعتدال و اعتمادسازي ميان طرفين به سراغ پرونده هستهاي رفت؛ پروندهاي كه مدتهاست به عنوان مشكل اساسي روابط ميان ايران و غرب روي ميز مذاكرات قرار دارد و حضور جواد ظريف، وزير امور خارجه كشورمان به عنوان مسئول تيم مذاكره كننده شروعي ديگر بر فصلي جديد در اين مذاكرات محسوب ميشود.
اعتمادسازي به عنوان كليد طلايي مذاكرات ژنو مطرح و نمايندگان شركت كنند در پشت درهاي بسته به بحث و گفتوگو پرداختند و محتواي مذاكرات نيز محرمانه ماند. اينكه چه مسائلي در اين مذاكرات مطرح شد مشخص نيست اما از سينگالهايي كه از سوي طرف غربي مخابره ميشود ميتوان دريافت كه طرف غربي برخلاف آنچه انتظار ميرود رويكرد گذشته خود را تغيير نداده است. در اين زمينه ميتوان به سخنان وندي شرمن، نماينده آمريكا در مذاكرات هستهاي ايران اشاره كرد كه در عبارتي توهين آميز ايرانيان را انسانهايي فريبكار ناميد كه فريكباري در DNA آنها وجود دارد. پس از اين سخنان بود كه برخي از رسانههاي داخلي اين موضوع را يك سوء تفاهم در ترجمه خواندند
اما روزنامههاي آمريكايي مانند لسآنجلس تايمز در انعكاس سخنان شرمن به نقل از او بي پيرايه نوشتند:« فریب و نیرنگ قسمتی از DNA ایرانیان است!» اين موضوع كه خود قابل تفسير است نشانگر نوعي خوشبيني در ميان برخي از رسانهها و جريان متبوع آنهاست درحالي كه رويكرد آمريكا كماكان برخورد تند با مساله اي هستهاي ايران است. البته جنگ لفظي آمريكاييها در خصوص مساله هستهاي ايران به همين موضوع منحصر نميشود؛ چراكه در مواردي ديگر رسانههاي آمريكايي با تحريف سخنان مقامات ايراني ديوار بياعتمادي ميان طرفين را بالاتر بردند. در اين زمينه ميتوان به تحريف سخنان علي لاريجاني، رئيس مجلس شواري اسلامي توسط خبرگزاری آسوشتیدپرس اشاره كرد که اين خبرگزاري از قول رئيس مجلس ايران بيان كرده بود كه « ایران بیش از نیاز خود اورانیوم غنی شده دارد و می خواهد از آن در گفت وگوهای هفته آینده در ژنو به عنوان برگ برنده استفاده کند» كه البته اين موضوع بلافاصله توسط روابط عمومي مجلس تكذيب شد. اخيرا نيز رسانههاي خارجي در اقدامي غيراخلاقي سخنان سخنگوي كميسيون امنيت ملي مجلس ايران را وارونه جلوه دادند كه در اين زمينه، سیدحسین نقوی حسینی با
اشاره به انتشار نادرست اخباری به نقل از وی در خصوص غنی سازی در ایران و با رد این اظهارات مبنی بر اینکه موضوع تعلیق و توقف در حال حاضر بیمعناست زیرا اصلا تولیدی وجود ندارد، گفت: «جمهوری اسلامی ایران اورانیوم با غنای 20 درصد را تولید میکند و ما اورانیوم با این غنا را تولید میکنیم » با اين اوصاف درحالي كه در درجه اول مساله اعتمادسازي ميان طرفين بايد در رهگذر اظهارات و سخنان مقامات و رسانههاي دو طرف متبلور شود اما كماكان شاهد آن هستيم كه نه تنها آمريكاييها لحن خود را در برابر ايران تغيير ندادهاند بلكه جنگ رسانهاي جديدي را نيز عليه ايران آغاز كردهاند. از سوي ديگر مواضع سناي آمريكا در قبال ايران نيز قابل تحليل است. سناي آمريكا اخيرا با درخواست اوباما براي عدم تصويب تحريمهاي جديد عليه ايران مخالفت كرد. سناي آمريكا در تسخير لابيهاي متعدد قرار دارد كه لابي صهيونيستي يكي از آنهاست كه تاثير و نفوذ بسياري بر نمايندگان گنگره دارد. در اين روند نمايندگان آمريكا بر اين موضوع تاكيد دارند كه اعتمادسازي بايد به صورت يكطرفه از سوي ايران انجام شود و در اين روند با چوب تحريمهاي تازه بايد ايران را سر به راه كرد. اين
مساله تا حدودي نيز بر روي مقامات كاخ سفيد تاثيرگذارده است كه سخنان وندي شرمن را ميتوان در همين راستا و براي راضي نگاه داشتن كنگره دانست. درواقع آمريكاييها در روند مذاكرات هستهاي ايران قائل به اين موضوع هستند كه بايد با سرمايه ايرانيان در اين معامله شركت كنند و حاضر نيستند كه در اين راه هزينهاي پرداخت كنند. مقامات آمريكايي بيپرده در اين زمينه بيان كرده اند كه ايران به طور يكجانبه بايد در روند اعتمادسازي شركت كند و در اين روند بايد با خرج تمامي داشتههاي خود و با تمامي توان حضور يابد وگرنه روند اعتمادسازي ناقص خواهد ماند و متعاقب آن تحريمها نيز دست نخورده باقي ميماند. آمريكا در اين زمينه سعي دارد دست ايران را براي گامهاي بعدي خالي كند تا بعد از حل مساله هسته اي با توجه به اهرمهايي نظير تحريمهاي اقتصادي اهداف ديگري را براي تغيير مواضع بين المللي ايران به اجرا گذارد. آنچه از گوشه كنار اخبار مذاكرات ژنو برميآيد اين است كه تيم مذاكره كننده هستهاي ايران در اين زمينه خط قرمزهايي براي 1+5 تعيين كرده است كه يكي از اين موارد مذاكره بر سر مسائل ديگر غير از مساله هستهاي كشورمان است. شايد اين رويكرد
آمريكا بيش از همه چيز طعنهاي به رويكرد خوشبينانهاي باشد كه در داخل ايران وجود دارد و بنابراين تحليل اينگونه بيان ميشود كه پس از برگزاري انتخابات 24 خرداد و روي كار آمدن حسن روحاني رويكرد آمريكا نسبت به ايران تغيير فاحشي داشته است؛ درحالي كه سخنان مقامات آمريكايي و رفتار كنگره اين كشور بيش از پيش مويد اين مطلب است كه چنين تحليلي در مقام عمل غلط است. البته بايد در اين زمينه به اين نكته اساسي نيز اشاره كرد كه رويكرد اخير آمريكا بيش از هر چيز ديگر نتيجه ذوق زدگي برخي از سياستمداران داخلي است. درواقع اگر بدون ذوق زدگي و واقعيت بيشتري در اين زمينه پيش مي رفتيم نتيجه بهتري عايدمان ميشود؛ چراكه با اين تفكر غلط آمريكاييها فضا را براي اعمال سياستهاي پيشين خود و سياستي كه در زمان اصلاحات در پيش گرفته بودند مهيا ديدند و سعي كردند شانس خود را در اين زمينه امتحان كنند كه البته با سينگالها و پيامهاي منفي از سوي ايران تا به اينجا روبرو شدهاند. درواقع به نظر ميرسد رويكردي كه ايران بايد در قبال آمريكا پيش گيرد اين است كه نبايد با خوشبيني زياد در اين مذاكرات شركت كند. رويكرد گام به گام در اين مذاكرات نيز ميتواند
پوششي براي همگامي هماهنگ ايران و 1+5 براي رسيدن به نتيجه مطلوب براي هر دو طرف باشد. از سوي ديگر به نظر ميرسد بايد بدون ساده انديشي در زمين تحريمهاي اقتصادي انديشيد. صرف تلاش براي از بين بردن تحريم هاي خارجي براي بهبود وضعيت اقتصادي كه مشخص نيست به نتيجه قابل توجهي ختم شود ميتواند ايران را در مراحل بعدي در برابر فشارهاي غرب با چالش جدي مواجه كند؛ بنابراين بايد در زمينه بهبود وضعيت اقتصادي با طرحهاي ميان مدت و بلند مدت در داخل اصلاحاتي صورت گيرد تا تحريمها به پاشنه آشيل مذاكرات ايران و غرب تبديل نشود.
دیدگاه تان را بنویسید