خطر تبديل مسئله هستهای از يك موضوع ملی به منازعه سياسی داخلی / ظریف ديپلماسی رسانهاي را ناديده نگیرد
از مفاد بيانيه اين گروه بيش از همه چيز اين موضوع به ذهن ميرسد كه تيم فعلي توانايي روبرو شدن با طرف غربي را ندارد و تنها تيم پيشين كه وابستگي خاصي به اين گروه داشت، لياقت در دست گرفتن پرونده هستهاي را دارد! نتيجه اين موضوع نيز چيزي نيست جز سياسي شدن پرونده هستهاي كشورمان كه امروز به عنوان يك موضوع ملي و بين المللي براي كشورمان اهميت دارد.
كميتهاي كه موسوم به صيانت از منافع ملت ايران است، ديروز جمعه را جمعه «صداقت و شفافيت با مردم» نامگذاري كرد. اعتراضي كه به نظر ميرسد به صورت كاملا ناشيانه از اعتراضات مردمي در كشورهاي عربي شبيهسازي شده باشد و با اين اوصاف بايد در آينده نيز شاهد ادامه اين اعتراضات بود. با تشكيل چنين كميته اي برنامهريزي براي ايجاد تجمعات دنبالهدار در آينده پيشبيني ميشود. به هرجهت با ايجاد چنين تجمعاتي دور ذهن نيست كه گروههاي مخالف نيز براي طرفداري از دولت وارد ميدان شوند و مسائلي را بوجود آورند كه نظير آن را در زمان بازگشت رئيس جمهور كشورمان از نيويورك در فرودگاه مهرآباد و سال 88 شاهد بوديم. اين همان معضلي است كه ممكن است گريبان مساله هستهاي را بگيرد و آن را از مساله كاملا ملي به يك منازعه صرف سياسي براي زدو خورد گروههاي داخلي تبديل كند.
از مفاد بيانيه اين گروه بيش از همه چيز اين موضوع به ذهن ميرسد كه تيم فعلي توانايي روبرو شدن با طرف غربي را ندارد و تنها تيم پيشين كه وابستگي خاصي به اين گروه داشت، لیاقتدر دست گرفتن پرونده هستهاي را دارد! نتيجه اين موضوع نيز چيزي نيست جز سياسي شدن پرونده هستهاي كشورمان كه امروز به عنوان يك موضوع ملي و بين المللي براي كشورمان اهميت دارد. البته بايد از طرف ديگر انتقاد اين گروه سياسي را يكجانبه توصيف كرد؛ چراكه در زمان فعاليت تيم پيشين هستهاي، اين گروه به هيچ وجه در زمينه مسائل سياسي و يا عدم شفافسازي در زمينه هستهاي بانگ انتقاد سر بر نياورد؛ درحالي كه بسياري از مسائل و جزئيات اين پرونده در آن زمان نيز محرمانه باقي ماند و كسي در اين زمينه اعتراضي از اين گروه سياسي نديد. هشیاری در برابر بازی رسانه ای غرب به هر جهت به نظر ميرسد فضاي انتقادي در كشورمان نسبت به مسائل سياسي بايد در حيطه منطقي و عقلاني آن و نه داد و قالهاي سياسي صورت گيرد. البته شفافسازي مساله هستهاي نيز در اين زمينه مهم است. وزارت خارجه نبايد نقش و بازي رسانهاي را در اين زمينه ناديده بگيرد. چه اينكه ايجاد خلاء در اين زمينه سبب باز شدن راهي براي شيطنتهاي رسانههاي غربي ميشود كه اخبار و اطلاعاتي كه ال مانيتور مدعي است از جزئيات مذاكرات هستهاي ايران آنهم از يك منبع ايراني دريافت كرده است، بخشي از اين بازي رسانههاي غربي است. اگر ايران نسبت به محرمانه ماندن محتواي مذاكرات ژنو پايبند است، طرف غربي نيز بايستي در اين زمينه پايبندي خود را نشان دهد. درواقع ايران و طرف غربي وقتي ميتوانند براي رسيدن به يك نتيجه نهايي پاي ميز مذاكرات بنشينند كه اعتماد كافي ميان طرفين بوجود آيد و نه تنها ديپلماتها بلكه رسانهها نيز بايد به سمت اعتمادسازي گام بردارند. تيم سياست خارجه ايران نيز بايد نسبت به ديپلماسي رسانهاي كه به عنوان يكي از ابزار قدرتمند سياست خارجي محسوب ميشود، توجه داشته باشد و در به كارگيري و مديريت رسانههاي داخلي براي اثرگذاري بر طرف مقابل نقش خود را ايفا كند. بهتر بود وزير خارجه كشورمان به جاي توضيح مسائل در يك شبكه اجتماعي كه كاربران خاص خود را دارد، خود يا يكي از اعضاي تيم هستهاي ايران در رسانه ملي و در يك گفتوگوي چالشي به تشريح مسائلي كه در ژنو اتفاق افتاد مي پرداختند و گزارشات خود را به طور شفاهي به ملت ايران عرضه ميداشتند. اين موضوع هم سبب قانع شدن رسانهها و گروههاي سياسي داخلي و هم باعث جلوگيري از شيطنتهای داخلی و شايعات رسانههاي خارجي ميشد. موضوع اعتماد در مساله هستهاي به عنوان يكي از مباحث كلي و مهم در اين زمينه مطرح است. تيم هستهاي كشورمان بايد نسبت به ايجاد اطمينان از صلح آميز بودن مساله هستهاي كشورمان در طرف غربي تلاش كند و از سوي ديگر بايد خود اطمينان حاصل كند كه هر گامي كه ايران برميدارد، طرف غربي نيز با او همگام ميشود و در رهگذر مساله هستهاي كشورمان يك قدم زني هماهنگ در يك هواي صاف و اعتماد آميز صورت مي پذيرد. اما در اين روند نبايد رسانهها و ملت ايران ناديده انگاشته شوند. در قدم اول تيم هستهاي كشورمان به حمايت ملت ايران در برابر غرب نياز دارد و اين موضوع جز در سايه ايجاد اطمينان خاطر و اعتماد در ملت و البته رسانههاي داخلي مسير نميشود.
دیدگاه تان را بنویسید