"بندر بن سلطان" چه ماموریتی دارد؟/تصاویر
شاهزاده بندر بن سلطان در دهه های هشتاد و نود قرن گذشته عنصری فعال در عملیات مخفیانه آمریکا و جنگ های کثیف این کشور در چین، کره شمالی، لیبی و سودان بود و شرط بندی کرده بود که می تواند، غنی سازی اورانیوم ایرانی ها را متوقف کند.
دیوید اوتاوی، نویسنده کتاب (فرستاده پادشاه) که به زندگینامه شاهزاده بندر بن سلطان اختصاص دارد، می نویسد که وی دارای نفوذ بدون حد و مرز در میان نخبگان سیاسی واشنگتن است و دوست صمیمی رئیس جمهورهای آمریکا ( به ویژه رئیس جمهوری سابق آمریکا، جرج بوش) بود و از سال 1991 میلادی به فعالیت های دیپلماتیک به خصوص بحران عراق و اقدام نظامی آمریکا علیه این کشور در سال 2003 پیوست. اوتاوی شاهزاده بندر بن سلطان را به عنوان یکی از اعضای مخفی و اعلام نشده در حزب جنگ نئومحافظه کاران آمریکا معرفی می کند.
وی می افزاید در جریان جنگ خلیج در سال های 1990 تا 1991، "دیک چینی" و "دونالد رامسلفد" به بهترین دوستان شاهزاده بندر بن سلطان تبدیل شده بودند، به طوری که در 11 ژانویه 2003 براساس نوشته "باب وودورد"، روزنامه نگار آمریکایی، این دو فرد، بندر را از قصد بوش برای اقدام نظامی علیه عراق حتی پیش از آنکه "کاولین پاول"، وزیر امور خارجه آمریکا از این امر باخبر شود، خبردار کرده بودند.
لیسی می گوید: شور و نشاط پس از شنیدن خبرهای مربوط به قصد آمریکا در اقدام نظامی علیه عراق به سفیر عربستان سعودی بازگشت و وی شروع به رفت و آمد میان ریاض و واشنگتن کرد. وی بدون هیچ گونه واهمه ای درباره حمله آمریکا به عراق اینگونه اظهار نظر کرد که چرا نباید از چنین اقدامی بهره ببریم و از این فرصت استفاده کنیم؟
نویسندگان زندگینامه شاهزاد بندر بن سلطان چهره ای اسطوره ای از وی ارائه می کنند. از نظر آنان، او ایجاد کننده و به وجود آورنده فرصت ها نیست، بلکه یک فرصت طلب و شکارچی فرصت هاست. تصویر سوپرمنی که مخالفان، بیش از حامیان و طرفداران از وی ارائه داده و اشاعه کرده اند، ناشی از دست داشتن بیش از حد او در حوادث خونینی بود که در عراق، سوریه و لبنان به وی نسبت داده شده بود .. واقعیت امر این است که توانایی این مرد در ارتکاب جنایت به حداکثر شرارتی می رسد که در نوع بشر می توان آن را سراغ گرفت. وی در کنار استفاده از فرصت های این چنینی از حمایت های مالی بسیاری نیز برخوردار است.
وارد جزئیات زندگینامه شاهزاده بندر بن سلطان نمی شویم که روزنامه نگاران آمریکایی به اندازه کافی درباره آن مطلب نوشته اند، اما آنچه این روزها درباره بندر قابل توجه است، این است مردی که حامی جنگ علیه سوریه است، هم اکنون بخشی از چشم انداز آینده از هم پاشیده آمریکا است. آنچه در خصوص بندر بن سلطان به خصوص پس از رسیدن وی به ریاست سازمان اطلاعات عربستان سعودی که براساس تجربیات و اطلاعات سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سی آی ای، بنا شده، معروف شده این است که وی به شریکی اساسی در جنگ های کثیف این کشور و این سازمان تبدیل شده است.
آنچه روشن است این است که وی منابع مالی مورد نیاز برای اجرای بمبگذاری "بئر العبد" لبنان در سال 1985 را براساس اعترافات "باب وودوورد" در کتاب "حجاب" تامین کرد. سپس دست داشتن وی در قضیه "ایران کونترا" در سال 1987 میلادی برملا شد که به برکناری "ویلیام کیسی"، رئیس وقت سازمان سیا منتهی شد. وی در این قضیه به تجارت اسلحه های کونترا در برابر کوکایین و تسهیل تجارت مواد مخدر برای قاچاقچیان این مواد متهم شد. پس از آن نوبت به مجاهدان افغان و حمایت از آنها رسید تا پس از آن دست داشتن وی در رسوایی بانک اعتماد امارات (بی سی سی آی) فاش شود.
شاهزاده بندر بن سلطان در دهه های هشتاد و نود قرن گذشته عنصری فعال در عملیات مخفیانه آمریکا و جنگ های کثیف این کشور در چین، کره شمالی، لیبی و سودان بود و شرط بندی کرده بود که می تواند، غنی سازی اورانیوم ایرانی ها را متوقف کند و در برابر این امر خواستار دریافت پاداشی هنگفت از سوی غرب شده بود. اما ایرانی ها تلاش های وی را به سخره گرفتند. این موجب شد تا آمریکایی ها از ملک عبدالله بخواهند تا وی را که نماینده و فرستاده ملک عبدالله به شمار می آمد، با شخص دیگری تغییر دهند.
اما امروز، شاهزاده بندر درگیر پرونده سوریه است و از زمان رسیدن به ریاست دستگاه اطلاعات عربستان سعودی شروع به همکاری با سازمان سیا کرده و در راستا اقدام به برنامه ریزی جهت بهره برداری از گروه های مختلف وابسته به سازمان القاعده در جنگ علیه سوریه کرده و همان طور که در قضیه منطقه "نهر البارد" در سال 2007 میلادی، بندر حامی مالی و سازمان دهنده این قضیه بود، در قضیه سوریه نیز وی از "جبهه النصره" کمک گرفت و "ارتش آزاد سوریه" تنها سرپوشی برای عملیات تروریستی بود که از سوی عناصر جبهه النصره صورت می گرفت.
**بندر و روایت شیمیایی
در 11 سپتامبر پایگاه خبری "وورد نت دیلی" سند محرمانه ای را منتشر کرد که از وجود سلاح های شیمیایی در خانه های جهادی های سلفی بازداشت شده خبر می داد.
این پایگاه همچنین بیان می کرد که به اسناد محرمانه ای دست یافته که نشان می دهد، ارتش آمریکا در ابتدای سال 2013، اقدام به مصادره گاز سارین از اعضای جبهه النصره، از با نفوذترین گروه های مسلح فعال در سوریه کرده است.
این اسناد فاش می کند، گاز سارینی که در اختیار سازمان القاعده در عراق بوده، راه به ترکیه یافته که بخشی از آن در ترکیه مصادره شده بود و بخشی دیگر از آن نیز در ماه مارس گذشته علیه شهروندان و سربازان سوری در شهر حلب مورد استفاده قرار گرفته است.
این سند در آرشیوی تحت عنوان (Not for foreign distribution) دسته بندی شده که از سوی مرکز اطلاعات ملی آمریکا وابسته سازمان اطلاعات و جاسوسی این کشور صادر شده و معروف به NGICK است که این پایگاه نیز نسخه ای از آن را به دست آورده بود.
این سند فاش می کرد که مقداری از گاز سارین تولید شده از سوی عناصر القاعده در عراق به ترکیه منتقل شده که عناصر اصلی انتقال دهنده این گاز در پایان ماه اوت گذشته در عراق و ترکیه بازداشت شدند و نیروهای امنیتی ترکیه اقدام به کشف و مصادره مقادیر زیادی از گاز سارین هنگام بازرسی خانه های تروریست های سوری وابسته به سازمان القاعده و عضو جبهه النصره کردند. این افراد در مناطق جنوبی آدنا و مرسیا در ترکیه بازداشت شده و نیروهای ویژه مبارزه با تروریسم ترکیه آنان را بدترین دشمنان (انقلاب) سوریه نامیده و دانسته بودند.
عملیات ضبط این گازهای سارین پس از آن صورت گرفت که در ماه مارس گذشته منطقه "خان العسل" از توابع حلب در شمال سوریه مورد حمله عناصر و گروه های مسلح گرفت. در این حمله گروه های مسلح اقدام به شلیک موشکی حاوی گاز سارین از مناطقی کرده بودند که در کنترل آنها و در نزدیکی مرزهای ترکیه واقع شده بود. در این سند مخفیانه اشاره شده بود که منبع این موشک مخالفان سوری بوده اند.
این سند که تعداد صفحات آن به 100 صفحه می رسد، اشاره می کند که گاز کشنده سارین در مناطق سنی نشین عراق ساخته شده و سپس برای استفاده گروه های مسلح وابسته به سازمان القاعده، از طریق ترکیه به سوریه منتقل شده بود.
این سند همچنین اتهاماتی را به فرماندهان و بازماندگان حزب بعث منحل عراق وارد کرده که با یکی از فرماندهان دستگاه های اطلاعاتی و نظامی کنونی عراق است و دارای ارتباطی با "عزت الدوری"، معاون سابق صدام حسین، دیکتاتوری معدوم عراق می باشد.
آنچه در این سند مهم می نماید، این است که گاز سارین مورد استفاده در حمله به حلب، از سوی "عدنان الدلیمی"، ژنرال سابق صنایع نظامی عراق تهیه شده و سپس در اختیار گروه های مسلح در ارتباط با حزب بعث درعراق و همچنین در ارتباط با ترکیه و از طریق شهر انتاکیه در استان هاتای در اختیار عناصر جبهه النصره و حمایت شده از سوی عربستان قرار گرفته است. براساس اطلاعات به دست آمده، به نظر می رسد که فرضیه دست داشتن بندر بن سلطان در حمله شیمیایی به منطقه "غوطه شرقیه" با توجه به آنچه در ابتدای مطلب آمده و بیان می کند، وی عضو مخفی حزب جنگ نومحافظه کاران و از حامیان جنگ علیه سوریه و همچنین مامور سازمان سی آی ای در همه این ماجراها و ارتباط داشتن بندر با آن، وارد و درست است.
دیدگاه تان را بنویسید