با دوستداران آیت‌الله هاشمی/ امیرکبیر با متملق چه برخوردی داشت؟

کد خبر: 294595

در جریان سفر آقای هاشمی رفسنجانی به کرمانشاه نیز در این زمینه مسائلی دیده شد. هاشمی رفسنجانی کتابی در خصوص امیرکبیر با عنوان « قهرمان مبارزه با استعمار» دارد که علاقه وی را به این شخصیت تاریخی نشان می دهد. از این رو به نظر می رسد کنارگرفتن نام رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در كنار نام وي در بروشورهاي تبليغاتي بی‌ارتباط با این علاقه نباشد كه در جريان سفر هاشمي رفسنجاني به كرمانشاه مشاهده شد.

با دوستداران آیت‌الله هاشمی/ امیرکبیر با متملق چه برخوردی داشت؟
سرویس سیاسی «فردا»- امیر حمزه نژاد؛ درباره تملق و چاپلوسی مسائل و موارد مختلفی در تاریخ غنی ایران و اسلام وجود دارد که توجه به هر کدام از آنها می تواند تاثیر بسزایی در ایجاد فرهنگی عاری از دروغ و ریا در جامعه باشد. ایرانیان از دیرباز با فرهنگ دروغ و ریا بیگانه بوده اند اما متاسفانه مسائلی در جامعه امروز ما رخ می‌دهد که با این فرهنگ اصیل فاصله بسیاری دارد. نمونه جالبی از برخورد با متملقان را می توان در رفتار «میرزا محمد تقی‌خان فراهانی» معروف به امیرکیبر یافت. مردی که منشاء اثر بسیاری از تحولات عمیق تاریخی پس از خود بوده است و نام نیکی از خود در تاریخ پرفراز و نشیب ایران به جای گذارده است. پس از مرگ محمد شاه وآغاز سلطنت ناصرالدین شاه وصدارت امیر کبیر ٬«قاآنی» به مداحی در باره شاه وامیر کبیر پرداخت وبیش از ده قصیده در مدح امیر کبیر گفت وروزی بامید گرفتن کیسه های زر به خدمت امیر کبیر رفت.امیر نگاهی به قاآنی انداخت و پرسید چه میخواهی؟ قاآنی قدمی به جلو گذاشت وگفت ای امیر شما از میزان ارادت من به خود اطلا ع دارید چرا اجازه نمیدهید هر چند مدت یکبار من حضورتان برسم وقصیده ای را در بیان اوصاف جمیله آن حضرت سروده ام برایتان بخوانم؟ امیر در پاسخ گفت حقیتش را بخواهید من در اثر فشار کار های مملکتی فرصت شنیدن اشعار ندارم .امروزه مردم به کار احتیاج دارند وبدون کار هم نجات ملت میسر نیست . قاآنی لبخندی زد وگفت مقصودتان این است که به شعر احتیاج ندارند؟ کاملا موافقم که حضرتعالی نسبت به شعرا نظر خوبی ندارید ودستور داده اید. نسیم خلد می وزد مگر زجویبار ها که بوی مشک می دهد هوای مر غزار ها خوش ست کامشب ای صنم خوریم می به یادجم که گشت دولت عجم قوی چو کوهسار ها زسعی صدر نامور مهین امیر داد گر کزو گشوده باب ودر زحصن واز حصار ها امیر شه امین شه یسار شه یمین شه که سر زآفرین شه به عرش سوده بار ها به هفت خط وچار حد به هر دیار و هر بلد فزون زحصر وحد تراست جان نثار ها دو سال هست کمترک که فکر تو چون محک زنقد جان یک به یک به سنگ زد عیار ها به جای ظالمی شقی نشسته عادلی تقی که مومنان متقی کنند افتخارها در اینجا قاآنی لحظاتی مکث کرد وقصد داشت که دنباله قصیده را بخواند که امیر دست خود را بالا برد و گفت آقا بس کنید. مقصودتان از ظالم شقی کیست؟ قاآنی ساکت ماند وامیر ادامه داد، مقصودتان حاجی میرزا آقاسی است ؟همان کسی که ده ها قصیده در مدح او سرودی؟همان کسی که در باره زکامش هم شعر گفتی ؟ اینطور نیست؟همان کسی که در باره او گفتی. پناه دولت اسلام دحاجی آقاسی که همچو دست فلک خامه اش گهر بار است حال آن اسلام پناه دیروزی شده ظالم شقی امروزی شما شاعران به خاطر گرفتن مشتی زر وسیم هم چیز را زیر پا میگذارید خوب میدانم که فردا پس از من شعری در مدح دیگری می گویی ومرا به خیانت ودزدی متهم می کنی پس بیهوده نبود که من حقوق همه شاعران را قطع کردم در حالی که میدانم با من دشمن می شوند.قاآنی چون چهره خشمگین امیر رادید تلاش کردکه از اطاق خارج شود امیر فریاد کشید بایستید وسپس دستور داد چوب وفلک بیاورند تا قاآنی را تنبیه کنند. چون مدت صدارت امیر کوتاه بود وعمر وی کفاف نداد که مداحی وچاپلوسی را ریشه کن کند این کار تابه امروز نیز ادامه دارد. موضوعی که در دولت های پیشین نیز کم ندیدیم و از این لحاظ ماجراهای سیاسی مختلفی در پیکره تاریخ پس از انقلاب نقش بست که گاه مضحک اما در نهایت به موضوع دردناکی بدل شد که تاثیرات منفی در ساختار دولت بوجود آورد که متملقان بتوانند در آن خودنمایی کنند و بهره های خاص خود را از فضای بوجود آمده بگیرند و البته کشور را با نابه سامانی در زمینه های مختلف از جمله مساله اقتصادی روبرو کند. مساله «شعیب بن صالح» و مستند جنجالی «ظهور نزدیک است» یکی از همین نمونه هاست که متملقان برای رسیدن به اهداف خود دست به قهرمان سازی و چسباندن القاب و عناوین مختلف به رئیس دولت دهم کردند.
البته امروز نیز فضای سیاسی کشور خالی از این تملق گویی ها نیست. امیرکبیر شاید نمونه خوبی در جهت مقابله با چنین افرادی باشد. اما به نظر نمی رسد که موضوع مقابله با این نوع رفتارها چندان به مانند صدراعظم دوره ناصرالدین شاه جدی باشد و چندان به طور عملي در خصوص چنين مواردي از سوي مسئولين اقدام عاجل و در خور توجه‌اي ديده نشده است. البته رهبر معظم انقلاب همواره در زمينه اين نوع مسائل واكنش نشان داده‌اند. نمونه اين مساله را نيز مي‌توان در مقابل صحبت‌هاي مبالغه‌آميز يكي از نمايندگان دوره هشتم ديد كه بايد به عنوان الگويي براي كارگزاران نظام جمهوري اسلامي تبديل شود. در خلال جلسه رهبري با نمايندگان مجلس، هنگامی که یکی نمایندگان مجلس در سخنان خود برخی تعابیر و تمجیدهای مبالغه آمیز را در وصف رهبری طرح کرد، رهبر معظم انقلاب در واکنش به سخنان وی فرمودند: «این تعبیرات کمکی به پیشرفت کار نمی کند».

حضرت آیت الله خامنه ای در واکنش به تعبیرات این نماینده، همچنین فرمودند: «این صحبت‌ها من را شرمنده می‌کند و هم به ضرر من است و هم به ضرر گوینده».

از مضرات استفاده چنين تعابيري در برابر كارگزاران بايد گفت كه تملق گویی کارکردی ضد انتقاد دارد و فضا را برای انتقاد سازنده می بندد. درواقع متملقان با چاپلوسی چنان فرد را در حاشیه امن و قدسی قرار می دهد که دیگر در مقابل تمامی انتقادات رویین تن می‌شود و این موضوع منافی جریان آزاد عقیده و اصلاح جامعه است. در جریان سفر آقای هاشمی رفسنجانی به کرمانشاه نیز در این زمینه مسائلی دیده شد. هاشمی رفسنجانی کتابی در خصوص امیرکبیر با عنوان « قهرمان مبارزه با استعمار» دارد که علاقه وی را به این شخصیت تاریخی نشان می دهد. از این رو به نظر می رسد کنارگرفتن نام رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در كنار نام وي در بروشورهاي تبليغاتي بی‌ارتباط با این علاقه نباشد كه در جريان سفر هاشمي رفسنجاني به كرمانشاه مشاهده شد. فضای تملق گویی یک هشدار ویژه در خصوص فراهم بودن بستر فساد اداری و سیاسی و ... است. درواقع فساد هم مانند هر پدیده دیگر اجتماعی در قالب یک فرهنگ شکل می گیرد که چاپلوسی نیز یکی از رفتارهایی است که مختص به چنین فرهنگی است. امیرالمومنین (ع) در مورد تملق گویی و زشتی آن در عهدنامه مالک اشتر به مالک تذکر می‏‌دهند که « از تملق گویان و مبالغه گویان دوری کن و از تعریف بیش از اندازه کسی از خودت شاد مشو.» یعنی سرپرستان امور باید واقع بین باشند. حضرت علی(ع) سپس می‏فرمایند، «تملق گویی یک شخصیت واهی و موهومی از والیان در نظر مردم می‏‌سازد و مردم به شخصیت حقیقی آنها پی نخواهند برد؛ یعنی آنها را در نظر مردم شخصیت بزرگی می‎باورانند و والیان نیز مردم را به دیده تحقیر می‎نگرند.» از نظر اخلاق اجتماعی هم تملق در جامعه تعارف را به جای واقع گرایی می نشاند و‎ از نظر جامعه شناسی نيز دروغ و دورویی را در جامعه پخش می‌‏کند. لذا ائمه اطهار بسیار تملق‌گویی را نکوهش کرده‌اند و در روایتی نیز اظهار شده است که به دهن آنهایی که تملق گویی می‎کنند، خاک بریزید. البته تملق در افرادی خوشایند جلوه می کند که اصالت شخصیت ندارد و از این رو برای کسب وجهه و اعتبار روی خوش به متملقان نشان می دهند وهمین موضوع بستر لازم برای ایجاد چنین رفتار فسادآمیزی فراهم می كند. باید دانست که در دنیای امروز پیشرفت به عنوان یک نیاز فوری با توجه به سرعت بی نهایت زمان تلقی می‌شود و در سایه تملق‌گویی که درواقع درست جلوه دادن همه امور بدون در نظر گرفتن معایب کار است به چنین مهمی دست نخواهیم یافت.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت