روایت یک "روحانی" که از ابتدا محافظه کار بود نه اصولگرا!
محافظه کاری حسن روحانی را رفته رفته به چپ هل داد. چرا که او عقیده داشت اگر روزی امر دایر شد بر رقابت ضد انقلاب و انقلابی؛ من نباید طرف انقلاب را بگیرم بلکه باید نقطه وسط را بچسبم؛ یعنی یک چکش به نعل انقلاب بزنم؛ یک پارچ آب به آسیاب دشمن. محافظه کاری یعنی این! چراکه کار دیگر؛ یعنی افراطی گری و تندروی، که مطمئنا مذموم است. این استدلال اگرچه در ظاهر عملا آقای روحانی را عصبانی خواهد کرد و او فریاد میزند که من حقوقدان هستم و نه سرهنگ! اما اثبات میکند که می تواند داستان شیخ صنعان برای هر شیخ دیپلماتی هم رخ دهد!
دیدگاه تان را بنویسید