شاخک نفوذي فتنه خود افشايي کرد

کد خبر: 260910

کیهان نوشت: «چه بسا در صورت پافشاري اصولگرايان بر تداوم اتهامات عليه حاميان احمدي‌نژاد، اين گروه که مي‌توان آنها را اصولگراي اصلاح‌طلب دانست، به طور کلي از طيف اصولگرا دل کنده و در يک پيمان نانوشته و سازماندهي نشده به سيد محمد خاتمي نزديک شوند. اين فرضيه با مروري بر نقطه نظرات اصلاح‌طلبانه اسفنديار رحيم مشايي، قوت گرفت». مطلب فوق، بخشي از يادداشت ديروز- 14/2/92- روزنامه دولتي خورشيد (وابسته به حلقه انحرافي) به قلم مدير مسئول اين روزنامه است که در آن به صراحت و بدون پرده‌پوشي از آبشخور واحد و خاستگاه يکسان حلقه انحرافي و اصحاب فتنه ياد شده است. پيش از اين بارها و به دفعات با استناد به مواضع يکسان و مشترک حلقه انحرافي و اصحاب فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 نشان داده بوديم که حلقه انحرافي هويت مستقل و جداگانه‌اي از فتنه‌گران سال 88 ندارد و اين حلقه تنها به عنوان يکي از شاخک‌هاي فتنه‌گران که در نهاد رياست جمهوري نفوذ داده شده قابل ارزيابي است و اکنون همانگونه که از قبل پيش‌بيني مي‌شد در آستانه انتخابات رياست جمهوري يازدهم،اين شاخک چاره‌اي جز خودافشايي درباره پيوند پشت پرده خود با اصحاب فتنه نداشته است. گفتني است براساس شواهد موجود که فقط مروري گذرا بر مواضع حلقه انحرافي به وضوح از آن حکايت مي‌کند گردانندگان اصلي- و نه اسمي- حلقه انحرافي انتظار داشتند با بهره‌گيري از پايگاه اجتماعي رئيس جمهور، اين پايگاه را به نفع مواضع انحرافي خود در اختيار بگيرند ولي آزمون‌هاي پي‌درپي که حذف نيروهاي اصولگرا از اطراف رئيس جمهور و مخصوصا ماجراي عزل وزير اطلاعات و خانه‌نشيني رئيس جمهور از جمله اين اقدامات بود، نشان داد که نگاه مردم به احمدي‌نژاد در همخواني و همراهي آقاي رئيس جمهور با آموزه‌هاي اسلامي و انقلابي شکل گرفته است و هرگاه کمترين انحرافي از اين خط اصيل مشاهده کنند، نه فقط به حمايت و همراهي خود ادامه نمي‌دهند، بلکه به اعتراض و انتقاد از رئيس جمهور نيز برمي‌خيزند. ادامه اين آزمون‌ها و شکست‌هاي پي‌درپي حلقه انحرافي در مصادره پايگاه اجتماعي رئيس جمهور باعث شد که اين حلقه، امروزه در آستانه انتخابات به جايگاه واقعي خود که تنها در قد و قواره يک شاخک از جريان فتنه است، اعتراف کند. اکنون مي‌توان حدس زد که چرا دولت طي يکسال و چند ماه اخير تحت القائات حلقه انحرافي، امور اقتصادي و معيشتي مردم را به حال خود رها کرده و در همان حال اصحاب فتنه و مديران بيروني آنها اصرار داشتند که اين رهاشدگي را به حساب بي‌کفايتي اصولگرايان بنويسند، يعني دقيقا همان خطي که بعد از فتنه 88 با همه توان دنبال مي‌کردند. اما، اين ترفند به دو علت با شکست روبرو شد. اول؛ ناشي‌گري حلقه انحرافي که خيلي زودتر از آنچه انتظار مي‌رفت عليه اصولگرايان موضع گرفته و سعي داشت مسير خود را جداي از اصولگرايي نشان بدهد تا آنجا که رسما اصولگرايان را در جايگاه رقيب و حتي دشمن حلقه انحرافي معرفي مي‌کرد. و دوم؛ اصالت اسلامي و انقلابي اصولگرايان که به جاي قبيله‌گرايي، بلافاصله پس از مشاهده انحراف دولت از مواضع اصولگرايانه عليه آن موضع گرفتند و نشان دادند که آنچه براي آنها از احترام و اهميت برخوردار است مواضع اصولگرايانه است و در مقابل انحراف حتي اگر از سوي دولتي باشد که پيش از اين، از آن حمايت گسترده کرده بودند، ساکت و بي‌تفاوت نخواهند بود. هرگاه دو جريان به ظاهر مخالف يکديگر، مواضع مشترکي داشتند نبايد اين احتمال را ناديده گرفت که هر دو جريان در پس پرده دست در دست يکديگر دارند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد