هاشمی رفسنجانی، کارگردان یا بازیگر؟
آمدن هاشمی رفسنجانی به میدان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه، هم موافقان شگفتانگیزی دارد که آنها را میتوان به چهار گروه تقسیم کرد و هم مخالفینی.
فارس:آیتا.. هاشمی رفسنجانی، شخصیتی نادر و منحصر بفرد در ایران پس از انقلاب اسلامی است که بودن و نبودنش در هر عرصهای، معادلات آن عرصه را دگرگون میسازد. البته تجربه نشان داده است این دگرگونی همیشه به نفع او رقم نمیخورد و گاهی بازنده بزرگ، خود اوست.اساساً شخصیتهایی در تراز هاشمی رفسنجانی، پیروزی و شکستشان با افراد دیگر متفاوت است و حتی اگر پیروزیشان طبیعی به نظر برسد اما شکست آنها صدای بلندتری دارد. حدود 45 روز تا انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری در پیش است و آمدن یا نیامدن این سیاستمدار کهنهکار، همچنان موضوع محافل سیاسی و رسانهای است.آمدن هاشمی رفسنجانی به میدان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه، هم موافقان شگفتانگیزی دارد که آنها را میتوان به چهار گروه تقسیم کرد و هم مخالفینی. مخالفتها و مقاومتهای شدیدی که کماکان در برخی سران رادیکال اصلاح طلبان چون موسوی خوئینیها در خصوص هاشمی وجود دارد نشانگر شکافهای فی مابین و عدم اعتماد به هاشمی رفسنجانی است، نکتهای که بعید است از سوی این آیتا.. سیاستمدار مغفول مانده باشد، و البته ممکن است او هم متقابلاً به این جریان نگاه ابزاری داشته باشد! نخستین موافقان آمدن او، مخالفان سرسخت دیروز و امروز وی هستند که هویت خود را در دشمنی با او اثبات کرده و میکنند و همچنان منتظرند تا یکبار دیگر با دو قطبی احمدینژاد - هاشمی، نتیجه تجربه شده در دو انتخابات 84 و 88 را تکرار کنند. به زعم این گروه، صرفنظر از اشتراکات بسیار در زمینههای سیاست خارجی، ساختار نظام، و مسائل فرهنگی با هاشمی رفسنجانی، بازخوانی برخی گفتهها و پردهبرداری از ناگفتهها در صورت آمدن هاشمی، او را به چالش خواهد کشید و به اقبال دوباره مردم و حتی نیروهای ارزشی بریده از احمدینژاد به وی منجر خواهد شد. دومین گروه موافقان و علاقمندان نامزدی این سیاستمدار 80 ساله، طیفی از اصلاحطلبان هستند که اتفاقاً تخریب و تخفیف جایگاه هاشمی توسط همینها آغاز شد! در برههای که هنوز شعار "مخالف هاشمی، دشمن پیغمبر است" در نماز جمعه شنیده میشد، همین جریان او را "عالیجناب سرخپوش" لقب دادند و فهرستی از مفاسد و معضلات امنیتی، سیاسی و اقتصادی را در کارنامه او ثبت کردند. رویدادهای بوجود آمده در جریان انتخابات مجلس ششم که سرانجام منجر به انصراف آیتا.. از رفتن به مجلس گردید، از سوی همین جریان سازماندهی شد. اظهار علاقه شدید این جریان به ورود هاشمی به میدان رقابت نه از سر ارادت، که به واسطه نگاهی ابزاری به اوست. تحلیل این جریان از شرایط کشور این است که هاشمی تنها کسی است که میتواند موانع مد نظر آنها را از سر راه بردارد و جاده را هموار کند تا آنها بتوانند به قدرت بازگردند و به آینده مورد نظرشان امیدوار شوند و ضمناً مشکل رد صلاحیت ندارد. البته مخالفتها و مقاومتهای شدیدی که کماکان در برخی سران رادیکال این جریان چون موسوی خوئینیها در خصوص هاشمی وجود دارد نشانگر شکافهای فی مابین و عدم اعتماد به هاشمی رفسنجانی است، نکتهای که بعید است از سوی این آیتا.. سیاستمدار مغفول مانده باشد، و البته ممکن است او هم متقابلاً به این جریان نگاه ابزاری داشته باشد! از نظر این گروه، اگر هاشمی شکست بخورد نیز، آسیب کمتری به جریان اصلاحات وارد میشود چرا که او به هر حال چهرهای اصلاحطلب محسوب نمیشود! سومین گروه علاقمند به آمدن هاشمی رفسنجانی به این عرصه، همفکران و علاقمندان گذشته و حال ایشان هستند که البته بعضاً منافعی هم در بودن او در قدرت دارند و به قول یکی از سران شاخص کارگزاران چندی است نان از سر سفرههاشان برداشته شده است! وجه مشترک این سه گروه، منافع خودشان و مطرح نبودن یا کم مطرح بودن خود آیتا.. هاشمی رفسنجانی و مصلحت واقعی اوست. در بین موافقان اعلام کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی اما گروه چهارمی را هم میشود در رصدها دید. گروه چهارم، افراد و گروههایی هستند که آمدن هاشمی را بهترین فرصت برای شفاف شدن فضا و تبیین اشتراکات سه جریان انحراف، فتنه و هاشمی میدانند. اساساً شخصیتهایی در تراز هاشمی رفسنجانی، پیروزی و شکستشان با افراد دیگر متفاوت است و حتی اگر پیروزیشان طبیعی به نظر برسد اما شکست آنها صدای بلندتری دارد.حدود 45 روز تا انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری در پیش است و آمدن یا نیامدن این سیاستمدار کهنهکار، همچنان موضوع محافل سیاسی و رسانهای است. از نظر این گروه، ارزشهای انقلاب اسلامی و کمرنگ شدن اصول انقلاب از دوران صدارت او بر دستگاه اجرایی آغاز شد و باب اشرافیگری و تجملگرایی در بین مسئولان و به تبع آنها در جامعه، در دوران سازندگی گشوده شد. این گروه همچنین معتقدند دوم خرداد محصول دوران سازندگی است و سهلانگاریها در حوزه فرهنگ را نیز محصول اقتصاد محوری این دوران میدانند؛ دورانی که اقتصاد لیبرالی و دیدگاههای تکنوکراتی به اوج رسید و طبقات محروم نادیده انگاشته شدند و له شدنشان زیر چرخهای توسعه، طبیعی فرض شد. از نظر این گروه آمدن هاشمی رفسنجانی همچنین فرصت مناسبی را فراهم خواهد آورد تا مردم یکبار دیگر موضع خود را نسبت به این سه جریان بطور همزمان روشن کنند و انقلاب را برای سالهای سال از این آسیبها مصون نگه دارند. آمدن هاشمی رفسنجانی به مصاف نامزدهای ریاست جمهوری، مخالفینی هم دارد که آنها را عمدتاً میتوان دلسوزان مشفق نسبت به ایشان دانست. این گروه هاشمی رفسنجانی را از سرمایههای انقلاب میدانند که باید از او مراقبت کرد تا نظام و مردم از تجارب و مشورتهایش بهرهمند شوند. این گروه از آسیبهای وارد شده به این سرمایه چه آنها که به دلیل تخریب دیگران رخ داد و چه آنها که بدلیل فاصله گرفتن خود هاشمی از ارزشها و اهداف انقلاب اسلامی به او عارض شد نگران و ناراحتند و نمیخواهند بار دیگر این دو اتفاق تکرار شود. به عبارت دیگر، دلیل مخالفت این گروه وجود موافقان مشروح در بالا و انگیزهها و دلائلشان برای این موافقت است. این گروه ترجیح میدهند اگر هاشمی رفسنجانی قرار است نقشی ایفا کند کارگردان باشد نه بازیگر! نکته پایانی اینکه، نمیتوان این واقعیت را از نظر دور داشت که جایگاه و منزلت هاشمی رفسنجانی ترمیم نشده است هر چند در برخی نظرسنجیهای اخیر او چند درصدی از اکثر نامزدها جلوتر است اما اولاً هنوز هاشمی به عنوان رقیب به میدان نیامده است تا مخالفانش آتش سنگین توپخانه خود را به روی او بگشایند و ثانیاً در همین نظرسنجیها آراء کسانی که قطعاً به او رأی نمیدهند چندبرابر ده، دوازده درصدی است که در شرایط آرام کنونی گفتهاند به او رأی خواهند داد. شاهد دیگری که بیانگر موقعیت نامناسب هاشمی رفسنجانی نزد افکار عمومی است، به نوعی اعلام برائت اکثر نامزدهای ریاست جمهوری (حتی دوستان سابقش) از او و اعلام آمادگی آنها برای رقابت با هاشمی است. به هر حال فاصله چندانی تا زمان ثبت نام نامزدها نمانده است و این سیاستمدار 80 ساله باید تصمیم بگیرد که در این سن و با وجود چنین موافقان و مخالفانی و دلائلشان حوصله، انگیزه و آمادگی برای پذیرش ریسک نامزدی را دارد یا نه!
دیدگاه تان را بنویسید