وقتی عمل به «سیاست روزمره»،گفتمانی جلوه داده میشود/ تزلزل عقیدتی و دوری از اخلاق؛ مشکل اصلی یک جریان خاص
از ماهها پیش تقریبا همه نیروهای انقلابی بر این امر که استفاده از نام جلیلی تنها یک «مانور تبلیغاتی» است تاکید می کردند ، اما تیم سیاسی- رسانه ای پایداری بر گفتمانی بودن این امر تاکید می کردند! گفتمانی که تزلزل خود و مقهور شدن اش در دام نفع گرایی سیاسی را در کلام روح الله حسینیان نشان داد.
نمونه عیان این امر را می توان در تلاش سیاسی دیروز گروه پایداری در انتخاب گزینه خود برای انتخابات ریاست جمهوری دید. از ماهها پیش تقریبا همه نیروهای انقلابی بر این امر که استفاده از نام جلیلی تنها یک «مانور تبلیغاتی» است تاکید می کردند ، اما تیم سیاسی- رسانه ای پایداری بر گفتمانی بودن این امر تاکید می کردند! گفتمانی که تزلزل خود و مقهور شدناش در دام نفع گرایی سیاسی را اینگونه در کلام روح الله حسینیان نشان داد. او در گفتگو با «مهر» درباره اینکه« اگر آقای سعید جلیلی پس از این اعلام کاندیداتوری در انتخابات حضور پیدا کند، جبهه پایداری چه موضعی اتخاذ خواهد کرد؟»، چنین گفته است:« انتخاب لنکرانی نهایی است و هیچ تغییری در تصمیم جبهه پایداری درخصوص انتخاب کاندیدای اصلح انتخابات ایجاد نخواهد شد.»
سوال مشخص این است که پس این مانور بر نام جلیلی و مطرح کردن نام او در کنار لنکرانی چه شد؟ سوالی که رسانه دولت در حاشیه نگاری خود از میتینگ پایداری چنین آن را روایت کرده است:« حامیان جبهه پایداری با حلقه زدن اطراف اعضای شاخص این جبهه نارضایتی خود را از عدم معرفی سعید جلیلی بیان و بعضا نسبت به باقری لنکرانی ابراز تردید می کردند. اعضای جبهه پایداری در پاسخ تاکید می کردند که بیش از این نمی توانند منتظر باشند و باید هرچه سریع تر برای پیروزی در انتخابات، ستاد انتخاباتی جبهه پایداری را تشکیل بدهند. یکی از هواداران در پاسخ به این سخنان عضو شورای مرکزی جبهه پایداری با اشاره به جمله آیت الله مصباح مبنی بر اینکه "خدا منتظر نظرسنجی نمی ماند"، گفت: "چه شده که خدا منتظر ستاد و دم دستگاه مانده است؟ … یکی دیگر از اعضای شاخص جبهه پایداری در پاسخ به ابراز نارضایتی ها گفت: "ما از 6 ماه پیش آقای لنکرانی را به عنوان اصلح انتخاب کردیم اما چون نپذیرفت سراغ جلیلی و فتاح رفتیم . »
قضیه به همین سادگی است...! تعارض نظر با عمل و کنار گذاشتن گفتمان در مواجهه با نفع سیاسی. به این مقوله توهین، تخریب و بی اخلاقی در پوشش ادبیات شبه گفتمانی نسبت به نیروهای ا نقلابی ای که متفاوت از پایداری می اندیشند را اضافه کنید، تا فرمول ساخت تئوری« سیاست زدگی شبه گفتمانی» عیان شود.
محاق اخلاق و فراموشی اصول مسلم دینی
اما این فقط تمامی ماجرا نیست . گروهی که بر تارک خود کسی را نشانده که استاد اخلاق نامیده می شود و در هر بزنگاه در پاسخ به انتقادات از کرامات این معلم اخلاق سخن می گوید، در همایش خود توهینی آشکار به یکی از نیروهای انقلاب روا می دارد و برای تعریض و توهین به او هجوسراییای را در قالب شعر خوانی به راه می اندازد . در مواجهه با این توهین استاد اخلاق و دوستانش سکوت می کنند و اندکی بعد هنگامی که بر کرسی خطابه ای که دقایقی پیش از آن «توهین» شنیده شده ،تکیه می زند و چنین داد سخن سر می دهد:« زحمت بسیاری کشیدیم که اصلح را شناخته و آن را معرفی کنیم .برای این کار چند چیز را در نظر گرفتیم و آن اینکه هیچ وقت از شیوه اخلاقی-اسلامی خود تخطی نکرده!؟ و این کار را عبادت تلقی میکنیم! ما که می خواهیم کاندیدای اصلح را معرفی کنیم باید در صداقت و پاکی کار کنیم! و شیطنت در کارمان نباشد! این را به دوستان نزدیک خودمان می گوییم که فقط برای خدا کار کنند.»
استاد اخلاق چنان سخن می گوید که گویی برگی نجنبیده و هتکی سامان نیافته . شیوه ای که در تاریخ اسلام مشابهت های گوناگونی دارد و در عین حال از اوج «تزلزل عقیدتی» رونمایی می کند.
محض اطلاع این استاد اخلاق و همراهان سیاسی اش ذکر حدیثی اخلاقی کفایت می کند ؛ در روایتی از رییس مذهب جعفری امام صادق (ع) آمده است؛ کسی که به منظور عیب جویی و ریختن آبروی مومن و اینکه او را از نظر مردم بیندازد سخنی را نقل کند، خداوند او را از ولایتش بیرون کرده، به سوی ولایت شیطان می فرستد ولی شیطان هم او را نمی پذیرد...
دیدگاه تان را بنویسید