حمایت اشراقی از كاندیداتوری عارف/عكس

بولتن: شبكه اجتماعی فیس بوك همان دریایی است كه چندی پیش معاونت روابط عمومی سپاه پاسداران اعلام كرده بود جوانان برای حضور در آن باید آموزش شنا ببینند. شاید اگر فیس بوك برای جوانان جذابیت های خاصی داشته باشد اما باید بررسی كرد و دید انگیزه سیاسیون از حضور فعال در این شبكه اجتماعی چیست. نعیمه اشراقی سومین فرزند آیت الله اشراقی یكی از افرادی است كه در شبكه اجتماعی فیس بوك به شدت فعال است و روزانه نگاشته های شخصی خود را بروی صفحه خود قرار می دهد.

اما نعیمه اشراقی نوه پنجم امام خمینی(ره) كه این روزها و با نزدیك شدن به فعالیت های تبلیغاتی نامزدهای انتخاباتی موضع گیری های جالبی بر روی صفحه فیس بوك شخصی اش گرفته است. نعیمه اشراقی با انتشار خبر احتمال حضور محمدرضا عارف كاندیدای اصلاح طلب از طریق صفحه فیس بوك خود، سعی دارد تنور انتخابات را برای اصلاح طلبان داغ تر از دوره های قبل نشان دهد. عكس عارف در صفحه نعیمه اشراقی هنوز مشخص نیست كه آیا استقبال از كاندیداتوری دكتر عارف، صرفا نظر شخصی خانم اشراقی است یا اینكه سایر اعضای خانواده او نظیر زهرا اشراقی و همسرش محمد رضا خاتمی و از سوی دیگر افرادی مانند آقای سید حسن خمینی نیز چنین نظری دارند و حاضر به حمایت از معاون اول اسبق رئیس‌جمهور هستند یا خیر. اشراقی در پستی دیگر بر روی صفحه فیس بوك خود جمله ای به نقل از «چارلی چاپلین» منتشر كرده است كه هم جهتی این جمله و مبانی اعتراض اپوزسیون علامت سوالی بزرگ در ذهن مخاطبان ایجاد كرده است.

اشراقی كه معتقد است فیس بوك كلاس مردم شناسی است و فعالیت در آن یك موهبت محسوب می شود! چندی پیش در مصاحبه ای جنجالی، نظراتی در رابطه با حجاب را به امام خمینی (ره) نسبت داده بود كه با نظرات سایر اعضاء بیت امام راحل تناقضات بسیاری دارد. هر چند نعیمه اشراقی معتقد است امام خمینی (ره) نسبت به حجاب سختگیر نبوده اند و با بیان خاطره ای از حضور امام در پاریس سعی داشت به نحوی القا كند كه امام مشكلی با حجاب به شكل بلوز و شلوار و روسری ندارند اما دختر بزرگوار امام خمینی(ره) از سویی دیگر نظری كاملا متفاوت با نعیمه اشراقی دارد و معتقد است امام نسبت به مسئله محرم و نامحرم و برخورد با نامحرم، بسیار مقید بودند. دختر امام خمینی در خاطره ای از امام بیان می كند: آقای اشراقی ما را دعوت كرده بودند و من همراه ایشان به مهمانی رفتم. آن روز كسی در را باز كرد و خود آقای اشراقی به استقبال آمدند. ما به خاطر قضیه نامحرم بودن، جلوی شوهر خواهرها نمی‌آمدیم.

من یكه خوردم و از امام پرسیدیم: «سلام بكنم؟» امام گفتند: «واجب نیست». من چون خجالت می‌كشیدم با آقای اشراقی روبه‌رو بشوم و سلام نكنم، از مسیر خارج شدم و رفتم میان علف‌ها و گیاهان باغچه و از آن معبر نرفتم تا با ایشان روبه‌رو نشوم. الآن هم منزل ما این‌طوری است كه مردها و زن‌ها به خاطر مهمانی دور هم نمی‌نشینند، مگر به خاطر مراسم و مسائل جدی شرعی. بعد از انقلاب خود من در تلویزیون، سمینارها، سخنرانی‌ها و جلساتی كه آقایان و خانم‌ها حضور داشتند، حضور فعال داشتم و امام هرگز نگفتند نروید و این كار را انجام ندهید، ولی در همان دوران اگر شوهر خواهرم می‌آمدند، این طور نبود كه سفره زن‌ها و مردها یكی باشد. رفت‌وآمد بود اما مردها جدای از زنان در اتاق‌ های مختلف پذیرایی می‌شدند