سرویس سیاسی «فردا»: گویا قرار است که این داستان ادامه داشته باشد. دو سه ماه است که معاون اول رییس جمهور در همایش هایی که به عنوان سخنران دعوت می شود از «سخت بودن» تحریم ها سخن می گوید تا طرف غربی در تفسیرها و شانتاژهای خبری اش این سخنان را دلیل واضحی بر اثربخش بودن تحریم ها و سیاست های ستیزه جویانه خود ذکر کند. وجه غالب سخنان اخیر رحیمی«سخت بودن تحریم ها»،«توطئه علیه دولت»،«به هم ریختن بازار توسط برخی» و... بوده است که جدای از فرافکنی در خصوص ضعف مدیریت دولت،به گونه ای آشکار طرف غربی را به طمع می اندازد که ستیزه خود را شدت و حدت بخشد . پس بیراه نیست که بگوییم خواسته یا ناخواسته تاکید بر سخت بودن تحریم ها پالس های نامیمونی است که به غرب ارسال می شود و صلاحیت گوینده این سخنان به عنوان «معاون اول رییس جمهور» را زیر سوال می برد. چه آنکه بدیهی ترین شرط برای تصدی یک پست مهم در حاکمیت رعایت مصالح آن حاکمیت است. امری که در سخنان رحیمی مفقود است.
وی در تازه ترین اظهار نظر خود با انتقاد از طرح سئوال از رئیس جمهور گفته است الان زمان سئوال از رئیس جمهور نیست الان زمان تحمل است نه سئوال! و سپس دلیل طرح سوال از رییس جمهور را اینگونه شرح می دهد: « دوستی از ما وقت ملاقات خواست این وقت به او داده نشد. می رود طرح سئوال از رئیس جمهور را امضا می کند. مگر الان وقت سئوال است که شما طرح سئوال از رئیس جمهور را امضا می کنید؟» فارغ از این امر ایشان تاکید می کند: « شرایط کشور «خوب نیست» و «تحریم ها شرایط را برای ما سخت تر کرده است» . البته مشکلات درون کشور بیشتر است.» و سپس مطابق سیاق معمول فرافکنی درباره ضعف مدیریت دولت را اینگونه سامان می دهد: « چند نفری می خواهند کاندید ریاست جمهوری شوند که از میان آنها یک نفر رئیس جمهور شود که شاید هم نشود اما با ضربه زدن به دولت مشکلات را افزایش می دهند!» نکته مهم در باره این سخنان شاذ،این است که عیان می کند فضای ذهنی این مسئول دولتی با چارچوب ترسیم شده از سوی نظام برای مقابله با تحریم ها یکی نیست و ایضا این فضای ذهنی مشکلات کشور را نیز صحیح ارزیابی نمی کند. رهبر حکیم انقلاب در سفر به خراسان شمالی مقولاتی را مطرح کرده
اند که سخنان این مقام ارشد دولتی یکسره با آن بیگانه است و این بیگانه بودن دلیل واقعی مشکلات موجود را نشان می دهد. رهبر انقلاب می فرمایند:« مشكلاتى است در سطح كشور، منطقهى شما هم از همين مشكلات دارد؛ كه در درجهى اول، مسئلهى بالا رفتن قيمتهاست، مسئلهى اشتغال است؛ اينها جزو گرفتارىهاى مردم است؛ مخصوص اينجا هم نيست، در سرتاسر كشور است. دوستان ما، قبل از سفر من نظرخواهى كردند، از مردم پرسيدند؛ ديديم اينجا هم عين همان چيزى است كه در جاهاى ديگر وجود دارد. مسئلهى بالا رفتن قيمتها و مسئلهى اشتغال و بيكارى، جزو دغدغههاى اصلى است. اين مشكلات وجود دارد؛ ليكن مشكلات اساسى و عوارضى كه كشور، ملت و مسئولين نتوانند آنها را حل كنند، وجود ندارد.... امروز دشمنان ما، راديوها، بعضىها هم با اينها همزبان ميشوند، هى مسئلهى تحريم را بزرگ ميكنند، بزرگ ميكنند. تحريم مال امروز و ديروز نيست؛ از اوائل، تحريم وجود داشته است. البته تشديد كردند، اثر نكرده؛ باز تدبير ديگرى انديشيدند، اثر نكرده است. تحريم از اول بوده است. امروز دشمنان ما - چه دولت آمريكا، چه بعضى از دولتهاى اروپائى - تحريم را مرتبط كردهاند به مسئلهى انرژى
هستهاى. دروغ ميگويند. آن روزى كه اينها تحريمها را برقرار كردند، انرژى هستهاى در كشور نبود؛ صحبتش هم نبود ... . البته مشكلاتى به وجود مىآورند، بعضى از بىتدبيرىها هم اين مشكلات را افزايش ميدهد - اينها هست - ولى اينها چيزى نيست كه جمهورى اسلامى نتواند اينها را حل كند. به توفيق الهى، ملت ايران از همهى اين مشكلات عبور خواهد كرد. ملت ايران و مسئولين كشور از اين بزرگترها و دشوارترهايش را حل كردهاند؛ اينها كه چيزى نيست. اندك مشكلى پيش مىآيد، ابراز خوشحالى ميكنند. در همين چند روزى كه نوسان قيمت ارز و ريال، خبر اصلىِ اولِ خبرگزارىهاى آنها را تشكيل ميداد، صريحاً ابراز خوشحالى كردند. متانت و وقار ديپلماسى را هم رعايت نميكنند؛ بچگانه و كودكانه ابراز خوشحالى ميكنند كه براى ملت ايران مشكل درست كرديم، براى جمهورى اسلامى مشكل درست كرديم؛ اين را صريح ميگويند!... البته اساس قضيه، امروز عبارت است از توليد ملى. علاج اصلى و بنيانى، عبارت است از توليد ملى؛ همانى كه ما در شعار سال عرض كرديم: توليد ملى، كار و سرمايهى ايرانى. گرانى را اين از بين ميبرد، توليد را اين افزايش ميدهد، اشتغال را اين به وجود مىآورد، بيكارى را
اين از بين ميبرد، سرمايههاى ملى را به كار مىاندازد، روحيهى استغناء ملت ايران را تقويت ميكند. مسئولين كشور در سطوح مختلف بايد هرچه ميتوانند، به مسئلهى توليد ملى توجه كنند. البته خطاب ما در درجهى اول به مسئولين درجهى يك است در سطوح بالاى كشورى؛ چه در مجلس، چه در دولت؛ ليكن سطوح بعدى، سطوح پائينى، سطوح استانى، همه بايد توجه كنند .»
دیدگاه تان را بنویسید