وضعیت بهتر اوباما نسبت به رامنی
سیاستی که در حال حاضر در کلیت سیاست خارجی آمریکا به ویژه در رقابت دو حزب دموکرات و جمهوریخواه شکل گرفته، تبدیل موضوع ایران به مهمترین موضوع سیاست خارجی در انتخابات این کشور است.
فارس: عضو سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس بر این باور است که آمریکاییها باید جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک واقعیت بپذیرند و عنوان کرد که وضعیت اوباما در انتخابات پیش روی آمریکا نسبت به رامنی بهتر است. «حشمتالله فلاحتپیشه» تحلیلگر مسائل بینالملل و عضو سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، درباره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اظهار داشت: سیاستی که در حال حاضر در کلیت سیاست خارجی آمریکا به ویژه در رقابت دو حزب دموکرات و جمهوریخواه شکل گرفته، تبدیل موضوع ایران به مهمترین موضوع سیاست خارجی در انتخابات این کشور است. وی هدف را حفظ فضای تهدید ایران و تداوم جنگ روانی علیه کشورمان عنوان کرد و افزود: در آخرین مناظره 47 بار اسم ایران برده شد، در حالی که از رقبای منطقهای آمریکا یعنی چین و روسیه 35 و 10 بار نام برده شد و کره شمالی که ضلع مثلث شرارت ادعایی بوش پسر بود، فقط یک بار نامش به میان آمد. به گفته این عضو سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس هدف آنها این است که ایران را به یکی از موضوعات انتخابات تبدیل و جنبه تهدیدآمیز به آن بدهند. این استاد دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص اینکه کدام یک از این دو رقیب (رامنی و اوباما) به کاخ سفید راه خواهند یافت؟ اظهار داشت: به دنبال رفتاری که اوباما در مناظره سوم داشت، وضعیت آرای اوباما بهتر از رامنی شده است. فلاحتپیشه با ذکر این نکته که در شرایط انتخابات در آمریکا جمعی از نخبگان شامل چند هزار نفر از کسانی که مثلث قدرت را در این کشور تشکیل میدهند، در نهایت جهت اصلی انتخابات را مشخص میکنند، خاطرنشان کرد: یک ضلع این مثلث صاحبان بنگاههای عظیم تولید و فروش اسلحه هستند که سالیانه بر یک تریلیون دلار درآمد ناشی از بودجه نظامی آمریکا و فروش تسلیحاتی خودشان به دنیا حساب باز میکنند. این عضو سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس ضلع دوم را تاجران و سرمایهگذاران بزرگ در آمریکا و ضلع سوم را سیاستمداران حرفهای که در 2 حزب صاحب نقش هستند، برشمرد و گفت: ضلع اول قدرت (صاحبان بنگاههای عظیم تولید و فروش اسلحه) به دنبال سیاستهای میت رامنی سعی میکنند سیاستهای جنگ طلبانه پیروز انتخابات شود. ضلع سیاستمداران که طرفدار سیاستهای رفاهی دولت و کمک به مردم هستند، به حزب دموکرات بیشتر گرایش دارند و در عوض صاحبان سرمایه معتقدند سیاستهای رفاهی دولت باعث رکود اقتصادی شده و به جمهوریخواهان نزدیکتر هستند. فلاحتپیشه عنوان کرد: براساس این شرایط، در حال حاضر وضعیت اوباما بهتر است، اما باید منتظر ماند تا انتخابات برگزار شود. این تحلیلگر مسائل بینالملل در ادامه با بیان اینکه سیاست طرفین در قبال ایران مشخص است، اظهار داشت: اوباما اعلام کرده که به تجمیع فشارهای بینالمللی علیه ایران در قالب تحریم ادامه میدهد و دور تازه سیاست تحریمی که در سال 1995 در دوران دموکراتها و در زمان بیل کلینتون اعمال شد را دنبال و خود را میراثدار و وارث این تحریمها میداند. وی با ذکر این نکته که بدترین نوع تحریمها در زمان اوباما علیه جمهوری اسلامی شکل گرفت، به اعمال تحریمهای یکجانبه و همچنین تحریمهای چند جانبه در قالب شورای امنیت اشاره کرد و یادآور شد: در مقابل میت رامنی خود را ریگان دوم مینامد و معتقد است که باید روش ریگان را در قبال ایران به کار گرفت. فلاحتپیشه در توضیح بیشتر گفت: ریگان در آن زمان تهدید کرد که اگر ایران گروگانهای آمریکایی را آزاد نکند، فضا نظامی خواهد شد و رامنی مدعی است که تهدید ریگان باعث شد تا ایران یک ساعت بعد گروگانها را آزاد کند. رامنی بر این باور است که اگر این تهدید را به موضوع هستهای ایران منتقل و از اکنون ایران را به حمله نظامی تهدید کرد، ایرانیها عقبنشینی میکنند. این عضو سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس عنوان کرد: ماحصل مناظره سوم اوباما و رامنی واقعیت سخت بودن جنگ با ایران بود و همین واقعیت مواضع رامنی و اوباما را به هم نزدیک کرد که گزینه نظامی، گزینه برتری نیست و باید به عنوان گزینه آخر باشد و در عوض سیاستهای تحریمی در پیش گرفته شود. به گفته وی اگرچه سعی شد موضوع ایران در سیاست خارجی دو کاندیدا گنجانده شود، ولی آمریکاییها مشکلات حادتری دارند و از موضوع ایران برای جلوگیری از طرح آن مشکلات استفاده میکنند. فلاحتپیشه در تشریح این مشکلات، اولین مشکل را نزدیک شدن به پایان هژمونی و استیلای آمریکا در نظام تک قطبی دنیا بیان کرد و گفت: آمارها نشان میدهد که از سال 2011 عملاً چین در خیلی از شاخصهای اقتصادی از آمریکا جلو افتاده و آمریکا در حال از دست دادن جایگاهی است که از 1945 تاکنون داشته است. این تحلیلگر مسائل بینالملل ترس جدی کشورهای اروپایی از تداوم ماجراجویی آمریکا را از دیگر مشکلاتی برشمرد که آمریکا در حال حاضر با آن روبرو است و افزود: کشورهای اروپایی به انحاء مختلف عنوان میکنند که تداوم ماجراجویی آمریکا باعث جدا شدن آن از ما میشود. همین که انگلیسیها اعلام کردند که در صورت جنگ با ایران، پایگاههایشان را در قبرس و آتلانتیک در اختیار آمریکاییها قرار نمیدهند، هشداری از سوی انگلیسیها به جامعه آمریکا بود که به رامنی رای ندهند و همین آراء اوباما را بیشتر میکند. وی مشکل دیگر برای آمریکا را تحمیل هزینه سنگین نظامی به بودجه این کشور عنوان کرد و گفت: دولتمردان آمریکایی سعی میکنند در این زمینه لاپوشانی کنند. در طول 10 سال گذشته جنگهایی که آمریکا در خاورمیانه به راه انداخته بیش از 3 تریلیون دلار هزینه به بودجه آمریکا تحمیل کرده و آن را با افزایش کسری و بدهی خارجی روبرو کرده است. این استاد دانشگاه در ادامه در خصوص نحوه عملکرد جمهوری اسلامی ایران، با بیان اینکه فضای انتخاباتی در ایران به تدریج در حال شکلگیری است، گفت: همانگونه که آنها سعی میکنند انتخابات و مناظرات را به تهدیدی علیه ایران تبدیل کنند، بحث سیاست خارجی در انتخابات ایران نیز باید به نوعی فرصت برای ایران تبدیل شود. وی اینکه دو رقیب انتخاباتی آمریکا بیش از حد به موضوع ایران در سیاست خارجی خود پرداختند را اشتباهی محاسباتی برشمرد و عنوان کرد: در موضعگیری مقامات ما در انتخابات ریاست جمهوری باید بر وجود وحدت در سیاست خارجی، دفاع از حقانیتهای سیاست خارجی از جمله حق هستهای و اعلام اینکه ایران عامل صلح و آرامش در منطقه است، تأکید شده و این موارد در دستور کار قرار گیرد. عضو سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس در ادامه این گفتوگو یادآور شد: اگر ما فکر کنیم که ماندن یا رفتن اوباما تأثیر راهبردی بر سیاست خارجی آمریکا دارد، دچار اشتباه شدهایم. چون راهبرد آمریکا در قبال ایران در طول 35 سال گذشته فراتر از دموکراتها و جمهوریخواهان شکل گرفته است. فلاحتپیشه در توضیح بیشتر در خصوص راهبرد آمریکا در قبال ایران، عنوان کرد: این راهبرد به سال 1357 بازمیگردد که در آن سال ایران از درون قلمرو استراتژیک آمریکا خارج شد و از آن زمان سعی دو حزب دموکرات و جمهوریخواه بر آن است که ایران را به درون قلمرو خود برگردانند. وی اضافه کرد: براساس نقشه ژئواستراتژیک (جغرافیای راهبردی) آمریکا و دکترین امنیت ملی این کشور برای قرن 21، آمریکا باید مدیریت سه منطقه را داشته باشد تا هژمونی و استیلای جهانی خود را حفظ کند. این تحلیلگر مسائل بینالملل این سه منطقه را اروپای غربی و مرکزی، شرق آسیا و خلیج فارس به عنوان قلب خاورمیانه برشمرد و افزود: در حال حاضر چین با 5 برابر کردن هزینههای نظامی خود و پشتوانه اقتصادی، استیلای آمریکا را در شرق آسیا به چالش کشانده است. وی با بیان اینکه در اروپای غربی کماکان نوعی همگونگی با آمریکا وجود دارد، در عین حال یادآور شد: البته اخیراً رامنی و اوباما سعی کردند سیاست خود در قبال ایران را تحت عنوان سیاست حمایت از اروپا مطرح کنند که اروپاییها موضع گرفتند و گفتند که آمریکاییها همچنان مدیون ما هستند و پیشبرد سیاستهای تحریمی علیه ایران، مدیون تحریم ایران توسط اروپاست که همین مسئله چالش جدیدی بین اروپا و آمریکا ایجاد کرده است. فلاحتپیشه درباره خلیج فارس نیز با بیان اینکه مدیریت دو سوم منطقه خلیج فارس از لحاظ ژئوپولتیک (جغرافیای سیاسی) و ژئواکونومیک (جغرافیای اقتصادی) در دست ایران است، خاطرنشان کرد: تنها راهی که آمریکاییها دارند و در حال حاضر زمزمه آن از سوی برخی سیاستمداران آمریکایی شنیده میشود این است که ایران را به عنوان واقعیت بپذیرند. وی ادامه داد: این توصیهای است که برخی از سیاستمداران واقعگرای آمریکایی مطرح میکنند که آمریکا، ایران را به عنوان یک واقعیت بپذیرد و با آن کار کند. حتی اگر نتواند اختلافات را برطرف کرده و با تهران رابطه ایجاد کند، حداقل باعث تصاعد و گسترش بحران با ایران نشده و نوعی رابطه کنترل شده را با ایران شکل دهد. این تحلیلگر مسائل بینالملل اضافه کرد: ایران برخلاف بازیگرانی که قربانی جنگهای اخیر شدند نه بانی تروریسم است و نه سیاستهای انتحاری داشته و نه تهدیدی علیه امنیت و صلح بینالمللی است و حاضر است طرح عاری سازی خاورمیانه از سلاحهای غیرمتعارف را در عرصه بینالمللی فراگیر کند. آمریکاییها باید وادار شوند که با ایران به عنوان یک واقعیت برخورد کنند. وی با بیان اینکه در حال حاضر روزنامه نیویورک تایمز در تلاش است موضوع مذاکره را به عنوان ابزار تبلیغاتی اوباما مطرح کند، اظهار داشت: این نشانگر جایگاه ایران است. فلاحتپیشه با بیان اینکه برخی از بازیگران بیشترین بهره را از تداوم چالش با ایران بردهاند، خاطرنشان کرد: اگر منطقی بر رفتار آمریکا حاکم شود و ایران را به عنوان واقعیت به رسمیت بشناسد، زمینه رفع بسیاری از تنشها از منطقه خاورمیانه فراهمتر میشود. وی در پایان گفت: اینکه آمریکاییها از ابتدای انقلاب، جمهوری اسلامی را به عنوان یک قدرت به رسمیت نشناختند، باعث شد تا دچار سیری انحرافی در قبال کشور مستقلی مثل ایران شوند.
دیدگاه تان را بنویسید