کاندیدای «خاکی» ما را از فرش به عرش نمیبرد/ نامزدی لاریجانی را بررسی می کنیم
استراتژی ما بیست و چند سر فصل دارد . یک سرفصلش تعیین مصداق است. چون نرسیده ایم به این بخش هنوز روی هیچ مصداقی صحبت نمی کنیم... قبلا در اواخر مجلس هشتم یکی دوبار از ایشان در این باره سوال کردم و پاسخ آقای لاریجانی منفی بود. بعد از آن هم خودشان گفتند که تصمیم ندارند برای حضور در عرصه انتخابات...این که بر فرض یک اصلاح طلبی اسم ببرد و بگوید که اگر آقای ناطق کاندیدا شود ما به او رای می دهیم، دلیل نمی شود که مجموعه اصول گرایان او را از دایره بررسی های خود خارج کنند.
آقای کوهکن بعد از آنکه به مجلس نهم راه نیافتید، حضور رسانه ای چشم گیری ندارید. الان کجا هستید و چه می کنید؟
قبل از ورود به مجلس وکیل پای یک دادگستری بودم، الان هم در دفتر خودم مشغول کار وکالت هستم و البته در دفتر جامعه اسلامی نمایندگان و جبهه پیروان هم فعالیت می کنم.
پس شما جزو نمایندگانی نیستید که بعد از مجلس دولتی شدند؟
نه نه. تاج افتخار دولت مستعجل بر سر شانه های ما ننشت.
اخیرا آقای جلالی اظهار کرده اند که آقای لاریجانی کاندیدای بالقوه فراکسیون رهروان ولایت برای انتخابات ریاست جمهوری هستند. شما ارزیابی خاصی از این موضوع دارید. آیا آقای لاریجانی که در حال حاضر رئیس قوه مقننه است وارد عرصه انتخابات می شود ؟
بحث انتخابات ریاست جمهوری چندین جلسه در جبهه پیروان خط امام و رهبری به جد مطرح و نهایتا استراتژی انتخاباتی هم مدون و مکتوب شد. چندین سرفصل دارد که یک بخش آن در مورد مصداق است. این مساله مطرح شد که آیا ما همانند انتخابات ریاست جمهوری گذشته از یک سال قبل منهای هر گونه بررسی میدانی روی شرایط مختلف سیاسی، اقتصادی داخلی و خارجی، یک گزینه ای را انتخاب کنیم و فعالیت و تبلیغاتمان را حول او شروع کنیم یا روش دیگری را انتخاب کنیم؟ تقریبا اجماعی در بین دوستان وجود داشت که اگر یک شخصیت کاریزما داشته باشیم که کاملا پیروزیش مشهود و مشخص باشد (مثل زمان کاندیداتوری مقام معظم رهبری برای ریاست جمهوری) تکلیف معلوم است و از هم اکنون او را معرفی و حمایت می کنیم. اما ما الان دو سه دوره است که چنین وضعیتی را نداریم. شخصیت کاریزمایی نبوده که همه بتوانند حول او جمع شوند. می شود گفت تقریبا از انتخابات دوم خرداد 76 این اتفاق افتاد که آقای ناطق نوری و خاتمی در صحنه بودند. ما الان بین داوطلبان موجود- که البته همه محترم هستند- یک شخصیت کاریزمایی که دیگران هم او را قبول داشته باشند، نداریم و رقابت نزدیکی را بین کاندیداها خواهیم داشت. لذا قرار بر این شد که بر خلاف انتخابات گذشته ابتدا سراغ مصداق نرویم. چون رفتن به سراغ مصداق در ابتدای کار ،انسان را دچار تعصب و فردگرایی می کند. جبهه پیروان خط امام و رهبری که متشکل از 14 -15 تشکل است، ضمن اینکه استراتژی مکتوب دارد ولی مصداق را تعیین نکرده است. این به این معناست که هر برادر عزیزی که کاندیدا شود یا از طرف گروه ها یا حتی اشخاص به عنوان فرد اصلح معرفی شود را مورد بررسی و رسیدگی قرار می دهیم و نهایتا یا امکان دارد خودمان از فردی بخواهیم وارد صحنه شود ولو الان نمی خواهد بیاید یا اینکه از کسانی که در صحنه هستند از یکی حمایت کنیم. تاکتیک های انتخاباتی ما تابع این استراتژی است. ما نفیا و اثباتا در مجموعه اصول گرایان برخورد نمی کنیم. با آقای لاریجانی یا ولایتی یا غیره نفیا یا اثباتا برخورد نمی کنیم که آمدنشان به خودی خود بد است یا خوب است. همه کاندیداها محترم هستند و همه را مورد بررسی قرار می دهیم.
منظور من البته بیشتر نظر و تحلیل شخصی شما بود. به هر حال شما در مجلس هشتم با ایشان همکاری نزدیک داشتید.
بله من 4 سال در هیات رئیسه مجلس سخنگو بودم و در حد یک کارشناس خودم را واجد شرایط برای اظهار نظر در این باره می دانم اما چون در جبهه پیروان هستم هر چند نظر شخصی هم بدهم باز عنوان سیاسی من در مجموعه چسبندگی خواهد داشت. شخصیت ایشان برای ما بسیار محترم است و نفی نمی کنیم. اما با همین فرایندی که عرض کردم به تحلیل و بررسی شخصیت ریاست محترم مجلس هم می نشینیم.
آیا ذیل همین استراتژی که نوضیح دادید از کاندیدای خاصی دعوت کره اید برای گفتگو یا بررسی؟
نه. استراتژی ما بیست و چند سر فصل دارد . یک سرفصلش تعیین مصداق است. چون نرسیده ایم به این بخش هنوز روی هیچ مصداقی صحبت نمی کنیم. اما قطعا اگر خود دکتر لاریجانی کاندیدا باشد حتما یکی از گزینه هایی که در قالب آن فرایند مورد بررسی قرار می گیرد ایشان خواهد بود. چون ما ایشان را در دایره اصول گرایان تعریف می کنیم و می شناسیم.
شما چند ماه پیش گفته بودید که از آقای لاریجانی درباره کاندیداتوری برای انتخابات سوال کرده اید ولی پاسخ ایشان منفی بوده است.
بله. خود من قبلا در اواخر مجلس هشتم یکی دوبار از ایشان در این باره سوال کردم و پاسخ آقای لاریجانی منفی بود. بعد از آن هم خودشان گفتند که تصمیم ندارند برای حضور در عرصه انتخابات. البته اینکه فردی دو ماه پیش بگوید هیچ تصمیمی ندارم ولی بعد از او خواسته شود که حضور پیدا کند و او هم وارد عرصه شود، هیچ ایرادی ندارد.
این اواخر دیداری با آقای لاریجانی نداشته اید؟
من بعد از 7 خرداد 91 توفیق زیارت ایشان را نداشته ام.
در قالب استراتژی که جبهه پیروان دارد، به طور طبیعی روی کاندیداهای اصول گرا تمرکز دارید. یا ممکن است گزینه غیر اصول گرایی را هم مد نظر داشته باشید؟
گزینه غیر اصول گرایی به صورت طبیعی و بر اساس اساسنامه جبهه و تشکل های اصول گرای عضو مطرح نخواهد بود. اما امکان دارد شخصیتی باشد که داعیه اصول گرایی یا اصلاح طلبی هم نداشته باشد اما به خاطر شخصیت فردی و حقوقی اش آدم ارزشمندی باشد. ما نمی توانیم خودمان را از بررسی او محروم کنیم. قطعا باید او را هم مورد بررسی قرار دهیم. ما نسبت به اصلاح طلبان ه معنای سیاسی آن و آنچه در مجلس ششم بود حساسیت داریم. البته اگر کسی اصلاحات را به معنای بسامان کردن امور مطابق آنچه تعریف می شود تعریف کند قطعا آن را قبول داریم. ما اصول را حفظ می کنیم و فروع یا شکل را بسامان و به روز کنیم.
مشخصا طرح دولت وحدت ملی که آقای هاشمی آن را دنبال می کند و گزینه هایی مثل ناطق نوری وعلی اکبر ولایتی برای تحقق آن مطرح می شوند هم در استراتژی شما می گنجد؟
این که بر فرض یک اصلاح طلبی اسم ببرد و بگوید که اگر آقای ناطق کاندیدا شود ما به او رای می دهیم، دلیل نمی شود که مجموعه اصول گرایان او را از دایره بررسی های خود خارج کنند. هیچ کس نمره اش بیست نیست. همه ما به طور طبیعی محاسنی داریم و یک انتقاداتی هم بر ما وارد است. واقع بینانه قضاوت کردن حکم می کند که ما امتیازات را ببینیم، انتقادات را هم ببینیم آنگاه نمره بدهیم. من نظر شخصی خودم را می گویم؛ از بین چهره های سیاسی که می شناسم نمره آقای ناطق را نمره بالایی می دانم. چند سال با ایشان در مجلس بودم ، ذهن دواری دارد، بر کار کارشناسی و تصمیم گیری بر مبنای عقلانیت اعتقاد دارد. ممکن است یک موضع گیری هم در جایی داشته که من آن را نپسندم. صرف اینکه من آن موضع گیری را نپسندم دلیلی برای نفی او نمی شود. با واقع بینی و انصاف باید به تحلیل افراد نشست. البته اینکه گفته می شود آقای هاشمی آقای ناطق یا ولایتی را مطرح می کنند، من به هاشمی حق می دهم که چنین کاری بکنند.
آقای هاشمی گفته اند که شخصا وارد صحنه نمی شوند. طبیعی است که ایشان حتما برای مملکت دلسوزی داردند و علاقمند هستند که کسی رئیس جمهور باشد که تضادی با او نداشته باشد و به گفته هایش توجه کند و مواضع او را تخطئه نکند. به هر حال هاشمی برسی می کند که در میان اصلاح طلبان شخصیتی که بتواند جامعیتی داشته باشد و رای بیاورد وجود ندارد اما از بین اصول گرایان اگر کسی باشد که اصلاح طلبان حساسیت بالایی نسبت به او نداشته باشند یا بخشی از آنها حتی به او رای بدهند برای هاشمی خوب است. حتی دولتی ها هم حساسیت منفی روی آقای ولایتی ندارند. با چنین شرایطی هدایت می شویم به سمت یک چهره معتدل. این طبیعی است که آقای هاشمی از چنین گزینه ای بخواهند حمایت کنند. اما آنچه به ما بر می گردد همان فرایندی است که در جبهه پیروان خط امام و رهبری تعریف شده است.
بنابر این شما دنبال کاندیدایی هستید که میانه روی و اعتدال و عقلانیت را سرلوحه کار قرار دهد و این عقلانیت و میانه روی را باید در عملکرد خود نشان داده باشد؟
بله درست است. از آن طرف هم روی اصول انقلاب تحت هیچ عنوان کوتاه نیاید. وقتی می گوییم میانه روی نباید اشتباه شود. ما روی اصول و چارچوب هایی که امام و رهبر معظم انقلاب نپترسیم کرده اند کوتاه نمی آییم. در سیاست خارجی در برابر زیاده خواهی های غربی ها و مشخصا آمریکایی ها گزینه مورد نظر ما باید بایستد، از توانمندی هایمان دفاع کند و نیروهای داخلی را باور داشته باشد، فضای فرهنگی و اجتماعی را با حفظ حرمت مردم به سمت و سوی سالم سازی بهتر پیش ببرد.
و توان مدیریتی لازم را داشته باشد و این توانمندی را در عملکرد ها نشان داده باشد.
مسلما. وقتی در قانون اساسی آمده که رئیس جمهور باید مدیر و مدبر باشد، هیچ چاره ای ندارید غیر از اینکه سوابق مدیری که حالا کاندیدا شده را مورد بررسی قرار دهید. مدیر بودن معنایش این است که از یک قدرت لازم برای هماهنگی برای رسیدن به هدف سازمانی برخوردار باشد و مدبر بودن هم باید بیان گر این باشد که در حوزه مدیریتیش عقلانیت همراه با تدبیر را مد نظر قرار دهد. تدبیر هم یعنی کم هزینه اداره کردن. فرد مدبر در زیر مجموعه اش با کمترین هزینه بیشترین فایده و بهره وری را می دهد. زمان زمانی نیست که فکر کنیم اگر کاندیدای ما یک عنصر خاکی و مردمی بود، مملکت را از عرش به فرش می برد. این گونه نیست. باید کسی باشد که کلان فکر کند، قدرت تعامل داشته باشد، روی اصول محکم بایستد، با حوصله باشد، ذهن دواری داشته باشد، حتما مقید به قانون باشد و اگر قانون بد هم تصویب کردند برود اجرا کند چون قانون بد بهتر از بی قانونی است. نباید فکر کنیم حتما باید یک نامزد با نمره بیست یا نوزده و هفتادو پنج صدم داشته باشیم. دنبال یک داوطلبی می گردیم که شرایط موجود را درست تبیین کنیم وبا سختی و پیچیدگی هایی که شرایط موجود دارد ببینیم چه کسی بهتر و روان تر با عقلانیت و تدبیر اداره امور را می تواند بهتر پیش ببرد.
دیدگاه تان را بنویسید