«همه مقصرند جز دولت»چه معنایی دارد؟/برنامه مفصلی که تازه آغاز شده است
رییس دولت با سبک سخن خود دعوت به«نقد» نمی کنند،فرمان «هجمه» صادر می کنند. یعنی به «برخی» خط می دهند که کجاها را نشانه بروید . سوال منطقی این است که اگر باب زیر سوال بردن- نه نقد معقول- احکام قوه قضاییه گشوده شود،دیگر در این کشور سنگ روی سنگ بند می شود؟ آیا خواست رییس دولت یک قوه قضاییه بی رمق و محافظه کار است؟ آقای رییس جمهور به کدام مقصد پرخطر آدرس می دهید؟
1 - نکته مهم در این سخنان که می توان آن را «لایحه دفاعیه ای مبتنی بر فرافکنی» دانست . این است که تقریبا تمامی شئونی که یک رییس جمهور باید دارا باشد مغفول واقع شد و رییس جمهور به مثابه یک« فعال سیاسی» که منافع حزبی دارد لب به سخن گشود . بدیهی ترین پیامد چنین سخن گفتنی آن هم از سوی رییس جمهور بی اعتبار شدن منصب رییس جمهوری و صاحب منصب است. بدین معنا که فردی که باید حسب جایگاه خود «حَکَم»در میدان منازعات باشد،بدل به طرف دعوا و فراتر از آن از جایگاه آرامش بخشی خود بدل به مولد بحران می شود. نتیجه منطقی این سنخ سخن گفتن ایشان این است که حد و مرزی نباید در گفتار با رییس جمهور قائل شد چون ایشان اساسا قائل به حد و مرز برای خود نیست.خب... این امر آیا جز بی اعتبار شدن «رییس جمهور» معنایی دیگری دارد؟
2 - این امر متاسفانه هنگامی خود را به اتم وجه نشان می دهد که در سخنان ایشان کلیت نهادهای سیاسی،تقنینی،قضایی،امنیتی و فرهنگی مورد هجمه قرار گرفته اند . یعنی فردی که در پیشانی اجرایی نظام مسئولیت دارد و وفق قانون باید پاسدار قانون اساسی باشد نهادهای برآمده از همان قانون را مورد هجمه قرار می دهد.آیا این امر چیزی جز عدول از قانون اساسی و سوگند ریاست جمهوری است؟
3 - هجمه با شدید ترین الفاظ به یک خبرگزاری و پیامک این خبرگزاری را علت برپا شدن وسیع ترین معضل چند دهه اخیر اقتصاد ایران معرفی کردن و سپس الصاق این رسانه به «نهاد امنیتی - نظامی» و متهم کردن آن به برنامه وسیع 6 ماه برای جنگ روانی و برهم زدن بازار بر یک امر واضح دلالت دارد؛ مدیریت اقتصادی 7 ساله دولت با آن حجم وسیع منابع ارزی و ریالی و پشتیبانی وسیع نظام، - با فرض محال صحت ادعا- با یک پیامک و برنامه 6 ماهه آسیب پذیر است. این سخن نه تحلیل ما، که اعتراف رییس دولت است. یعنی ما با دولتی مواجهیم که یک پیامک و برنامه موهوم می تواند آن را وارد بحران کند. این سخن جز اعتراف به «ناکارآمدی» و »فقدان دانش کارشناسی» معنایی دیگری دارد؟
4 - نکته تاسف آور هجمه به نهادهای امنیتی است . در روزگاری که ما به سر می بریم هیچ رییس دولتی حتی در جامعه ای بدوی و قبیله ای ،به خود اجازه نمی دهد در انظار دوست و دشمن زبان به طعنه و هجمه به نهادهای امنیتی کشور خودش بگشاید. ایشان در سخنان خود بارها آدرسی نهادی را دادند که نوک پیکان هجمه دشمنان خارجی است. نکته جالب انکه ایشان سپس منتقدان خود را به بازی در پازل دشمن متهم می کنند! سوال منطقی این است که از این متهم کردن چه کسی سود می برد؟ آیا دشمن خوشحال نمی شود؟ همان دشمنی که به گفته رییس دولت وسیع ترین طراحی را کرده است. خب... حال چه کسی در پازل دشمن بازی کرده است؟ منتقدین مصلح یا داعیه داران عدالت که کوچکترین عدلی را در گفتار خود لحاظ نمی کنند و از یاد برده اند که باید پاسدار قانون اساسی باشند نه نگهبان منافع یک گروه فرقه مانند که هر دم شعبده ای رو می کند؟
5 - نکته جالب دیگر این بود که ایشان مرتب اصرار دارند که مگر فقط دولت در کشور مسئولیت دارد؟ مشخص است که دولت وزارتخانه های پرشماری دارد که همه شئون یک نظام سیاسی را نمایندگی می کنند و بی شمار سازمان تابعه. پس دولت «بزرگترین»مسئولیت را درکشور دارد نه «همه» آن را و حسب این مسئولیت بزرگ باید پاسخگوی بزرگی هم باشد . در همه دوره ها این چنین بوده است و دولت همواره در معرض پرسش قرار داشته است. بنابراین پاسخ های فرافکنانه و طعنه زنی های مکرر ایشان طی هفت سال گذشته آنقدر ها هم ارزش ندارد که باعث شود ایشان«بزرگترین پاسخگوی کشور» قلمداد و از گزاره «آزادی مطلق»برای شرح وضعیت 7 ساله کشور استفاده شود! در سعه صدر این بزرگترین پاسخگو که آزادی مطلق به ارمغان آورده است همین بس که از صغیر و کبیر و یمین و یسار و اهل سیاست و فرهنگ تا پاسدار امنیت و نظامیان و شهردار و صدا و سیما همه با هم در یک جلسه با هجمه هایی اهانت گونه نواخته شدند!
دولت مسئولیت بزرگی بر دوش دارد و مسئولیت پذیری بزرگتری را نیز باید نشان دهد. در غیر این صورت دیگر «دولت» نیست،«سربار» است. رییس دولت حسب جایگاه خود در قانون اساسی«اجازه ندارد» معضل اقتصادی ارز را با انواع و اقسام لفاظی ها به دیگران منتسب کند و در این صورت موجودیت و توان خود را زیر سوال برده است . طی هفت سال گذشته تمام-تاکید می شود تمام- ظرفیت سیاسی و اقتصادی و تبلیغی نظام در ید اختیار رییس دولت بوده است و منتقدین نیز همواره با پیش بینی روندی که دولت در پیش گرفته است نسبت به رخ دادن شرایط فعلی هشدار داده بودند. حال پس از گذشت 7 سال ایشان گردن فراز می کنند و می گویند :«مگه همه چی دست دولت است!» شگفت آورتر اینکه از درختان قطع شده یک خیابان یاد می کنند اما از ریشه های اقتصاد ملی که با ورادات و توزیع نقدی به معرض نابودی برده اند یادی که نمی کنند هیچ، نوک پیکان را به سوی یک رسانه بی نوا که اتفاقا تا دو سال پیش جدی ترین حامی ایشان بوده است نشانه می گیرند! بی انصافی و فرافکنی و آدرس غلط دادن تا کجا؟!
6 - در کجای دنیا دیده شده است که یک رییس دولت به رسانه ها بگوید که قوه قضاییه و شهرداری کشور خود را نقد کنید چرا فقط به من گیر داده اید؟! این سخن متناسب با جایگاه ریاست جمهوری است؟ شان رییس جمهور در نظام اسلامی این است که در انظار عموم به رییس قوه مقننه به خاطر یک گفتگوی مطبوعاتی که اثری از توهین در آن دیده نمی شود طعنه بزند و خوراک معاندین را فراهم کند؟ در ثانی، رییس دولت با سبک سخن خود دعوت به«نقد» نمی کنند،فرمان «هجمه» صادر می کنند. یعنی به «برخی» خط می دهند که کجاها را نشانه بروید . سوال منطقی این است که اگر باب زیر سوال بردن- نه نقد معقول- احکام قوه قضاییه گشوده شود،دیگر در این کشور سنگ روی سنگ بند می شود؟ آیا خواست رییس دولت یک قوه قضاییه بی رمق و محافظه کار است؟ آقای رییس جمهور به کدام مقصد پرخطر آدرس می دهید؟
7 - سخنان رییس جمهور محترم حکایت از آغاز «برنامه ای مفصل» دارد. برنامه ای مفصلی که پیشتر لیدر جریان خاص در دولت در محفلی ابعاد کوچکی از آن را بیان کرده و اکنون ابعاد وسیع آن در سخنان رییس جمهور آشکار شده است . این برنامه مفصل که می توان آن را«پروژه تشنج» نامید،برای خود «دشمنان درجه یکی» می تراشد که جرمشان «مکتبی» بودن و «کارآمدی» است و به همین جرم نباید تلویزیون آنها را نشان دهد! و یا نهادها و سازمان هایی هستند که باید با«غیریت سازی» بی اعتبار شوند تا راه برای طی طریق سیاسی دولتیان گشوده شود . نقطه اغاز این برنامه کنفرانس مطبوعاتی دیروز بود که مشابه با آن را احتمالا در ماههای آینده باز هم خواهیم دید. این وسط می ماند یک اشتباه محاسباتی مهم ... اشتباهی که باعث می شود «برنامه مفصل» عقیم بماند و نتایج معکوسی هم به بار بیاورد.
دیدگاه تان را بنویسید