بهار دیپلماتیک برای تهران و اثبات عدم مشروعیت ارتجاع بین الملل
در دیگر سو بحران های جهانی اقتصادی که بازارهای ناتوان آفریقا و خاورمیانه را تهدید میکند، تقویت تمامیت ارضی کشورهای عضو که به ویژه در آسیا با چالش حضور آمریکا مواجه شده اند و پایبندی اعضا به اصول تجمعات بین المللی باعث شده است کشورهای غیر متعهد پیش از برگزاری اجلاس شانزدهم، همگرایی خود را تثبیت شده ببینند.
![](../../../files/fa/news/1391/5/21/104490_914.jpg)
دهه نخست شهریور، آغازی بر ریاست 3 ساله جمهوری اسلامی در جنبش غیرمتعهدها به عنوان بزرگترین سازمان بین المللی است. جمهوری اسلامی با میزبانی از اعضای NAM فصل جدیدی در سیاست خارجی خود می گشاید. اگر ایران بتواند با نگاهی جامع، هوشمند، و متمرکز بر اهداف بلندمدت، رهبری معقول و مناسبی را در طول این 3 سال برای سازمان فراهم سازد، امکان رشد مجدد این جنبش بهعنوان سازمانی کارامد و تاثیرگذار در صحنه بینالملل خواهد بود؛ این خلا در دوران ریاست مصر و قبل از آن نیز وجود داشت.
با اینحال چالشها و نقاط ضعفی نیز در آن به چشم می خورد که از آن جمله می توان به «ناهمگونی اعضا، اهداف و سیاستهای آنها» اشاره کرد. در طول تاریخ 50 ساله هیچگاه به اندازه امروز میان اعضای اجلاس تشطط و اختلاف رویه وجود نداشته است. تحولات کشورهای عربی، تغییر رویه کشورهای آسیای میانه به سمت وحدت با چین و راهی که آمریکای لاتین به سمت برقراری ارتباط مجدد با ایالات متحده در پیش گرفته است، باعث می شود محورهای توافق در اجلاس شانزدهم محدود تر از گذشته باشد.
در دیگر سو بحران های جهانی اقتصادی که بازارهای ناتوان آفریقا و خاورمیانه را تهدید میکند، تقویت تمامیت ارضی کشورهای عضو که به ویژه در آسیا با چالش حضور آمریکا مواجه شده اند و پایبندی اعضا به اصول تجمعات بین المللی باعث شده است کشورهای غیر متعهد پیش از برگزاری اجلاس شانزدهم، همگرایی خود را تثبیت شده ببینند.
البته محل برگزاری اجلاس، یکی از نکات اختلاف افکن در طول 16 دوره گذشته بوده و همواره برخی اعضا، «محل برگزاری» را مستمسک فرافکنی و عدم حضور خود قرار داده اند. در عین حال باید به حضور احتمالی مقامات عالی کشورهای تونس، لیبی و مصر نیز اشاره کرد که حکومت آنان پس از دومینوی سقوط دیکتاتورهای عرب، تمایل روزافزون تری به تهران و سیاست های محور مقاومت پیدا کرده اند.
اثر دیگری که بر این همگرایی جهانی مترتب است آنکه اگر ایران بتواند در حد توان و مقدورات، فضایی برای نهادهای غیردولتی و جوامع مدنی کشورهای عضو جهت نقشآفرینی فراهم آورد، تراز خود را به قوت ارتقا داده است. زیرا در بسیاری از نهادهای بینالمللی، دولت هایی که بتوانند حمایت جنبش عدم تعهد را پشت سر خود داشته باشند قدرت مانور و تاثیرگذاری بسیاری خواهند داشت و این یقینا به نفع منافع ملی کشور نیز خواهد بود. اثبات توان مدیریتی جمهوری اسلامی و ظرفیتهای بالقوهای که از این جنبش به فعلیت می رسد، فرصت سودمند مفیدی برای تحول در سیاست خارجی کشور ایجاد می کند. اما مهمترین فرصت در برگزاری اجلاس شانزدهم استفاده از ظرفیتهای بالای رسانهای و تبلیغاتی در قامت ریاست جنبش عدم تعهد است که می تواند نمایش هوشمندی از قدرت حقیقی جمهوری اسلامی باشد.
از طرفی برگزاری اجلاس تهران همزمان با حضور ناوهای جنگی آمریکا در خلیج فارس و عربده کشی های مجدد رژیم صهیونیستی همراه شده است. لذا برگزاری اجلاس شانزدهم زمینه افزایش قدرت منطقه ای و بین المللی کشور را فراهم می کند.بی شک غرب و رژیم صهیونیستی از نمایش 5روزه قدرت ایران در رسانه ای بین المللی خوشنود نخواهند بود و تلاش خواهند کرد با کمک هم مسلکان خود در درون اعضای جنبش، از نمایش قوت دیپلماسی جمهوری اسلامی جلوگیری کنند. آنان می کوشند اقتدار دیپلماتیک ایران را با اخباری نظیر «شکاف عمیق میان اعضا» با «حضور نیافتن در بیانیه مشترک» به چالش بکشانند؛ اخبار و سرتیترهایی که در هفته اخیر بنگاه های خبری بیگانه به شدت بر روی آن مانور دادند.
دیدگاه تان را بنویسید