بررسی آخرین تحولات سوریه

کد خبر: 212600

الان شرایط سوریه در کل طبیعی نیست و به خاطر حمایت های تجهیزاتی و آموزشی مخالفان توسط مخالفان منطقه ای سوریه، و همچنین آموزش های اطلاعاتی که از جانب دولت های ضد سوریه صورت می گیرد، هر احتمالی ممکن است.

تحولات سوریه به لحظات سرنوشت سازی نزدیک می شود. دمشق این روزها توسط ارتش از گروه های تروریستی پاک سازی شده و عملیات « آتشفشان دمشق» مخالفان با پاتک شدید ارتش با عنوان « قطع سر افعی» مواجه شد. بعد از آن ارتش سوریه راهی حلب شده است و اینک ( تا زمان تنظیم این مصاحبه) توسط ارتش محاصره شده و درگیری ها میان ارتش و مخالفان مسلح گزارش می شود. برای بررسی آخرین اوضاع سوریه، با محمد ایرانی، سفیر سابق ایران در اردن و متخصص امور سوریه به گفتگو نشستیم که در ادامه می آید. اولین سوال را از محاصره شهر حلب می پرسم. بفرمایید که اهمیت این شهر در چیست؟ شهر حلب از چند جهت اهمیت دارد. اول اینکه این شهر به مرز ترکیه نزدیک است و از طرفی به مرکز ناآرامی ها یعنی ادلب نزدیک است . همچنین این شهر بزرگترین شهر سوریه است و به لحاظ جمعیتی نیز قابل توجه است. این شهر مرکز تجاری و اقتصادی مهمی در سوریه است. لذا هر گونه تحول در این شهر چه به نفع دولت و چه به نفع مخالفان قابل تامل است و نقش تعیین کنندگی دارد. ارتش سوریه قصد دارد تا تحت هر شرایطی این شهر را پس بگیرد و آرامش را به شهر بازگرداند. اصلا چرا کار به اینجا رسید و چگونه شد که حلب بدست مخالفان افتاد. چرا از ابتدا با آنها مقابله نکردند ؟ ببینید شهر سقوط نکرده است. ضمن اینکه این شهر اینقدر بزرگ هست که در بعد از بروز نا امنی در اوضاع سوریه، کنترلش مختل بشود. ضمن اینکه گروه های مخالف سنتی دولت از قدیم در این شهر هستند. لذا از گذشته این شهر پناهگاهی برای مخالفان دولت سوریه بوده است. به لحاظ جغرافیایی هم جایگاه ویژه ای دارد. لذا ارتش چاره ای جز این ندارد که این شهر را بازپس گیرد. البته این کار بسیار سختی است و محاصره آن و عملیات نظامی در آن زمان زیادی می برد. خوب اینک ارتش توان خود را بر شهر حلب متمرکز کرده است. آیا احتمال بازگشتن نا آرامی ها به دمشق وجود دارد؟ الان شرایط سوریه در کل طبیعی نیست و به خاطر حمایت های تجهیزاتی و آموزشی مخالفان توسط مخالفان منطقه ای سوریه، و همچنین آموزش های اطلاعاتی که از جانب دولت های ضد سوریه صورت می گیرد، هر احتمالی ممکن است. شما به امکانات تجهیزاتی و آموزشی مخالفان اشاره کردید. آیا این امر صرفا در بعد رسانه ای و روانی جایگاه دارد و یا اینکه اساسا شواهدی هم برای آن می توان ذکر کرد؟ بار ها و بارها قطری در اجلاس های مختلف اعلام کرده اند که ما خواستار مسلح سازی مخالفان هستیم. البته این برای اولین بار در عرصه بین المللی صورت می گیرد چرا که طبق عرف بین المللی مسلح کردن مخالفان یک دولت توسط یک نیروی بیگانه جرم محسوب می شود. البته دولت های مخالف منطقه ای از این مرحله گشذته اند. علاوه بر این ایالات متحده از ارسال کمک های مالی برای مخالافن سخن گفته و یا نماینده آمریکا در سازمان ملل پس از ناکامی در شورای امنیت، از ارائه راه حل ها فراتر از شورای امنیت سخن به میان آورده که دلالت بر همین کمک ها داشت. لذا در این زمینه تردیدی وجود ندارد. یکی از مواردی که در روز های اخیر توسط رسانه های برجسته شد، بحث مناف طلاس بود. برخی از وی به عنوان جاسوس دو جانبه یاد می کنند و برخی از احتمال کودتا توسط او سخن به میان آورده اند. به نظر شما اساسا این بازیگر، نقش مهمی در تحولات سوریه دارد؟ وی از بدنه ارتش جدا شده و پناهنده شده است. تحرکات اخیر وی نشان می دهد که وی می تواند برای انشقاق ارتش سوریه اقداماتی را صورت دهد. خصوصا اینکه وی در ارتش دارای نفوذ بوده و پدرش نیز از امرای ارتش بوده و علاوه براین و در اهل سنت دارای وجهه است. لذا تحرکات وی قابل پیگیری و مهم است و می تواند خطناک باشد. جناب ایرانی نمی شود گفت بی سابقه اما می توان گفت که روسها به صورت خاصی پای سوریه ایستاده است. به نظر شما روسیه این روند را ادامه می دهند و یا به تعبیر برخی از کارشناسان روسیه که معقتدند روس ها بدنبال امتیاز گیری بیشتری از غرب هستند، سوریه را رها می کنند؟ ببنید مطلق گرایی در سیاست خارجی امر صحیحی نیست و نمی توان گفت که تا ابد موضع روسها در این زمینه تغییر نمی کند. اما باید گفت که نشانه ها دلالت بر این دارد که روسیه به دلیل اهمیت نفوذ استراتژیک در نظام بین الملل و یا همان بحث « بازگشت به گذشته » از سوریه حمایت می کنند. روسها سوریه را نقطه عطفی می دانند. لذات بحث آنها تنها محدود به خود سوریه نیست بلکه بحث آنها فراتر از منطقه و به نفوذ بین المللی آنها بر می گردد. در پایان، شما همواره از بن بست سوریه سخن گفته اید. آیا با باز پس گیری حلب اوضاع آرام می شود و یا اینکه این ماجرا ادامه می یابد؟ تحولات اخیر نشان داده که انتقال قدرت در سوریه اصلا ساده نیست و اینطور نیست که مخالفان بتوانند بشار اسد را براحتی کنار بگذارند. حتی اگر اسد از شیوه ای از خارج تغییر کند، این به معنای پایان بازی سوریه نیست زیرا آن وقت باید به انتظار درگیری ها و منازعات قومی و طایفه ای در سوریه باشیم. لذا به نظر من راه حل نظامی به هیچ وجه مناسب نیست بلکه باید بحران سوریه از طریق گفتگو و مذاکره در سه سطح ملی ، منطقه ای و بین المللی پیگیری و حل و فصل شود. من سوالم را به گونه ای دیگر می پرسم. اگر اسد حلب را پس گرفت می توان از پایان بحران سخن گفت؟ نخیر این هم به معنای پایان بحران نیست. حضور مخالفان در سورهی ادامه خواهد داشت و تا توافقی صورت نگیرد ما شاهد ناآرامی هستیم. توافق نیز در مذاکره در سه سطح حاصل می شود. لذا باز پس گیری حلب نقش مهمی دارد اما به معنای پایان ماجرای سوریه نخواهد بود. منبع: مرکز بین الملل مطالعات صلح

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت