فرمایشات امام به مناسبت روز پاسدار

کد خبر: 206731

من وقتى (به) فکر این پاسدارهایى (مى‏ افتم) که در آن گرماى شدید خوزستان، براى اسلام خدمت مى‏کنند، واقعا از خودم خجالت مى‏کشم که ما چه هستیم و آن‏ها چه هستند، ما چه‏ کاره‏ایم و آن‏ها چه‏ کاره‏اند. آن‏ها تهذیب شدند - تا اندازه‏اى البته - و ما ماندیم .

فارس: روز مبارک سوم شعبان المعظم را که روز طلیعه پاسدار و پاسدارى از مکتب مترقى اسلام است، به عموم هم‏میهنان و بخصوص پاسداران انقلاب اسلامى تبریک عرض (مى‏کنم) و به حق باید این روز معظم را «روز پاسدار» بنامیم؛ روز ولادت با سعادت بزرگ پاسدار قرآن کریم و اسلام عزیز است؛ پاسدارى که هر چه داشت، در راه هدف اهدا کرد و اسلام عزیز را از پرتگاه انحراف رژیم طاغوتى بنى‏امیه نجات داد.(1) روز ولادت حضرت سیدالشهدا(ع)؛ روز پاسدار روز مبارک سوم شعبان المعظم، روز پاسدار است و روز تحقق پاسدارى از اسلام، از حقیقت، از مکتب الهى، روز تولد بزرگ پاسدارى که با خون خود و فرزندان و اصحابش مکتب را زنده کرد.(2) چه انتخاب خوبى است که روز ولادت حضرت سیدالشهدا(ع) روز پاسدار نامیده شده است. امیدوارم همانگونه که امام حسین(ع) با خون خود اسلام را زنده کرده، شما به تبعیت از او، انقلاب و اسلام را ضمانت نمایید.(3) به یاد پاسداران عاشورا اینک که پاسداران، این روز بزرگ پربرکت جاوید را روز پاسدار اعلام نموده‏اند، مسؤولیتى بس بزرگ و تکلیفى بس عظیم را عهده‏دار شده‏اند، گویى آنان به یاد پاسداران عاشورا و انگیزه جانفشانیها و فداکاریهاى کربلا، این روز را انتخاب نمودند و نیکو انتخابى است و بزرگ مسؤولیتى. نیکو است که ادامه خون سرخ تشیع را تداعى مى‏کند و پر مسؤولیت است که انگیزه آن فداکارى و جانبازى آن چنان لطیفه الهى دارد که آن خون را «ثار اللَّه» و از مرزهاى حجب نور و ظلمت فراتر برده و از خودیها و خودبینیها پیراسته و به مرز «العبودیةُ جوهرةُ کنهها الرّبوبیة» رسانده و آراسته و دست ما از آن کوتاه است. لکن مأیوس نشوید و کوشش کنید تا به کوشش خویش رنگ اسلامى- الهى بیشترى دهید و به فداکارى خویش اخلاصمندتر باشید که بحمد اللَّه هستید.(4) مثل جوانهاى صدر اسلام‏ شماها امروز فرزندان اسلام هستید، شماها امروز فرزندان رسول خدا(ص) هستید. خدمت به دیانت اسلام مى‏کنید و در راه خدا قیام کردید. پاسداران قرآن کریم هستید، پاسداران اسلام مقدس هستید.(5) شما پاسدارانِ به حقِ اسلامید، شما مثل جوانهاى صدر اسلام هستید، شما اسلام را نجات دادید. باید از این به بعد هم پاسدارى کنید که این انقلاب به ثمر واقعى‏اش برسد.(6) شما پاسداران انقلاب اسلامى، به اسلام حق پیدا کردید. شما مثل سربازان صدر اسلام که با جان و دل و با عشق و علاقه به اسلام خدمت کردند، به اسلام خدمت کردید و مى‏کنید. من امیدوارم که خداى تبارک و تعالى همان اجرى را که به پاسداران در صدر اسلام عنایت فرموده است، به شما برادران عزیز عنایت فرماید. شما در این انقلاب اسلامى و در این نهضت اسلامى سهم به‏سزایى دارید.(7) ارزش آن‏ها از نماز هم بیشتر است‏ پاسدارانى که براى خدا خدمت مى‏کنند، ارزش آن‏ها از نماز هم بیشتر است، ارزش مسلسل آن‏ها از قلم هم در آن وقت بیشتر خواهد شد.(8) اگر این‏ها مسلمانند، پس من چه گویم؟! من گاهى وقتى این‏ها را، این اجتماعاتشان و این تعهدشان را (که) مى‏بینم، براى خودم حقارت قائل مى‏شوم؛ اگر این پاسدارى است که در کنار سنگر نماز شب مى‏خواند و جانش را در محل خطر قرار مى‏دهد، اگر این سربازى است که در جبهه جان خودش را در خطر مى‏بیند و نماز شبش را مى‏خواند و وصیت مى‏نویسد - آن طور وصیتها - اگر این‏ها مسلمان هستند، خوب، من چه مى‏گویم؟(9) از خود خجالت مى‏کشم‏ من وقتى (به) فکر این پاسدارهایى (مى‏افتم) که در آن گرماى شدید خوزستان، براى اسلام خدمت مى‏کنند، واقعا از خودم خجالت مى‏کشم که ما چه هستیم و آن‏ها چه هستند، ما چه‏کاره‏ایم و آن‏ها چه‏کاره‏اند. آن‏ها تهذیب شدند - تا اندازه‏اى البته - و ما ماندیم در این صف نعال.(10) اى کاش من هم یک پاسدار بودم‏ امروز صبح بعد از ملاقات با تنى چند از پاسداران، به این فکر افتادم که «اى کاش من هم یک پاسدار بودم»، این‏ها چه مى‏کنند و من چه کار. آن‏ها مى‏روند با دشمن اسلام مى‏جنگند و من در اینجا هستم و نمى‏توانم. شما قدر خودتان را بدانید، خداوند به شما عنایت داشته است که شما را مهیا کرده است تا قرآن کریم و اسلام عزیز و میهن اسلامى را حفظ کنید.(11) تا رَمق در جسم و جان دارم‏ من که وظیفه‏ام دعاگویى و سپاس و تشکر از همه سپاهیان و بسیجیان و ارتشیان است، باید به همه نیروهاى مسلح کشور و به شما (سپاهیان) اطمینان بدهم که تا من زنده هستم و تا رَمق در جسم و جان دارم، از حمایت و دعاى خیر براى شما دریغ نخواهم کرد و شما را از بهترین عزیزان و همراهان خود مى‏دانم و همان‏گونه که در ایام جنگ در کنار شما بوده‏ام و شاید یکایک شما محبت و ارادتم را به خود احساس کرده‏اید، بعد از این نیز چنین خواهم بود. شما آیینه مجسم مظلومیتها و رشادتهاى این ملت بزرگ در صحنه نبرد و تاریخ مصور انقلابید. شما فرزندان دفاع مقدس و پرچمداران عزت مسلمین و سپر حوادث این کشورید. شما یادگاران و همسنگران و فرماندهان و مسؤولان بیداردلانى بوده‏اید که امروز در قرارگاهِ محضر حق مأوا گزیده‏اند.(12) یک شرافت و یک مسؤولیت‏ شما امروز با سمت پاسدارى در جمهورى اسلامى، یک شرافت زیاد و بزرگ دارید و یک مسؤولیت بزرگ. اما شرافت براى این‏که خدمتگزار به دین اسلام شریف است و اما مسؤولیت براى این‏که شمایى که براى اسلام هستید و سرباز اسلام هستید، باید همه چیزتان را اسلامى کنید. خداى نخواسته اگر چنانچه از سربازهاى اسلام، به مردم یک تعدّى بشود، یک چیزى واقع بشود، یک مکروهى واقع بشود، این پاى اسلام حساب مى‏شود.(13) توقع من از همه پاسدارها آن چیزى که از شما پاسدارها و سایر رفقاى خودتان و همه پاسدارهاى ایران، توقع دارم، این است که آن جهات لطیف اسلامى را حفظ کنید. انسان اگر آن جهت روحانیت اسلام را، آن جهت معنویت اسلام را حفظ بکند، یک آدم مى‏شود صد تا؛ یک آدم مى‏شود هزار تا. مالک اشتر یک نفر نبود، مالک اشتر یک آدمى بود که یک لشکر بود و بیشتر. حضرت امیر - سلام اللَّه علیه - یک نفر نبود؛ همه عالم بود، همه چیز بود؛ روى آن جهات معنویت و واقعیتى که داشت. انسان مادامى که توجهش به همین مادیات دنیا و جهات پایین است، یک نفر است؛ آن هم یک نفر حیوان! ما با حیوانات در این معنا شرکت داریم که همه مى‏خوریم و مى‏خوابیم؛ این کارهاى حیوانى را مى‏کنیم. آنى که امتیاز مى‏دهد شما را و همه ما را از حیوانات، آن معانى است که در انسان موجود است؛ بالقوه موجود است و باید بالفعل بشود. آن حظّ الهى و روحانى است که در انسان موجود است و باید رشد بدهد. اگر چنانچه آن حظ معنوى را رشد دادید، یکى‏تان یک فوج مى‏شوید.(14) شرط پاسدارى از اسلام‏ شما آقایان که الآن پاسدار انقلاب هستید، یعنى «انقلاب اسلامى»، همان طورى که از انقلاب پاسدارى مى‏کنید، تکلیف بالاتر این است که از اسلام پاسدارى بکنید و آن به این است که از خودتان پاسدارى بکنید. از هواهاى نفسانى خودتان، از شهوات خودتان، از میلهایى که میلهایى است که در هر انسانى هست و میل شیطانى است، از این‏ها پاسدارى کنید؛ به طورى که وقتى که شما پاسدارها را مردم مى‏بینند یا آن چشمهایى که مى‏خواهند یک اشکالى بکنند ببینند، ببینند که شما مردمى هستید که سلامت هستید؛ در عین حالى که قدرت دارید، در عین حالى که با اشخاصى که فاسدند، قدرتمندى هم نشان مى‏دهید، لکن با مردم رحیم هستید، با مردم رفیق هستید.(15) به وظایف پاسدارى عمل کنید شما تا صبح بیدارید و از این مردم پاسدارى مى‏کنید و براى خدا است و در خطر هم هستید؛ چه چیزى بالاتر از این، لکن کارى بکنید که مقبول درگاه خدا باشید، این زحمتهاى شما خداى نخواسته هدر نرود و آن این است که به وظایف پاسدارى عمل بکنید و آن این است که خودتان پاسدار خودتان هم باشید. این جنود ابلیسى که به باطن انسان هجوم مى‏کنند، پاسدارى کنید، نگذارید؛ ردشان کنید، طردشان کنید، نگذارید که وسوسه بکنند شیاطین و خداى نخواسته یک عملى از شما صادر بشود که اجر شما را از بین ببرد. شما خیلى اجر دارید پیش خدا، نگذارید این از بین برود.(16) پاسدار خودتان باشید تا پاسدار اسلام باشید شما جوانها که پاسدار جمهورى اسلامى هستید، وظیفه‏تان زیاد (است) و شغلتان شریف. شغل شریف؛ براى این‏که پاسدارى از اسلام، یک شغل بسیار شریفى است و مسؤولیتش هم زیاد است. باید حفظ کنید این حدود و ثغور اسلامى را. فقط این نباشد که ما پاسدار هستیم و خداى نخواسته به وظایفى که پاسداران باید عمل بکنند، خداى نخواسته نکنیم. باید همان طورى که مدعى هستیم، ما که ما پاسدار هستیم و پاسدار جمهورى اسلام و پاسدار احکام اسلام هستیم، باید خودمان ابتداءً مرزمان همان مرز اسلام باشد، راهمان همان راه مستقیم اسلام باشد، تا این ادعاى ما پیش خدا قبول بشود. کسى که خودش بر خلاف اسلام عمل مى‏کند، نمى‏تواند بگوید من نگهبان هستم. کوشش کنید برادرها که خودتان را اصلاح کنید و پاسدارى از خودتان بکنید. پاسدارى از خودتان که کردید، پاسدارى‏تان از جمهورى اسلامى پیش خداى تبارک و تعالى مقبول است و ارزشمند؛ بسیار ارزشمند.(17) پی نوشت: 1) صحیفه امام، ج 8، ص 305 2) صحیفه امام، ج 12، ص 441 3) صحیفه امام، ج 12، ص 441 - 442 4) صحیفه امام، ج 14، ص 407 5) صحیفه امام، ج 11، ص 355 6) صحیفه امام، ج 6، ص 315 - 316 7) صحیفه امام، ج 6، ص 536 8) صحیفه امام، ج 13، ص 451 9) صحیفه امام، ج 15، ص 19 10) صحیفه امام، ج 18، ص 503 11) صحیفه امام، ج 15، ص 496 12) صحیفه امام، ج 21، ص 133 - 134 13) صحیفه امام، ج 9، ص 220 14) صحیفه امام، ج 7، ص 478 15) صحیفه امام، ج 8، ص 380 16) صحیفه امام، ج 8، ص 372 - 373 17) صحیفه امام، ج 8، ص 279 -

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت