روايتي از تغییر قدرت در قرن 21

کد خبر: 202486

"جوزف نای"، تئوریسین جنگ نرم و دیپلماسی عمومی ایالات متحده در ماحبه ای آکادمیک با "آنا بلاندی" به معرفی پنج کتاب با موضوع تغییر موازنه قدرت جهانی در قرن 21 پرداخته است. وی می گوید: "این پنج کتاب تصویری خیلی متفاوت از قدرت در قرن 21 نسبت به قرن 19 ارائه می دهد، مانند تصویری که ای جی پی تیلور در کتاب نبرد برای سلطه در اروپا ارائه داده است. تیلور می نویسد: "هدف یک قدرت بزرگ، توانایی بر غلبه در جنگ است." غلبه در جنگ هنوز مهم است، اما در عصر اطلاعات پیروزی داستان به اندازه پیروزی اسلحه اهمیت دارد."

پایگاه 598

: "جوزف نای"، تئوریسین جنگ نرم و دیپلماسی عمومی ایالات متحده است که تا کنون سخنرانی ها و نظریات بسیاری را با موضوع "قدرت نرم و دیپلماسی عمومی در قرن 21" و همچنین کاربردهای جنگ نرم در جمهوری اسلامی ایران بیان نموده است. وی در ماحبه ای با "آنا بلاندی" به معرفی پنج کتاب با موضوع تغییر موازنه قدرت جهانی در قرن 21 پرداخته است که متن ترجمه شده این مصاحبه توسط "پیمان رهبری حق" عیناً تقدیم می گردد. چه موضوعی انتخاب های شما را با هم پیوند می دهد؟ در کتاب جدید خودم، آینده قدرت، بحثی را ارائه کرده ام که در ادامه قرن 21 دوجابه جایی بزرگ قدرت به وقوع خواهد پیوست. نخست انتقال قدرت است که بیشتر از غرب به شرق است. گاهی اوقات آن را خیزش چین می نامیم، اگرچه چیزی بیش از آن است. جابه جایی بزرگ دیگر قدرت، انتشار قدرت است که اعم از حکومت ها، چه شرقی و چه غربی، تا بازیگران غیر حکومتی و غیر دولتی را در بر می گیرد. بنابراین این پنج کتاب درباره انتقال قدرت و انتشار قدرت می باشند. مسائل انتقال قدرت را کتاب توسایدیدس، با بازگشت به نخستین وقایع نگاری خیزش و افول قدرت ها و جنگ پلوپونزی، نشان داده است. همچنین این مسائل با کتاب فرید زکریا درباره خیزش قدرت های دیگر و کتاب بیل اموت درباره چگونگی رقبای عمده در آسیا شامل چین، ژاپن و هند به پیش می روند. سپس دو کتاب دیگر بیشتر به انتشار قدرت مربوط می شوند. کتاب استیون لوکس یک نمونه کلاسیک از سه وجه قدرت است. ما گاهی فکر می کنیم که قدرت، توانایی بر ناگزیر کردن دیگران است، اما همچنین می توانیم با پی ریزی دستورکار و خلق اولویت هایی که مردم می خواهند، به سرانجامی برسیم که می خواهیم. کتاب ریچارد کلارک درباره دنیای سایبر نمونه خوبی از این نوع آثار است، اما حتی در دنیای سایبر شما همانطور که به فرصت ها دست می یابید با تهدیدات نیز مواجهید. بنابراین این است آنچه این پنج کتاب را با هم پیوند می دهد.

کتاب جهان پس از آمریکا اثر فرید زکریا

با فرید زکریا شروع میکنیم: زکریا یکی از بهترین مفسران آمریکا در امور سیاست جهانی و سیاست خارجی است. او با تولد در هند و فارغ التحصیلی در ایالات متحده چشم انداز منحصر به فردی دارد. او دیدبانی تیزبین در امور ایالات متحده با دانشی گسترده از دیگر نقاط جهان است. زکریا به این موضوع می نگرد که آیا ایالات متحده در حال افول است و تصمیم می گیرد که آیا این مسئله را می توان با واژه افول، اگر به معنای مطلق افول مانند روم باشد، توصیف کرد، که البته توصیف خوبی برای آنچه در ایالات متحده می گذرد نیست. اقتصاد ایالات متحده همانند روم اقتصاد کشاورزی نیست. آنچه ایالات متحده با آن مواجه است افول مطلق نیست بلکه افول نسبی می باشد. یعنی فاصله میان ایالات متحده و سایر کشورها با خیزش چین، هند، برزیل و دیگر کشورها در حال کاهش است. زکریا واژه بهتری برای افول نسبی انتخاب می کند و آن "خیزش قدرت های دیگر" است. فکر می کنم توصیف خوبی از آنچه می گذرد باشد. شما یک بازگشت به وضعیت نرمال را، مخصوصا در آسیا، مشاهده می کنید. وضعیت نرمال، دوره ای قبل از انقلاب صنعتی بود که آسیا نیمی از جمعیت دنیا و نیمی از تولیدات دنیا را در اختیار داشت و به دلیل انقلاب صنعتی در آمریکای شمالی، بریتانیا و اروپا رو به افول گذاشت. بنابراین تا سال 1900 آسیا تنها %20 تولید جهانی را در اختیار داشت. آنچه ما اکنون در این کشور مشاهده می کنیم بازگشت آسیا به تناسب وضعیت نرمال است که نیمی از تولیدات دنیا و نیمی از جمعیت دنیا را در اختیار دارد. این بازگشت از ژاپن شروع شده است و در کره جنوبی و مالزی ادامه یافته و هم اکنون در چین متمرکز شده است، اما هند با دستیابی به نرخ رشد %8 اهمیتی فزاینده می یابد. فکر می کنم زکریا در این توصیف از آنچه می گذرد کاملا صحیح فکر می کند.

کتاب تاریخ جنگ پلونزی اثر توسایدیدس
اما زکریا اساسا آن را چیز مثبتی می داند؟ دلیلی وجود ندارد که چرا هر کسی نمی تواند رشد کند؟

درست است. شما می توانید روابط مثبتی از رشد و پیشرفت اقتصادی داشته باشید. اما این جایی است که توسایدیدس از آن وارد بحث می شود: او خاطر نشان می کند که مردم نه از منفعت های مطلق بلکه از منفعت های نسبی نگران می شوند. یعنی ما همگی در حال بهتر شدن هستیم اما اگر شما بهتر از آنچه من هستم شوید، شما قادر خواهید شد که برمن اعمال قدرت کنید و من بیشتر مضطرب می شوم. بنابراین وقتی توسایدیدس سعی می کند جنگ پلوپونزی --- جنگی فوق العاده در قرن پنجم قبل از میلاد که نظام دولت-شهری یونان را تکه تکه کرد --- را به حساب بیاورد، می گوید دلیل اصلی جنگ، خیزش قدرت آتن و ترس خلق شده در اسپارت بود. اشاره می کند وقتی که این نوع ترس وجود داشته باشد و این اعتقاد وجود داشته باشد که جنگ اجتناب ناپذیر است، این خودش می تواند دلیل جنگ باشد. بعضی از بزرگترین حکمت های سیاست بین المللی و خیزش و افول قدرت ها از نظر توسایدیدس به قرن پنجم قبل از میلاد بازمی گردد.

کتاب رقبا اثر بیل اموت
این ما را به کتاب بیل اموت می رساند.

بله، کتاب رقبا. اموت ذکر می کند همانطور که ما به خیزش چین و این سوال می نگریم که آیا چین این نوع چالش را نسبت به ایالات متحده مانند آتن نسبت به اسپارت یا آلمان نسبت به بریتانیا در قرن 20 اعمال خواهد کرد، مجبوریم بپرسیم که آیا ترس از خیزش چین در ایالات متحده این نوع واکنش را در قرن 21 خلق می کند. و چه نتیجه می گیرد؟ او می گوید اگر شما با دقت بیشتری نگاه کنید، می بینید که آسیا موازنه داخلی قدرت خودش را دارد. آسیا فقط یک کشور نیست. همانطور که قدرت چین افزایش می یابد، ژاپن، هند، ویتنام که لازم به ذکر نیست، کره جنوبی و دیگر کشورها نگران می شوند و از خود می پرسند چطور می توانیم موازنه قدرت کنیم. این موضوع آنها را وادار می کند که واقعا به حضور آمریکا خوش آمد بگویند، بنابراین شما درمی یابید که این وضعیت در شرق آسیا یک موازنه داخلی قدرت است که ممکن است این بازی به سود آمریکا تمام شود. به عنوان مثال این کشورها اتحاد یا روابط نزدیک با آمریکا را خواهان هستند. اگر کسی بخواهد قیاس کند، مکزیک ممکن است برای موازنه قدرت آمریکا در آمریکای شمالی به دنبال اتحاد با چین باشد. یعنی ایالات متحده مجبور نیست بترسد. آیا ما در حال افتادن در دام توسایدیدس یعنی خلق یک آتش سوزی مهیب از ترس غیر ضروری از قدرت های در حال خیزش، هستیم؟ نه. قیاس تاریخی بریتانیا، آلمان و جنگ جهانی دوم با شرق آسیا متناسب نیست، زیرا آلمان تا سال 1900 از بریتانیا عبور کرد درحالی که چین از نظر قدرت روی هم رفته برای دهه ها از ایلات متحده عبور نخواهد کرد. اما چه کسی واقعا در ایالات متحده از چین می ترسد؟ احتمالا مردم عادی آمریکا درمورد ترس از پیشی گرفتن چین حیران نیستند؟ خوب، یک نگرانی فزاینده ای درباره چین در ایلات متحده وجود دارد. در کمپین انتخاباتی اخیر در سال 2010، چند صد میلیون دلار روی تبلیغاتی که خیزش چین را مبالغه می کرد هزینه شد. یکی وجود دارد که رهبران و ژنرال های چین را ترسیم می کند که از هم اکنون تا 10 سال بعد دور هم نشسته اند و می گویند: "ببینید امریکایی ها چقدر احمقند که به ما اجازه داده اند که اینطور از آنها پیش بیفتیم." و آن باید حتما یک جمهوری خواه باشد! آنها گاهی اوقات جمهوری خواه هستند اما می توانند شامل دموکرات ها نیز بشوند که از فقدان و از دست رفتن شغلها نگران می شوند و همچنین شامل اتحادیه های بازرگانی شود که احساس می کنند شغل ها به سرقت می روند.

کتاب قدرت اثر استیون لوکس
موافقید درباره کتاب استیون لوکس صحبت کنیم؟

او کتابش را بر اساس دیدگاه های رادیکال قدرت در دهه 70 میلادی نوشت. او از سنت نویسندگانی پیروی می کرد که اعتقاد داشتند قدرت عبارت است از توانایی مجبور کردن دیگران به انجام آنچه نمی خواهند انجام دهند. با استفاده از تحمیل مردم به انجام کارها، تصویری از اسلحه کشی ارائه می داد. این تعریف مشهوری از قدرت بود که رابرت دال، دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه ییل، آن را در دهه 60 پرورش داد. دال اساسا روند چگونگی تفکر مردم از قدرت را نهادینه کرد. لوکس می گفت یک لحظه صبر کن، اگر بتوانم دستورکاری را به طریقی جابیندازم که با موارد شما جای بحث نداشته باشد، دیگر مجبور نیستم اسلحه بکشم. اگر بتوانم اولویت های شما را فراهم کنم دیگر مجبور نیستم انجام آنچه را که می خواهم به شما تحمیل کنم.آنچه لوکس گفت این بود که سه وجه قدرت وجود دارد: تحمیل و پرداخت (هویج و چماق)؛ تنظیم دستورکار به صورتی که موضوعات شما مطرح نشوند و سوم اینکه اگر شما آنچه که من می خواهم را بخواهید دیگر نیازی به اعمال هویج وچماق نیست زیرا من قادر بوده ام اولویت های شما را تحت تأثیر قرار دهم. آن شستشوی مغزی است! آن یکی از خطرهای بزرگ است و لوکس درباره آن صحبت نمی کند. آیا وضعیتی وجود دارد که در آن به شکلی از شستشوی مغزی تبدیل شود، و ما چگونه آن را می دانیم؟ مثلا اگر شما زنی مسلمان با حجابی که تمام صورتش را با روبند پوشانده است داشته باشید، ممکن است او به دلیل اینکه آن را از فرهنگ خود گرفته است، اعتقاد داشته باشد که باید حجاب روبند بپوشد. آیا این حجاب خواست او است یا نه؟ اگر شما یک نظرسنجی انجام دهید و از او بپرسید: "آیا شما این حجاب را به دلیل اینکه خودتان آن را می خواهید می پوشید؟" او خواهد گفت: «بله». بنابراین اولویت او پوشیدن آن است. اما سپس از او بپرسید اولویت او از کجا آمده است. این همان دلیلی است که کار لوکس را جالب وجذاب کرده است. در کتاب خودم (آینده قدرت) درباره قدرت نرم و سخت صحبت کرده ام. قدرت سخت توانایی استفاده از هویج و چماق، تحمیل و پرداخت است؛ قدرت نرم کشش و اقناع انجام کاری است. اغلب از آیزنهاور که مطمئنا فرمان دادن را خوب می دانست، نقل قول می کنم. او می گفت: "فرمان دادن نسبتا آسان است. وادار کردن مردم به انجام دادن آنچه شما می خواهید و انجام آن به خاطر شما خیلی مشکل تر است." فکر می کنم این است آنچه مجبورید درباره مفهوم عمومی رهبری در عصر اطلاعات تشخیص دهید. مفهوم رهبری کمتر سلسله مراتبی و فرمان دهنده است وبیشتر شبیه مرکز یک دایره است که شما مجبورید از کشش و اقناع توسط ایجاد شبکه هایی برای اتصال مردم به یکدیگر استفاده کنید. این موضوع نه تنها در سطح سیاست داخلی بلکه در سیاست خارجی نیز صحیح می باشد. با توجه به انتشار قدرت در سیاست جهانی، رهبری با آماده سازی مردم برای توسعه شبکه ها و مؤسسات جهت مقابله با مشکلات، شامل هر دو قدرت نرم و سخت می شود. ترکیب قدرت نرم و سخت چیزی است که آن را «قدرت هوشمند» نامیده ام. این تمام مسائلی است که ژنرال پترائوس سعی دارد در ارتباط با عملیات ضد شورش در عراق و افغانستان اعمال کند. این طور نیست؟ قلب ها و ذهن ها؟ بله. شما از قدرت سخت برای شکست دشمن و از قدرت نرم برای تسخیر قلب ها و ذهن های جمعیت شهروندان استفاده می کنید. یعنی کشتار انبوه شهروندان راهبردی مخاطره انگیز است. نه تنها از نظر اخلاقی صحیح نیست، بلکه از نظر اهداف عملیات ضد شورشی نتیجه عکس دارد. فصلی در کتابم درباره قدرت نظامی وجود دارد که به این مسائل با جزئیات بیشتری می پردازد. قدرت سخت ونرم علاوه بر سطح کلان سیاست بین اللملل همچنین شامل سطح خانواده یا روابط شغلی نیز می شود. تمام روابط انسانی در سطوح خرد و کلان شامل این بازی می شوند، این طور نیست؟ . کاملا. در حقیقت، در سال 2008 کتابی (قدرت ها برای رهبری) به چاپ رساندم که در آن کتاب گفتم قدرت سخت، نرم وهوشمند تنها مقوله های روابط بین اللمل نیستند بلکه جزء مقوله های روابط انسانی هستند.

کتاب جنگ سایبری اثر ریچارد ای. کلارک و رابرت کی. نیک
درباره کتاب جنگ سایبری توضیح دهید.

این خیلی جالب است، زیرا وقتی شما فرصت های بیشماری را که اینترنت به شما ارائه می دهد (مانند:کارایی اقتصادی و ارتباطات وسیع) می نگرید، شما به جنبه مثبت آن می اندیشید. اما آنچه کلارک و نیک اشاره می کنند این است که همان طور که ما این فرصت ها را به دست می آوریم، همچنین خود را آسیب پذیر کرده ایم. مثلا، این ظرفیت وجود دارد که شما از آن سوی مرزها با ارسال الکترونها به جهان فیزیکی آسیب وارد نمایید. شما می توانید دستورالعملی از طریق اینترنت از آن سوی مرزها به یک ژنراتور الکترونیکی ارسال کنید که می تواند ژنراتور را بلرزاند واز بین ببرد. واقعا؟ دقیقا همین امسال، یک کرم رایانه ای به نام استاکس نت وارد سانتریفیوژهای هسته ای ایران شد و باعث شد که آنها براثر لرزش تکه تکه شوند. به طور سنتی، مردم از خطر ساخت سلاح هسته ای ایران و مثلا اگر اسرئیل تأسیسات ایران را بمباران کند، صحبت می کنند. خوب، کسی می تواند با ارسال الکترون ها از آن سوی مرز به همان هدف نائل می گردد. آنچه از لحاظ انتشار قدرت از حکومت ها به بازیگران غیر حکومتی جالب است این است که اگر فقدان ناگهانی الکتریسیته، ذخیره آب یا حمل و نقل در بریتانیا یا ایالات متحده بوجود بیاید، ما نمی دانیم چه کسی آن را ایجاد کرده است، یک شخص یا یک دولت. این تصویری است از اینکه چگونه فن آوری نوین مردم را قدرتمند به انجام کارهایی با هزینه اندک می کند که پیش از این فقط دولت ها می توانسستند انجام دهند. این نمونه ای جالب از انتشار قدرت است. کتاب جنگ سایبری مقدمه ای مفید به موضوع افزایش میزان دسترسی بازیگران غیرحکومتی به قدرت می باشد. این پنج کتاب تصویری خیلی متفاوت از قدرت در قرن 21 نسبت به قرن 19 ارائه می دهد، مانند تصویری که ای جی پی تیلور در کتاب نبرد برای سلطه در اروپا ارائه داده است. تیلور می نویسد: "هدف یک قدرت بزرگ، توانایی بر غلبه در جنگ است." غلبه در جنگ هنوز مهم است، اما در عصر اطلاعات پیروزی داستان به اندازه پیروزی اسلحه اهمیت دارد. 1. The Post-American World , by Fareed Zakaria 2. History of the Peloponnesian War , by Thucydides 3. Rivals: How the Power Struggle Between China, India and Japan Will Shape Our Next Decade , by Bill Emmott 4. Power: A Radical View , by Steven Lukes 5. Cyber War: The Next Threat to National Security and What to Do About It , by Richard A. Clarke and Robert K. Knake

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد