محاكمه عامل حمله به خودرو حمل زندانيان
مردي كه با انگيزهاي عاشقانه در كرج به خودرو حمل متهمان حمله كرده و يكي از ماموران را به قتل رسانده بود با حكم دادگاه كيفرياستان البرز به قصاص محكوم شد.
شرق: در ابتداي جلسه رسيدگي به اين پرونده كه صبح ديروز در شعبه دوم دادگاه كيفري استان البرز برگزار شد، دهقان نماينده دادستان كرج گفت: «22 آذر سال گذشته ماموران كلانتري 21 مهرشهر در جريان حمله به يك ماشين حمل متهم قرار گرفتند كه از زندان رجاييشهر عازم دادگاه بود. وقتي پليس به محل رسيد مشخص شد يكي از ماموران زندان كه قصد مقاومت در برابر مهاجمان را داشت كشته شده است. با دستور بازپرس ويژه قتل جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت و متهمان حاضر در خودرو هم بلافاصله به زندان بازگردانده شدند. سپس تيم ويژهاي از ماموران اداره آگاهي كار روي اين پرونده را آغاز كرد و ماموران متوجه شدند خودرو پيكاني كه مهاجمان از آن استفاده كردهاند در محل جا مانده است.» نماينده دادستان ادامه داد: «پليس، ماموراني را كه در زمان حادثه همراه زندانيان بودند مورد بازجويي قرار داد.» يكي از اين ماموران گفت: «داشتيم متهمان را به دادگاه منتقل ميكرديم و عليرضا مرادخاني همكارمان هم همراه ما بود. يكدفعه پيكاني خودش را به ماشين ما كوبيد و تصادف ساختگي را درست كرد. سه مرد از اين خودرو پياده شدند. يكي از آنها سلاح كلاشينكف داشت. آن را به سمت ما گرفت و خواست تسليم شويم. او ميخواست زندانيان را با خود ببرد البته وقتي كه داخل ماشين را نگاه كرد روبه يكي از همدستانش كرد و گفت او نيست. فكر ميكنم زنداني مورد نظرشان همراه ما نبود. عليرضا مقاومت كرد تا آنها نتوانند زندانيان را با خود ببرند. آن مرد هم كلاشينكف را سمت عليرضا گرفت و چند گلوله شليك كرد. عليرضا غرق در خون شده بود. ما سمت عليرضا رفتيم تا شايد بتوانيم كاري بكنيم. سه متهم هم سوار بر يك زانتيا شدند و فرار كردند و پيكانشان جا ماند.»دهقان در ادامه گفت: «با بررسيهاي انجامشده و رديابياي كه از طريق خودرو پيكان انجام شد پليس توانست سه متهم را شناسايي كند و آنها 29آذر سال گذشته بازداشت شدند. متهمان به جرم خود اعتراف كردند و با توجه به اينكه «فرود» مرد 29ساله متهم اصلي اين پرونده است درخواست صدور حكم قانوني را در مورد او دارم.»در ادامه اين جلسه با توجه به اينكه در اين كيفرخواست در مورد دو متهم ديگر درخواستي نشده بود و متهمان رديف دوم و سوم در دادگاه نبودند، پدر و مادر مقتول در جايگاه حاضر شدند و براي قاتل درخواست قصاص كردند. پدر مقتول گفت: من خودم سالها در جبهه بودم و جنگيدم اما شهادت نصيبم نشد ولي حالا پسرم شهيد شده است و من هميشه به او افتخار ميكنم. با اين حال از دستگاه قضايي ميخواهم اجازه ندهد خون پسرم پايمال شود و درخواست قصاص هرچه سريعتر عامل قتل پسرم را دارم. در اين هنگام قاضي از متهم خواست در جايگاه حاضر شود. فرود اتهامش را قبول كرد و گفت: مدتي قبل از اين حادثه يكي از دوستان پدرزنم براي انتقامگيري از او دو كيلو كراك در ماشين او جاسازي كرده و پليس هم ماشين را متوقف و پدرزنم را دستگير كرده بود. او مرد فرهنگيای بود و اصلا دنبال موادمخدر نبود. برايش پاپوش درست كرده بودند و ما ميدانستيم چه كسي اين كار را كرده است. از وقتي كه او بازداشت شده بود همسرم خيلي ناراحت بود. مدام گريه ميكرد. او پدرش را دوست داشت و من هم همسرم را. نميتوانستم اشكهاي او را ببينم و ساكت بنشينم. به همين دليل تصميم گرفتم كاري بكنم. با برادرزنم و دوستم به نام ميثم قرار گذاشتيم روزي كه قرار است پدرزنم را به دادگاه منتقل كنند ماشين حمل زندانيها را متوقف كنيم و پدرزنم را فراري بدهيم تا بتوانيم سراغ مردي كه برايش پاپوش درست كرده بود، برويم و او را به ماموران تحويل دهيم. براي اين كار من به غرب كشور رفتم و يك كلاشينكف خريدم و برگشتم. روز اجراي نقشه با هم بيرون رفتيم. من سوار ماشين پيكان بودم و برادرزنم و ميثم سوار زانتيا. ماشين حمل زنداني را متوقف كرديم. من كلاشينكف را درآوردم و تهديد كردم. توانستم ماموران را دور و داخل ماشين را نگاه كنم. پدرزنم در خودرو نبود. بعد مقتول كه از ماموران زندان بود سعي كرد جلويم را بگيرد. من هم براي اينكه بترسانمش شليك كردم اما اصلا قصدم اين نبود كه او را بكشم. وقتي كه او غرق در خون روي زمين افتاد ما از ترس فرار كرديم و يادمان رفت پيكان را ببريم. در ادامه وكيل متهم در جايگاه حاضر شد. او گفت: موكل من قصد قتل نداشت و اين تيراندازي يك اتفاق بود. او زندگي سختي داشت و به دليل نداشتن پدرومادر نزد خواهرش زندگي ميكرد و در واقع خواهرش او را بزرگ كرده است. او خيلي زود ازدواج كرد و به همسرش دل بست و براي اينكه او را در ناراحتي نبيند چنين كاري كرد. من از اوليايدم درخواست دارم به گذشته موكل توجه كنند و او را ببخشند. در پايان متهم براي بيان آخرين دفاعياتش در جايگاه حاضر شد. او گفت: يكبار ديگر ميگويم خودم را در اين قتل مقصر ميدانم اما واقعا قصد كشتن هيچكس را نداشتم. من از كارم پشيمان هستم و درخواست دارم اولياي دم من را ببخشند. او كه به شدت گريه ميكرد، گفت: عذاب وجدان دارم و از كارم پشيمان هستم. در پايان هيات قضات (غلامي، موسوينژاد، مينايي، پاكدامن و رنجبر) وارد شور شدند و متهم را در قتل عمد مجرم شناختند و به قصاص محكوم كردند.
دیدگاه تان را بنویسید