آیا نوبت عربستان است؟
عربستان تا کنون از دو شیوه برای مقابله با گسترش موج خیزشهای مردمی منطقه –بیداری اسلامی-– به این کشوربهره گرفته است که ظاهرا تاریخ مصرف هر دو رو به اتمام است.
سیاست ما : حوادث این کشورها حاکی از این است که عربستان به استثنای یمن، صحنه بازی را در بحرین و سوریه باخته است و بنا براین در ادامه تحولات منطقه احتمالا گسترش موج اعتراضات به سراسر عربستان دور از انتظار نخواهد بود. تا پیش از این عمده اعتراضات در عربستان به مناطق شیعه نشین شرقیه محدود میشد و دولت عربستان هم با وجهه مذهبی بخشیدن به اعتراضات میکوشید از تسری آن به مناطق سنی نشین جلوگیری کند اما تحولات چند روز اخیر که با خود سوزی نافرجام یک جوان بیکاردر شهر «عرعر» و اعتراضات دانشجویی در شهر «ابحا» واقع در شمال عربستان همراه بود، نشان داد که این سیاست بتدریج کار ایی خود را از دست میدهد. عربستان تا کنون از دو شیوه برای مقابله با گسترش موج خیزشهای مردمی منطقه -بیداری اسلامی-- به این کشوربهره گرفته است که ظاهرا تاریخ مصرف هر دو رو به اتمام است. نخست دولت عربستان به محض بازگشت ملک عبد الله پادشاه این کشور از سفر به آمریکا که برای جراحی دیسک کمر وی صورت گرفت، یک طرح ۳۷ میلیارد دلاری را به منظور افزایش رفاه نسبی مردم به مرحله اجرا گذاشت که بعدها نیز طبق گزارش برخی منابع، بودجه اختصاص یافته به این بخش تا چندین برابر افزایش یافت. اما نکته قابل تامل و بحث انگیزی که در این زمینه وجود دارد و اتفاقا از مباحث اصلی «توسعه» نیز محسوب میشود این است که ارائه یک چنین بستههای اقتصادی و اجتماعی میتواند در کاهش مقطعی اعتراضات اقتصادی موثر وکارساز باشد اما برعکس برای حل مطالبات سیاسی نه تنها کارساز نمیشود بلکه با تقویت جایگاه اجتماعی افراد معترض بر میزان مطالبات آنها میافزاید. از این دید برخورد اقتصادی و اجتماعی با اعتراضاتی که ماهیت سیاسی دارد حداکثر میتواند مشکل را به تاخیر بیندازد. گذشته ازاین، برخی از اعتراضات در عربستان (همچنانکه درجریان یورش نیروهای امر به معروف به جشن سالانه الجنادریه و یا به دانشگاه دخترانه ملک خالد مشاهده شد)، جنبه فرهنگی دارد و از بروز اصطکاک در دیدگاههای فرهنگی و ایدئولوژیک ناشی میشود. زمینههای این اصطلکاک در ساختار نظام سیاسی این کشور نیز نهفته است (چرا که موجودیت سیاسی عربستان محصول تقسیم قدرت میان محمد عبد الوهاب وعبد العزیز بوده است) که تاکنون به گونهای مدیریت شده بود که ازتبدیل اصطلکاک به اختلاف جلوگیری کند. اما اکنون با کهولت سنی و بیماری فرزندان ذکور عبد العزیز و افزایش فشارهای داخلی و خارجی در جهت تحقق اصلاحات سیاسی، مدیریت گذشته دیگر نتیجه بخش نمینماید. از این زاویه میتوان ارتباط معناداری میان اخبار منتشره درباره سکته قلبی نایف بن عبد العزیز ولیعهد عربستان وانتقال وی به امریکا با گسترش اعتراضات به مناطق سنی نشین شمال عربستان برقرار کرد. شیوه دوم دولت عربستان برای پیشگیری ازگسترش دامنه خیزشهای مردمی منطقه به این کشور و بخصوص مناطق سنی نشین که الان کارایی خود را از دست میدهد، فرافکنی بحران بوده است که به صورت اشغال پیشدستانه در بحرین، مدیریت بحران در یمن و کمک به براندازی نظام در سوریه تبلور یافته است. اما حوادث این کشورها حاکی از این است که عربستان به استثنای یمن، صحنه بازی را در بحرین و سوریه باخته است و بنا براین در ادامه تحولات منطقه احتمالا گسترش موج اعتراضات به سراسر عربستان دور از انتظار نخواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید