لزوم بازنگری در لیست اصولگریان برای دور دوم انتخابات
الياس نادران/این جریان موازی توسط کسانی در حال شکل گیری است که نه اخراجی دولت بلکه جدا شده از دولت هستند و با ماموریت از راس گروه انحرافی، تشکیل جریان موازی اصولگرائی را کلید زده اند و البته در این راه نیز برخی ناآگاهانه و حتی با خوش نیتی همراه این جریان شده اند. با تسامح و در بهترین حالت می توان گفت که نگاه این جریان موازی به مجلس نهم سکوی پرشی برای ریاست جمهوری است و البته در تحلیل نگران کنده تر بیم آن می رود که این جریان موازی به فراتر از ریاست جمهوری بیاندیشد. مقابله با شکل گیری چنین جریان خطرناکی باید در دور دوم انتخابات کلید بخورد .
الياس نادران در الف نوشت: انتخابات دور اول مجلس نهم نیازمند بازبینی و آسیب شناسی اساسی است. بازبینی و بازخوانی این انتخابات به این دلیل اهمیت دارد که سازمان آرای این دوره، بیش از گذشته، متعلق به اجتماع گسترده از مردمی است که در برهه های حساس نظام حضور موثر در صحنه داشتند و طبیعی است که توجه به این سرمایه عظیم و باارزش اجتماعی و تلاش برای از بین بردن سوء تفاهم و سوء برداشت های سیاسی، مهمتر از راه یابی به سطوح قدرت است. آنچه در دور اول انتخابات گذشت، حسب برخی تنگ نظری ها و وحدت شکنی ها و تکروی ها و اتهامات ناصواب و فضاسازی های غیراخلاقی، منجر به انتشار چند لیست مجزا و نهایتا تشتت آرا شد. اتفاق مهمتراین بود که اختلافات و سوء تفاهمات سیاسی در صدر هرم اصولگرائی نماند و مطابق پیش بینی ها و هشدار برخی دلسوزان تا بدنه و کف این هرم نیز منتقل شد و جوانان خوشدل و مومن و دلسوز را هم درگیر شایعات و اخبار غیرمعتبر و گمانه زنی های غیرواقعی کرد. علیرغم حضور میلیونی و تحسین برانگیز مردم، این تشتت و چند دستگی میان اصولگرایان چند اثر نامطلوب داشت که اگر در دور دوم انتخابات مورد توجه و اصلاح قرار نگیرد بی شک آثار جبران ناپذیری خواهد داشت. اولین اثر، نهادی کردن بسیاری از سوء ظن ها و سوء برداشت ها نادرست سیاسی است که به حتم در کوتاه مدت قابل اصلاح نخواهد بود. بسیاری از شنیده ها و اخبار غیرواقعی درباره آدم ها و فعالین سیاسی در پای صندوق رای باورپذیر و جدی تر شد و مع الاسف رنگ واقعیت به خود گرفت. اصلاح چنین برداشت هائی آسان نیست و این ظلم آشکار که با هدف کسب قدرت صورت گرفت قابل گذشت نخواهد بود. اثر دوم انتقال اختلافات از راس جریان اصولگرائی به بدنه اجتماع است که این وحدت شکنی و افتراق اجتماعی و گسست میان متدینین، اثر قهری تمامیت خواهی و ادعای "محور حق بودن" برخی سیاسیون است. آسیب دیگر سردرگمی مردم پای صندوق رای و نهایتا تشتت آرا است که منجر به راه یابی تنها ۵ نفر در دور اول به مجلس و رقابت ۵۰ کانیددای دیگردر دور دوم انتخابات در استان تهران شد. انتخاباتی که میتوانست با رای قاطع و پرصلابت مردم به اصولگرایان، تبدیل به نمایش اقتدار و وحدت شود، با آرای پراکنده و متشتت موجب تضعیف آرا و رقابت میان اصولگرایان و اصلاح طلبان در دور دوم شد. در نهایت احیای روش غلط انتخاباتی سال ۸۸ و دامن زدن به فضای دوقطبی سیاسی از دیگرآسیب های دور اول انتخابات بود که متاسفانه برخی برای کسب رای متوسل به آن شدند و با تهییج افکار و اتهام زدن ها و هتک حرمت ها بجای تاکید بر شعور اجتماعی، پای بر جهل مخاطب گذاشتند. چنین آسیب هائی در کنار دهها دلیل دیگر ایجاب می کند که بزرگان جریان اصولگرائی در دور دوم انتخابات یکبار دیگر دور هم جمع شوند وبا توجه با واقعیت های موجود و آنچه در دور اول گذشت و مطالبه جامعه اصولگرا، ضمن مهندسی جدید از کاندیدها حاضر در دور دوم انتخابات، لیست واحد و قابل اعتمادی را تهیه کنند. لیست قابل اعتماد و اتکا در دور دوم انتخابات در استان تهران، باید با توجه به وزن کشی جریان سیاسی در دور اول انتخابات صورت گیرد و چارچوب های مورد نظر جبهه متحد متناسب با این دور از انتخابات مورد بازبینی قرار گیرد. در این مرحله از انتخابات بجز ملاک های گذشته باید انتخاب افراد و قرار گرفتن آنها در لیست، متناسب با ترکیب آرا و مطالبه مردم و وزن کشی کاندیدها صورت گیرد و تلاش شود چهره هائی در لیست قرار گیرد که موتور محرکه لیست باشند نه وزنه و کند کننده. ارائه چنین لیستی باید با توجه سابقه افراد و کارامدی باشد و بی اعتنا به تک روی برخی وحدت شکنان و مذاکره بیهوده و فرصت سوز با آنها، لیستی در شان خانه ملت و البته متناسب با خواست جامعه تهیه شود. در غیر اینصورت آنچه در آینده شاهد خواهیم بود، مجلسی چند اقلیتی است که بسیاری از مسائل ساده را بااختلاف های سطحی و بیهوده به یک چالش تبدیل می کند. بدون شک همدلی و همراهی در چنین مجلسی مشکل تر از مجالس گذشته خواهد بود. اختلاف میان اصولگرایان واقعی و ناکامی مقتدرانه و یک رنگ آنها برای رسیدن به مجلس، در حالی است که جریان موازی اصولگرائی با تمام قوت در حال شکل گیری است و به نظر میرسد پس از ناکامی های چند باره جریان انحرافی، اتاق فکر این نحله منحرف ، تمام ظرفیت های خود برای تشکیل چنین جریان موازی را بکار گرفته است. این جریان موازی توسط کسانی در حال شکل گیری است که نه اخراجی دولت بلکه جدا شده از دولت هستند و با ماموریت از راس گروه انحرافی، تشکیل جریان موازی اصولگرائی را کلید زده اند و البته در این راه نیز برخی ناآگاهانه و حتی با خوش نیتی همراه این جریان شده اند. با تسامح و در بهترین حالت می توان گفت که نگاه این جریان موازی به مجلس نهم سکوی پرشی برای ریاست جمهوری است و البته در تحلیل نگران کنده تر بیم آن می رود که این جریان موازی به فراتر از ریاست جمهوری بیاندیشد. مقابله با شکل گیری چنین جریان خطرناکی باید در دور دوم انتخابات کلید بخورد . این راه بدون تردید بی هزینه نخواهد بود و در اولین قدم لازم است برخی از خوبان اصولگرا به ناچار از لیست اصولگرایان اصلح جدا شوند. چرا که در این مرحله چاره ای جز تشکیل لیست جدید با تاکید بر وزن کشی جریانات و افراد سیاسی در دور اول انتخابات نخواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید