سرویس سیاسی«فردا»: چرا خاتمی رای داده است؟ این پرسشی است که این روزها محل تحلیل
های فراوانی است اما بی شک آنچه که در این میان مهم است تایید تحلیل هایی بود که بر این امر تکیه داشت که خاتمی در حوزه عمل سیاسی بعضا متفاوت از سردمداران فتنه می اندیشد و می کوشد روزنه های ارتباط با نظام را برای خود حفظ کند. اینچنین بود که او با انداختن رایی به صندق ولوله ای آفرید و پس از آن با انتشار بیانیه ای بر مواضع اصلاح طلبانه ای که با آرمان های انقلاب قرابت دارد تاکید کرد. اما در این میان ذکر یک نکته اهمیت فراوانی دارد. سوال این است که چگونه خاتمی به این نتیجه رسید و چگونه با علم به این امر که مورد هجمه قرار می گیرد به میدان آمد ؟ پاسخ این امر را باید در حوزه ای بیرون از جریان دوم خرداد جستجو کرد . مطایق اخبار غیر رسمی خاتمی پس از مشورت هایی تصمیم به این کار گرفت و کوشیدبا این عمل روزنه ای را برای فعالیت سیاسی جریان متبوعش باز کند. در این میان اما نکته مهمی وجود دارد؛بی شک اصولگرایان منتقدین و مخالفین افکار و کردار جریانی هستند که آقای خاتمی
راهبری آن را برعهده دارد و چه در دوران زعامت خاتمی و چه بعد از آن با منطقی علوی کوشیدند هشدار و انذارهایی را به این جریان دهند تا «اصلاحی» در مسیر اصلاح طلبان فراهم آید . امری که در دوران دوم خرداد با واکنش هتاکانه این جماعت مواجه شد و جدا از کاربست انواع فشارها علیه منتقدین با براه انداختن جنگ رسانه ای می کوشیدند هر منتقدی راخاموش و از میدان به در کننند .در باره انتخابات اخیر هم باز این اصولگرایان منتقد بودند که خاتمی و جریان او را به اموری پرهیز دادند و با شرح اتفاقات گذشته آنها را به فضایی فراخواندند که به مصلحت آنان بود . مهمترین مواضع در این خصوص را دکتر عماد افروغ شخصیت برجسته اصولگرا انتخاذ کرد و پیش از انتخابات با شرح روندی که جریان دوم خرداد در گذشته طی کرده بود هشدارهایی را به طیف معتدل اصلاح طلب داد که اسیر در بازی افراطیون تحریمی نشوند . این امر گویا این بار محقق شد و این قشر با گوش فرا دادن به نصایح اصولگرایان کنشی را سامان دادند که از «خودکشی سیاسی» جلوگیری کرد . برای درک بهتر این امر مواضع دکتر عماد افروغ به عنوان عضو شاخص جریان اصولگرای منتقد که قبل از انتخابات بیان شده است،در ذیل آورده
می شود؛ * زمانی که اصلاح طلبان حاکم بودند هنگامی که نظرم را در مورد آنان می پرسیدند همواره م
ی گفتم که اصلاح طلبی یک واقعیت چند گفتمانی است و خاستگاه نظری و ایدئولوژیک و حتی مواضع غیر سیاسی و حتی سیاسی متفاوت دارند.برخی از آن ها سابقه انقلابی دارند وجزء نیروهای ارزشی محسوب می شوند، اما برخی از آنها ساختار شکنی کردند وشعارها و اقداماتی خارج از چهارچوب انقلاب اسلامی و حتی قانون اساسی داشتند و نباید توقع داشته باشند که فرش قرمز زیر پای آن ها پهن شود. * ب ه نیروهای اصلاح طلب ملتزم به انقلاب اسلامی توصیه می کنم که نباید فرصت ها را از دست داد، بیایند و وارد عرصه رقابت انتخاباتی شوند و گرفتار این خودکشی سیاسی نشوند که انتخابات را تحریم کنند.: سالم نبودن و به عبارتی فاسد دانستن علی الاطلاق انتخابات آتی موضع تمام اصلاح طلبان نیست، چرا که برخی از اصلاح طلبان این موضع غیر منصفانه را زیر سوال بردند و متعرض وجه ساختار شکنانه آن شدند. *اینکه انتخابات در کشور را سیاه و فضا را با زمان شاه یکسان بدانند یک مقایسه غلط و مع الفارق است و توقع نباید
داشت که با این موضع گیری مردم نسبت به آنها اقبالی نشان دهند...این آقایان نمی توانند مدعی شوند که زمانی که به اصطلاح حاکم بوده اند مجلس در رأس امور بوده و به خوبی از در رأس بودن خود دفاع ومراقبت کرده اند. بنده نمی خواهم زخم های کهنه را بازکنم، اما به یاد دارم که در مجلس ششم چه اتفاقی افتاد، آیا واقعاً در همین حد نیم بند مجلس هفتم و هشتم بر قوه مجریه نظارت و نقادی وجود داشت؟ آیا به راحتی می توان شعار خروج از حاکمیت، استعفای دسته جمعی، تحصن ، اعتصاب غذا و نامه نگاری به مقامات بیگانه را فراموش کرد؟ به علاوه مقایسه مجلس با مجلس حسنی مبارک نهایت کم لطفی و بی انصافی حتی در مورد مجالس گذشته نیست؟ و آیا این مقایسه های مع الفارق گامی در جهت اصلاح امور است؟ * برخی از افراد انتخابات را تحریم کردند، هرچند که میگویند ما کلمه تحریم را به کار نبردهایم ولی مضمون کارشان تحریم بود که این کار شایستهای نبود. بنده میگفتم که باید منصف باشیم؛ من به افرادی که انتخابات را تحریم کردند گفتم که موضع شما، موضع همه دوم خردادیها نیست و بعد هم دیدیم که واقعا اینطور است چرا که یک طیفی آمدند و رقابتی نسبی هم شکل گرفت.حضور حداکثری، هم
گفتمان انقلاب اسلامی را زنده نگه میدارد، هم مردمسالاری دینی ما را نشان میدهد، هم مقبولیت نظام را به رخ میکشد و هم نسبت به تهدیدهایی که در مورد انقلاب وجود دارد میتواند مؤثر باشد. بنابراین فکر میکنم که وضعیت میتوانست بدتر از این باشد، اما هم اکنون وضعیت آنچنان بد هم نیست. *اصلاحطلبانی که دم از تحریم انتخابات میزنند هدفشان این است که میخواهند نارضایتیشان را بروز دهند، یعنی نمیگویند که تحریم میکنیم. چرا که اگر بگویند تحریم به این معناست که دیگران را هم به شرکت نکردن در انتخابات فرا میخوانند. ا لبته من فرق اینکه شرکت نمیکنیم و تحریم هم نمیکنیم را خیلی نمیفهمم یک وقت است که شرکت نمیکنند و اعلام هم نمیکنند و این قابل درک است؛ ولی وقتی که اعلام میکنند که شرکت نمیکنند به تحریم نزدیک میشوند. به نظر من اگر میخواهند که رای ندهند نباید اعلام کنند چرا که معنی تحریم به خود میگیرد.... اینکه بگویند ما رأی نمیدهیم و یا شرکت نمیکنیم این نزدیک به تحریم است. *انتخابات یک مقوله آزاد است و هر کسی میتواند آزادانه نسبت خودش را با این انتخابات معلوم کند؛ یک کسی سکوت میکند، یک کسی رای میدهد و یک کسی
هم رای نمیدهد؛ یک کسی است که تشویق میکند و یک کسی هم تشویق نمیکند؛ در نظام جمهوری اسلامی این موارد اشکالی ندارد؛ اما وقتی یک جریان سیاسی میگوید که ما تحریم نمیکنیم ولی شرکت هم نمیکنیم، این به نظر میرسد که مقداری اشکال دارد و از جنس مقولهای که من گفتم نیست.وقتی کسی نمیخواهد شرکت کند، شرکت نکند ولی وقتی که اعلام میکند که شرکت نمیکند، نمیدانم که فرقش با تحریم چیست، در واقع اگر شرکت نکنند و اعلام هم نکنند مشکلی نیست. حالا اینکه اصلاحطلبان با آرم و یا بیآرم میآیند، فرقی نمیکند و اشکالی ندارد؛ شاید بگویند که ما تصمیم گرفتهایم این بار بدون آرم بیاییم؛ مگر اصولگرایی همیشه با پرچم اصولگرایی بوده، تا دیروز اصولگرایی پرچم دیگری داشت و حالا با پرچم دیگری آمده؛ آیا این پرچم باید همیشه پرچم تشکیلاتی باشد؛ علم و پرچم عوض میشود و مثلا میگویند که ما ایندفعه تک تک میآییم و یا یک پرچم دیگری میگوید ما با اسم جدیدی میآییم؛ اشکالی ندارد ، به نظر من در کشور ما که آنچنان احزاب متشکل و تشکلیافته و سازمانیافته ندارد، خیلی این مسئله ایرادی ندارد. البته یکی از مشکلات ما همیشه همین بوده است که متناسب با
مقتضیات روز، پرچم عوض شده و حتی محتوا هم بعضی مواقع عوض شده است. (سخنان دکتر افروغ در گفتگو با عصر امروز و فارس بیان شده است)
دیدگاه تان را بنویسید