دلایل شرکت خاتمی در انتخابات از نظر ابطحی
شجاعت تصمیم گیری برای آقای خاتمی در شرکت در انتخابات بد ترین خبر برای افراطیون درون حاکمیت بود که بسیاری از نقشه ها را برهم زد.
مهمترین محورهای یادداشت ابطحی در وبلاگ خود: - من در مصاحبه چند ماه پیش که با یکی از سایتها داشتم و تفاوت های جنبش سبز را که به خاطر اعتراض به انتخابات شکل گرفته بود را با جریان اصلاحات که برای نهادینه کردن اصلاح درونی به وجود آمده بود را متذکر شدم، با همین موج مخالفت روبرو شد. - همچنین با اینکه تعمدا هفته های طولانی آقای خاتمی را ندیده بودم و در مورد انتخابات حرفی با ایشان نزده بودم، به راحتی برای همه دوستانم پیش بینی میکردم که آقای خاتمی در انتخابات شرکت خواهد کرد. و عدم شرکت آقای خاتمی در انتخابات مجلس را یک اشتباه استراتژیک سیاسی می پنداشتم. - شجاعت تصمیم گیری برای آقای خاتمی در شرکت در انتخابات بد ترین خبر برای افراطیون درون حاکمیت بود که بسیاری از نقشه ها را برهم زد. - رسالت مهمتر آقای خاتمی به عنوان حافظ اندیشه اصلاح طلبی در کشور که میتواند در پس این امواج پر خشونت، راه بی تنش و درون حاکمیتی را برای سربلندی کشور مدیریت کند، میتواند دلیل این شجاعت تلخ باشد. چرا تعارف می کنیم؟ آقای خاتمی اصلاح طلبی بود که از ابتدای حضور در صحنه سیاسی خودش را درون نظام و منتقد شیوه های اجرایی معرفی میکرد. روش اصلاح طلبی هم علیرغم همه انتقادات، از درون صندوقهای انتخابات میگذشت. حتی انتخاباتی که دهها اعتراض به شیوه برگزاری آن باشد. - شرکت نکردن در انتخابات و تحریم ان منش متفاوتی با شعارهای همیشکی اقای خاتمی بود و در صورت عدم شرکت و طبعا ورود جبهه پر فشاری بر هواداران، اقای خاتمی را در معرض این سئوال جدی قرار می داد که چرا به عوان یک صاحب مکتب اصلاحگری از مبانی خود عقب کشیده است؟ - شک نیست که کسانی در داخل و خارج بودند و هستند که باور به اصلاح نظام ندارند. آنها باید از روش های خود بهره بگیرند و بی دلیل سعی نکنند که آقای خاتمی و خیلی از معترضان را هم اندیشه خود بپندارند. کشف مهم و جدیدی هم نیست که بگویند آقای خاتمی و همفکرانش حاضر نیستند در برابر کلیت نظام بایستند. - این خواسته که اصلاح طلبان درون نظام را به سمت بیرون هدایت کنند، یک همکاری ناخواسته افراطیون داخل حکومتی و خواستاران تغییر نظام بیرون حکومتی بود که با رای دادن آقای خاتمی خنثی شد. - در این رای دادن، به عقیده من هیچ لطفی از سوی حکومت نصیب آقای خاتمی نمی شود. معامله ای در این میان صورت نگرفته. - در دراز مدت وی را در همان چارچوب اندیشه متعلق به خودش نگه میدارد. - نظر من و خیلی از تحلیلل گران این بود که به دلایل مختلفی مردم حضور قابل قبولی در انتخابات خواهند داشت. این را ماهها پیش در مصاحبه هایم گفته بودم. دلایل زیادی هم دارد. یکی برای اینکه اکثریت مردم کشور دور از این اتفاقات سیاسی هستند و اصرار دارند از نظام اسلامی به دلایل عقیدتی با همه کاستی هایش حمایت کنند. دیگر اینکه در انتخابات مجلس، جز در شهرهای بزرگ مسایل و رقابتهای منطقه ای تعیین کننده است ونه مسایل سیاسی. شرایط جهانی و نگرانی از حملات خارجی و به هم ریختگی احتمالی پس از آن، نظرات رهبران دینی ، حضوررسانه های فراگیر، خستگی از اتفاقات سیاسی سالهای اخیر، و دهها عامل دیگر حکایت طبیعی از شرکت مردم داشت. - شرکت و عدم شرکت اقای خاتمی و دیگر بزرگان اصلاح طلبی هم در تعداد رای در انتخابات مجلس چندان موثر نبود و تنها به جدا شدن از بدنه مردم منجر می شد. و در برابر همه خطرات خارجی و داخلی آینده تمام سنگینی آن بر دوش اصلاح طلبان بود. - من این تصمیم اقای خاتمی را یکی از سیاسی ترین و قابل دفاع ترین تصمیمهایی میدانم که بی انگیزه دنیایی صورت گرفته بود ودر چارچوب مبانی اندیشه اش بود. رای دادن فردی که نتیجه کارش بر روند یک اندیشه اثر میگذارد، اشتباه نبود. ایجاد باور های قبلی که آقای خاتمی در انتخابات شرکت نمی کند اشتباه بود که اگر آقای خاتمی مشاورانی داشت که این توضیحات را از قبل انتخابات می دادند، و یا ازمواضع شتابزده جلوگیری میکردند، بار این شوک موجود را کم میکرد. این نوشته البته به معنای اهانت به هیچکس که نظرات تفاوتی دارند نیست. تنها ابراز یک نقطه نظر در مورد تصمیم شرکت آقای خاتمی در انتخابات است و اولیه ترین اصول دموکراسی این است که هر کس بتواند از نظری که قبول دارد دفاع کند و البته نظرات دیگران را هم بشنود.
دیدگاه تان را بنویسید