ناگفتهها و خاطرات دختر شهید عماد مغنیه
بسیاری از دوستان و همکاران من نمیدانستند که من دختر عماد مغنیه هستم و پس از شهادت پدر، توانستم این مساله را آشکار کنم. آنها مرا مورد عتاب قرار میدادند که چرا به ایشان نگفتهام. در واقع ما تا پیش از شهادت پدرم یک زندگی تقریبا مخفیانه داشتیم.
اختصاصی: دختر عماد مغنیه دیدگاههایش را درباره پدر شهیدش، نگاه مردم ایران به حاج عماد، زندگی مخفیانه خانواده و خاطرات و ویژگیهای شخصیتی شهید مغنیه تشریح کرد. دختر شهید عماد مغنیه* سالن هتل مملو از افرادی است که برای شرکت در کنفرانس به ایران آمدهاند. هرچند نفری بر سر میزی نشستهاند و با یکدیگر صحبت میکنند. انگار در این فضا همدیگر را پیدا کردهاند و حرفهای بسیاری برای گفتن دارند. در گوشهای از سالن دو خانم مانتویی نشستهاند که نوع لباس و چهره آنها نشان میدهد که لبنانی هستند. با دوستی که قرار بود دیدار مرا با فاطمه مغنیه هماهنگ کند تماس گرفتم و متوجه شدم که او سر میز با آن نشسته و در حال صحبت است. همین که جلو رفتم مرا به آن دو خانم جوان معرفی کرد و متقابلا گفت ایشان دختر حاج عماد و دیگری خواهر حاج عماد هستند. در اولین برخورد با تبسمی که داشت مرا یاد پدرش انداخت. هرچند که میخواستم با او بنشینم و ساعتها از پدرش بشنوم. اما به دلیل خستگی که در چهرهاش دیدم و نیز مهمتر از آن اطلاعات کم فاطمه از پدرش مرا بدان واداشت که مصاحبهام را کوتاه کنم. نکته جالب آن است که اونیز در لابلای حرفهایش گفت من نیز میخواهم پدرم را بیشتر بشناسم. این مسئله بیانگر آن بود که این شهید حتی در خانه خود نیز کمتر شناخته شده بود. گفتگوی ذیل حاصل مصاحبه مختصری با فاطمه مغنیه دختر حاج رضوان است. امید دارم که بتوانم در آیندهای نزدیک از این شهید بزرگوار بیشتر بنویسم. سلام علیکم، اول ورود شما به ایران را خیر مقدم میگویم و تقاضا دارم که نظرتان را پیرامون ایران بفرمایید. متشکر و ممنون، البته این بار اول من نیست که به ایران میام به همین دلیل نظرم پیرامون ایران مشخص است. من و هر لبنانی علاقه خاصی به ایران دارد. با این وصف شما باید فارسی بلد باشید. با توجه به اینکه پدرتان نیز بلد بودند و خودتان چندین مرتبه ایران آمدهاید. تاحدودی متوجه میشوم اما نمیتوانم صحبت کنم انشائ الله تلاش میکنم در لبنان از طریق رایزنی فرهنگی برای یادگیری زبان اقدام کنم. فرزند چندم حاج عماد هستید؟ اول و بعد از من ۲ پسر و یک دختر است. چندسال دارید؟ ۲۷ سال دارم و صاحب دو فرزند یکی پسر و دیگری دختر چند وقت است که ازدواج کردید؟ حدود ۱۱ سال است که ازدواج کردهام و فرزند اول من ۱۱ سال سن دارد. عماد مغنیه که به تازگی متولد شد چه نسبتی با شما دارد؟ برادرزاده من یعنی فرزند برادر بزرگتر است. شهادت پدر شما چه تاثیر برنوع روابطتان با دوستانتان داشت؟ بسیاری از دوستان و همکاران من نمیدانستند که من دختر عماد مغنیه هستم و پس از شهادت پدر، توانستم این مساله را آشکار کنم. آنها مرا مورد عتاب قرار میدادند که چرا به ایشان نگفتهام. در واقع ما تا پیش از شهادت پدرم یک زندگی تقریبا مخفیانه داشتیم. رابطه شما با شهید چگونه بود آیا خاطرهای برای ما نقل میکنید؟ رابطه من با پدرم یک رابطه بیشتر دوستانه بود تا پدر و فرزندی، حتی در خیلی از مسایل جزئی نیز از او مشورت میگرفتم. حاج عماد پدری مهربان و مسؤولیت پذیر، در خانه، دوستی واقعی و خیرخواه برای من و استادی دلسوز برای فرزندانش بود. قبل از شهادتش من مشغول امتحانات علوم سیاسی بودم. پدرم یک بار یکی از کتابهای درسیام را خلاصه کرد و بعضی موارد را برایم تشریح و تفسیر کرد. وقتی از او درباره یک موضوع سؤال میکردم بسیار با حوصله برایم توضیح میداد. آیا از حاج عماد دسنوشتهای هم هست؟ بله زیاد. البته بخشهایی که مربوط به مسائل امنیتی و عملیاتهای حزب الله است در اختیار ما نبوده بلکه موارد مربوط به دلنوشتههای ایشان موجود است. خوب نظر شما پیرامون کنفرانس بیداری اسلامی و جوانان چیست؟ به طور قطع این کنفرانس به دلیل ترکیب جمعیت از لحاظ کمی و کیفی و میانگین سنی در نوع خود بینظیربود امیدوارم که این رویه ادامه پیدا کند و در عین حال نواقص طبیعی آن بهبود یابد ولی در کل کنفرانس بسیار مطلوبی بود. خانم مغنیه! ما بیشتر با ابعاد مبارزاتی شخصیت حاج عماد مغنیه آشنا هستیم، با عنایت به اینکه این روزها در آستانه فرارسیدن سالگرد شهادت مظلومانه این سردار رشید مقاومت هستیم، توضیحاتی درباره اخلاق و جایگاه ایشان در میان اعضای خانواده بفرمایید؟ یکی از ویژگیهای بارزی که در زندگی خانوادگی پدرم، حاج عماد مغنیه به چشم میخورد، تواضع ایشان بود. ایشان با اعضای خانواده بسیار مهربان بودند و هر وقتی که در خانه بودند، ما احساس امنیت میکردیم. البته این برخورد تنها منحصر به افراد خانواده نمیشد، بلکه حتی کسانی که ایشان را نمیشناختند و از بیرون به خانه ما میآمدند و با ایشان همنشین میشدند، در برخورد با پدرم احساس غریبی نمیکردند چون محبت زیادی به آنها میکرد. پدرم، شهید مغنیه، در عین حال که فردی مبارز بود، صفت تواضع در ایشان بسیار برجسته بود. موج بیداری اسلامی این روزها اکثر کشورهای عربی - اسلامی را در برگرفته است، به نظر شما مقاومت جوانان لبنانی و شهادت شهید بزرگوار، حاج عماد مغنیه، چه تأثیری بر بیداری جوانان مسلمان در سراسر جهان اسلام داشته است؟ به نظرم شهادت حاج عماد مغنیه تأثیر زیادی بر جوانان مسلمان در جهان اسلام داشته است. خون ایشان جریان بیداری اسلامی را به اینجا رسانده است. قطعاً مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین نقش بزرگی در بیداری اسلامی داشته است. شهادت پدرم، سبب آشنایی بیشتر جوانان مسلمان با مظلومیت خود و تشویق آنان به مبارزه با استبداد و دیکتاتوری در کشورهای اسلامی گردید و امروز ثمرات این خونهای مقاومت در لبنان و فلسطین را در سرتاسر جهان اسلام مشاهده میکنیم. خانم مغنیه! شما به عنوان فرزند یکی از شهدای سرافراز مقاومت اسلامی در لبنان، در کنفرانس جوانان و بیداری اسلامی شرکت کردهاید و در دیدار با مقام معظم رهبری، در محضر ایشان صحبت کردید، لطفاً نظرتان را درباره این کنفرانس و همچنین دیدار با ولی امر مسلمین جهان بفرمایید؟ به نظرم این کنفرانس فرصت بسیار خوبی بود و من از شرکت در این کنفرانس بسیار خرسندم. دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی، برای من یک دیدار بسیار معنوی و خوبی بود. این دیدار نشاط و روحیه فوق العادهای در من ایجاد کرد. مقام معظم رهبری همواره با بینش عمیقی که نسبت به مسائل جهان اسلام و بیداری اسلامی دارند، به همه روحیه میدهند. هم بنده و هم سایر مهمانان از این جلسه و بیانات ارزشمند ایشان خیلی استفاده کردیم. آن قدر از این دیدار خوشحال هستم که نمیتوانم با کلمات آن را بیان کنم. جمهوری اسلامی ایران خانه ماست و ما همگی فدایی رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنهای هستیم. از احساس خودتان بعد از شهادت پدر و در شرایطی که ایشان در کنار شما نیستند برای ما بفرمایید؟ بعد از شهادت پدر و در شرایطی که پدر در میان ما نیست، ما دلتنگ ایشان میشویم زیرا بودنشان برای ما احساس امنیت به همراه داشت اما بعد از شهادتش نیز ما احساس میکنیم که خون ایشان به ما امنیت میدهد. ما معتقدیم که پدرمان، حاج عماد مغنیه، برای دفاع از وطن و اسلام در مقابل رژیم صهیونیستی مبارزه کرده است و در راه مقاومت به شهادت رسیده است و به اینکه فرزندان این چنین پدری هستیم، افتخار میکنیم. برای انتقال تفکرات و شخصیت این شهید بزرگوار برنامه خاصی ندارید؟ به دنبال آن هستیم که کتابی پیرامون ایشان بنویسیم. اما این مسئله بنا به دلایل متعدد دشوار است. در عین حال که شخصیت ایشان ابعاد ناشناخته زیاد دارد. موسسهای فرهنگی نیز در همین راستا تاسیس شده است. به عنوان آخرین سؤال، به نظر شما حاج عماد در ایران چقدر مورد توجه است؟ در دیدارهایی که در این چند سال داشتم به خصوص بعداز شهادت پدرم، علاقه مردم ایران به حزب الله و همچنین شخص حاج عماد به عینه دیدهام که نمونه بارز آن پیام تسلیت امام خامنهای است. در این کنفرانس نیز افراد زیادی را دیدم که نسبت به پدر شهیدم ابراز لطف نمودهاند. حتی از یکی دوستان حاضر در کنفرانس شنیدم که بعد از شهادت حاج عماد بسیاری از ایرانیها بر روی فرزندان خود پیشوند عماد و نام رضوان را گذاشتهاند.
دیدگاه تان را بنویسید