مکالمه خواندنی اشرف پهلوی با یک ارتشبد

کد خبر: 186465

متن گفتگوی تلفنی اشرف با ارتشبد طوفانیان را که در زیر می خوانید به فاصله دو ماه اتفاق افتاده و در هر دو مورد «ساواک» تلفن ها را زیر کنترل داشتند و به شاه اطلاع دادند و او در هر دو مورد پاسخ داده است که از موضوع با اطلاع است.

فارس: با هر سند تازه‌ای که به دست می آید گوشه‌ای از غارت ها و چپاول های رژیم پهلوی فاش می‌شود. متن مکالمات اشرف خواهر شاه خائن با ارتشبد طوفانیان کارگزار شاه که به عنوان مأمور خرید اسلحه، مأمور اخاذی و رشوه‌گیری از کمپانی‌های مختلف و سرازیر کردن آن به جیب شاه و خانواده او بود یکی از همین سندها است.

این متن نشان می‌دهد که چگونه این دزدان حتی به خود هم رحم نمی‌کردند و سهم یکدیگر را نیز به یغما می‌بردند. در این مکالمات اشرف از ارتشبد طوفانیان می‌خواهد تا برای او ده سهم دیگر از یک شرکت راه «به هر ترتیبی که شده» بدست آورد زیرا او باید «اکثریت داشته باشد».

در مکالمه بعدی طوفانیان ترتیب انتقال سهام را داده و به سهامداران قبلی گفته که اگر به رضای خودشان ده سهم را ندهند به زور همه سهام را از آنها خواهد گرفت.

متن گفتگوی تلفنی اشرف با ارتشبد طوفانیان را که در زیر می خوانید به فاصله دو ماه اتفاق افتاده و در هر دو مورد «ساواک» و «ضد اطلاعات» ارتش، تلفن ها را زیر کنترل داشتند و برای اینکه مبادا به منافع مالی خود شاه لطمه‌ای وارد بیاید به او اطلاع دادند و شاه در هر دو مورد پاسخ داده است که از موضوع با اطلاع است و به دزدی های خواهرش که با دلالی کارگزار مخصوص او انجام گرفته صحه گذاشته است.

مکالمه زیر در تاریخ هفدهم بهمن ماه 1354 انجام گرفته است. این متن از گزارش ضد اطلاعات ارتش به «ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران، ارتشبد ازهاری» تهیه شده است:

چکیده‌ای از موضوع و مشکل:

مکالمات تلفنی سرگرد زمانیان به لحاظ ارتباط نامبرده با تعدادی از بیگانگان برابر اوامر تحت کنترل می‌باشد و نتیجه کنترل‌ها به تناوب از استحضار گذشته است.

خط مشی‌ها، دستورات و بیانیه‌های موضوع:

در کنترل مکالمات تلفنی افسر یاد شده بالا ـ موارد زیر شنیده شده است که از عرض می‌گذرد:

1. سرگرد زمانیان به دفتر والا حضرت اشرف تلفن کرده ولی موفق به صحبت نمی‌شود (به علت اشتباه گرفتن شماره تلفن).

2. والا حضرت اشرف از پاریس به دفتر آجودان تیمسار طوفانیان تلفن و می‌پرسد شما آجودان آقای طوفانیان هستید می‌خواهم با آقای طوفانیان صحبت کنم. من والا حضرت اشرف هستم. سرگرد زمانیان ضمن عرض تعظیم می‌گوید گوشی حضورتان. بلافاصله تیمسار طوفانیان با والا حضرت اشرف تلفنی تماس و موارد زیر عنوان می‌گردد:

تیمسار طوفانیان: تعظیم عرض می‌کنم.

والا حضرت اشرف: تیمسار صدای مرا می‌شنوید؟ احوال شما چطور است؟

تیمسار طوفانیان: تعظیم عرض می‌کنم.

والا حضرت اشرف: آقا من آن شب یادم رفت بگویم این کمیسیون که می‌گویید 10 حتماً باید بدهند. یعنی 10% مال محوی یا هر طور و هر که باشد باید بخرند.

تیمسار طوفانیان: بله قربان چشم، فرمودید مال محوی را؟ چشم اقدام می‌کنم.

والا حضرت اشرف: در ضمن آن وقت، آن چیزی که به شما گفتم شما درست وارد نیستید. ببینید درست آن چیزی است که به من گفتید. نمی‌دانم چند چیزی که مال خودشان است آژانس‌هایی که دارند، من هستم در آنجا و باید باشم. تحقیق کنید ببینید من هستم یا نیستم ولی فکر می‌کنم که باشم.

تیمسار طوفانیان: بله چشم. باشد چشم.

والا حضرت اشرف: می‌خواستم بگویید بخصوص که من 30% داشته باشم آنجا الان 28% یا بیست و خورده‌ای است. 31% باید باشد که من اکثریت داشته باشم.

تیمسار طوفانیان: بله چشم من صدا می‌کنم و به آنها می‌گویم.

والا حضرت اشرف: مواظب باشید بعد برایتان تلفن می‌زنم ببینید من آنجا هستم یا نیستم.

تیمسار طوفانیان: چشم مجدداً چک می‌کنم عرض ادب. متشکرم.

در پایین این گزارش به خط و امضای ارتشبد ازهاری نوشته شده است:

«در شرفیابی مورخه 6/11/54 به شرف عرض مبارک شاهانه رسید و ذات مبارک ملوکانه فرمودند از موضوع با اطلاع هستند».

***

مکالمه زیر در هفدهم اسفند 1354 میان اشرف و ارتشبد طوفانیان انجام گرفته و از طریق ساواک به اطلاع شاه رسیده که باز هم او از این موضوع اظهار اطلاع کرده است.

تیمسارطوفانیان: الو، الو ـ الو تعظیم عرض کردم.

اشرف: سلام علیکم آقای طوفانیان حال شما.

تیمسارطوفانیان: عرض ادب انشااله که به شما خوش گذشته.

اشرف: مرسی بد نبود خوش که چه عرض کنم خیلی خسته شدم (خنده والاحضرت) اون کار تمومه؟

تیمسارطوفانیان: منظورتون 10 سهم دیگر را؟

اشرف: آهان

تیمسارطوفانیان: از اول فروردین منتقل به والا حضرت میشه.

اشرف: از کجا؟

تیمسار طوفانیان: این دیگه یا از حسین زنگنه هست یا از مجموع‌شون.

اشرف: آهان

تیمسار طوفانیان: در هر صورت من بهشون گفتم 10 سهم را باید منتقل بکنند از اول سال و اگر هم نکنند همه‌اش را ازشون می‌گیرم.

اشرف: آهان خیلی خوب حالا گوش کنید اولاً ببینید که چقدر می‌خواهند بفروشند؟

تیمسار طوفانیان: این را پس اجازه بفرمایید که اون مأمور محاسباتتون باهاشون تماس بگیره.

اشرف: همان آقای گلسرخی هست.

تیمسار طوفانیان: همان گلسرخی بفرمایید تماس بگیرد.

اشرف: اون که باهاشون در تماس هست.

تیمسار طوفانیان: خوب همان تماس بگیرد آنوقت اگر ملاحظه فرمودید که زیاد می‌گویند آن وقت امر بفرمائید من اقدام کنم.

اشرف: آهان خیلی خوب. یکی دیگر که می‌خواستم ازتون بپرسم شما تحقیق کنید.

تیمسار طوفانیان: امر بفرمایید.

اشرف: این شرکتی که تازه باز شده در جنوب، مال هواپیمایی.

تیمسار طوفانیان: مال هلیکوپتر.

اشرف: هواپیما که سسنا هم خریده.

تیمسار طوفانیان: نمی‌دانم.

اشرف: مال کیه این؟

تیمسار طوفانیان: نمی‌دانم والا حضرت.

اشرف: سه تا هم سسنا خریده سمپاش.

تیمسار طوفانیان: سسنا سمپاش خریدند؟

اشرف: هان.

تیمسار طوفانیان: هیچ اطلاع ندارم برای اینکه سمپاش‌ها را همه‌اش را ما خریدیم برای وزارت کشاورزی . سمپاش‌ها را از گرومند ما خریدیم برای وزارت کشاورزی.

اشرف: گفتند یک شرکتی هست اصلاء.

تیمسار طوفانیان: اجازه بفرمائید من تحقیق می‌کنم.

اشرف: آهان می‌خواهم ببینم باز هم مال اینهاست یا یک شرکت دیگری هست.

تیمسار طوفانیان: اجازه بفرمائید من تحقیق بکنم به عرضتان می‌رسانم.

اشرف: اگر یک شرکت دیگری هست اذیت‌شون نکنید ولی من می‌خواستم ببینم که مال اینهاست که من خبر ندارم یا..

تیمسار طوفانیان: من فکر می‌کنم که مال رفعت و محوی اینها باشه.

اشرف: آهان.

تیمسار طوفانیان: اینطوری که من فکر می‌کنم.

اشرف: خوب این را تحقیق کنید ..

تیمسار طوفانیان: اجازه بفرمایید من تحقیق می‌کنم.

اشرف: پس اون کار تمومه بله؟

تیمسار طوفانیان: بله اون کار تمام هست.

اشرف: از اول فروردین؟

تیمسار طوفانیان: از اول فروردین

اشرف: آن وقت باید در قیمتش چونه بزنید.

تیمسار طوفانیان: قیمتش محققاً (خنده)...

اشرف: (خنده...) خیلی خوب پس چی می‌خواستم دیگه به شما بگویم حالا این دزد بازی‌ها چی بود آقا؟

تیمسار طوفانیان: کدام دزد بازی‌ها؟ (خنده).

اشرف: (خنده...) این دزد گرفتنی‌ها اینها کی بودند چرا همچین کردند.

تیمسار طوفانیان: خوب، خوب دیگه ما روی کارهای خودمان هرچه امر بفرمایند اعلیحضرت همایون شاهنشاه می‌کنیم دیگه.

اشرف: آهان.

تیمسار طوفانیان: این گرومند خوب به اون لاوی و اینها خوب خیلی پول داده.

اشرف: آهان.

تیمسار طوفانیان: شش میلیون دلار بهش داده.

اشرف: نه این چیز نیروی دریائی و نیروی چیز اینها را می‌گویم.

تیمسار طوفانیان: نیروی دریائی دیگه والّه والاحضرت امر فرمودند که من دخالت نکنم.

اشرف: آهان.

تیمسار طوفانیان: چون امر فرمودند من دخالت نکنم من خودم را آشنا با مسئله چون امر فرمودند نباید بکنم.

اشرف: هان پس کی آخه اینها را گرفت؟

تیمسار طوفانیان: والّه بنده ابداً اطلاع ندارم.

اشرف: ابداً که لابد اطلاع دارید خنده....

تیمسار طوفانیان : خنده...

اشرف: منتهی نمی‌خواهید بگوئید خوب پس در اینصورت من باز به شما تلفن می‌کنم. یا خودم یا آقای گلسرخی می‌گم باهاتون..

تیمسار طوفانیان: بله چشم عرض ادب.

اشرف: خداحافظ.

تیمسار طوفانیان: عرض ادب.

*منبع:روزنامه اطلاعات 9 فروردین 1358

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت