امام روشناییها در تهران
بوی پیراهن آمدنت مست کرده بود مردم این شهر را و همین شد که ریختند به خیابانها؛ شعر ناب بود حضورت اماما!
تو روح خدا بودی، چنان که نامت گواهی می داد! شرافت و بزرگی از تو معنا می گرفت. تمام خوبیها در دایره بودن ات، گرد تو می چرخیدند و هیچ کوهی درک نمی کرد استواری تو را و در ذهن هیچ صخره ای نمیگنجید استقامتات.
تقویم ها هنوز هم آمدنت را نوید میدهند روح خدا!هنوز هم زمستان که می آید و سرما و برف و باران و تگرگ و ۱۲ بهمن می رسد و تو قرار است بیایی دل های مردم گرم می شود. شکوفه، شکوفه شادی می نشیند بر درخت های خاطرات انقلاب و جوانه می زند هر چه که خوبی است.
هنوز هم نام تو لرزه بر پیکره ظلم می اندازد در تمام دنیا. هنوز هم پای تو که به میان بیاید آموزگار صبر و استقامت میشوی و مردمان دنیا از تو ایستادگی را میآموزند.
دیدگاه تان را بنویسید