«وحدت و خالص سازی» از نگاه رهبر انقلاب
پایگاه اطلاع رسانی جبهه متحد اصولگرایان: با توجه به اهمیت انتخابات و دیدگاه اکثریت غالب اصولگرایان بر وحدت و همگرایی؛ پایگاه اطلاع رسانی جبهه متحد اصولگرایان مجموعه ای از دیدگاه های رهبر حکیم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای در بحث «وحدت و خالص سازی» را منتشر می کند.
از جمله مهمترین نکاتی که چند سالی است در میان نیروهای انقلاب محل بحث و تبادل نظر قرار می گیرد، مقوله «وحدت و خالص سازی» است که با توجه به اهمیت انتخابات و دیدگاه اکثریت غالب اصولگرایان بر وحدت و همگرایی لازم است مورد بررسی قرار بگیرد.
در ذیل دیدگاه رهبر حکیم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای مبنی «وحدت و خالص سازی» را مورد بازخوانی مجدد قرار می دهیم.
بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار دانشجويان در ۳۱ مرداد ۱۳۸۹
* يك سؤال ديگر اين است كه بعضىها ميگويند وحدت، بعضىها ميگويند خلوص؛ شما چه ميگوئيد؟ من مي گويم هر دو.
* خلوص كه شما مطرح مي كنيد - كه ما بايست از فرصت استفاده كنيم و حالا كه غربال شد، يك عدهاى را كه ناخالصى دارند، از دائره خارج كنيم - چيزى نيست كه با دعوا و كشمكش و گريبان اين و آن را گرفتن و با حركت تند و فشارآلود به وجود بيايد؛ خلوص در يك مجموعه كه اينجورى حاصل نمي شود؛ ما به اين، مأمور هم نيستيم.
* در صدر اسلام، خوب، با پيغمبر اكرم يك عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابىّبنكعب بود، عمار بود، كى بود، كى بود؛ اينها درجهى اول و خالصترينها بودند؛ عدهاى ديگر از اينها يك مقدارى متوسطتر بودند؛ يك عدهاى بودند كه گاهى اوقات پيغمبر حتّى به اينها تشر هم مي زد. اگر فرض كنيد پيغمبر در همان جامعهى چند هزار نفرى - كه كار خالصسازى خيلى آسانتر بود از يك جامعهى هفتاد ميليونى كشور ما - ميخواست خالصسازى كند، چه كار مي كرد؟ چى برايش مي ماند؟ آن كه يك گناهى كرده، بايد مي رفت؛ آن كه يك تشرى شنفته، بايد مي رفت؛ آن كه در يك وقتى كه نبايد از پيغمبر اجازهى مرخصى بگيرد، اجازهى مرخصى گرفته، بايد مي رفت؛ آن كه زكاتش را يك خرده دير داده، بايد مي رفت؛ خوب، كسى نمي ماند. امروز هم همين جور است.
* اينجورى نيست كه شما بيائيد افراد ضعافالايمان را از دائره خارج كنيد، به بهانهى اينكه مي خواهيم خالص كنيم؛ نه، شما هرچه مي توانيد، دائرهى خلّصين را توسعه بدهيد؛ كارى كنيد كه افراد خالصى كه مي توانند جامعهى شما را خالص كنند، در جامعه بيشتر شوند؛ اين خوب است. از خودتان شروع كنيد؛ دور و بر خودتان، خانوادهى خودتان، دوستان خودتان، تشكل خودتان، بيرون از تشكل خودتان. هرچه مي توانيد، در حوزهى نفوذ تشكل خود، براى بالا آوردن ميزان خلوصهاى فردى و جمعى تلاش كنيد؛ كه نتيجهى آن، خلوص روزافزون جامعهى شما خواهد شد. راه خالص كردن اين است.
* وحدت هم كه ما گفتيم - كه بعد سؤالات ديگرى هم در اين زمينه شده - منظور من اتحاد بر مبناى اصول است. بنابراين وحدت با كيست؟ با آن كسى كه اين اصول را قبول دارد. به همان اندازهاى كه اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصليم؛ اين مي شود ولايت بين مؤمنين. آن كسى كه اصول را قبول ندارد، نشان مي دهد كه اصول را قبول ندارد يا تصريح مي كند كه اصول را قبول ندارد، او قهراً از اين دائره خارج است. بنابراين با اين تفصيل و توضيحى كه عرض شد، هم طرفدار وحدتيم، هم طرفدار خلوصيم.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از نمایندگان فراکسیون انقلاب اسلامی ۲۱ دي ماه ۱۳۸۸
* این مجموعه اصولگرا و انقلابی که امروز در مجلس هستند و بحمدالله در کشور هم اکثریت قاطعی دارند- به دلیل همین انتخابی که انسان میبیند انجام گرفته؛ خوب، این نشانه این است که مردم این جهتگیری و این راه را دوست میدارند- حتی المقدور نگذارید متشتّت شود. این وحدت مهم است.
* البته ما در سطح کشور هم معتقد به وحدتیم، در این مجموعه معتقد به ارزشها و اصول هم معتقد به وحدتیم؛ این را باید حفظ کرد، ولو با یک اغماضهایی. بعضی از اغماضها ممکن است اعتراض برخی دیگر را متوجه انسان بکند؛ خوب، بکند؛ ولی آدم باید ببیند حق چیست. یک جاهایی باید برخی اغماضها را برای یک مصلحت بزرگتری انجام داد؛ که حالا در این مورد بحث ما، مصلحت اتحاد و اتفاق و با هم بودن و یک حرف زدن و یک صدا داشتن و اینهاست.
* در سایه همین یک صدا داشتن، ای بسا بتوان همان کسی را که شما میگویید این مواضع را گرفته- که نباید میگرفت- نزدیک کرد به مواضعی که مورد نظر شماست.
* راجع به افراد و گروهها جمعبندی داشته باشید، کار خوب و بد را جمعبندی کنید و برآیند آن را ببینید چقدر بهنفع انقلاب است. «من این را بارها گفتم، ما اثبات یا نفیمان نسبت به اشخاص ناشی است از جمع بندیای که ما داریم...تذکرتان را بدهید، نهی از منکر اگر منکری میبینید بکنید، امر به معروف اگر چنانچه معروفی هست که زمین مانده بکنید. اما این موجب نشود که این منکر را یا این نقطه منفی را آدم بهانه قرار بدهد و راهش را جدا کند یا فرض کنید که فاصله ایجاد بشود یا تعارض کند یا تخریب کند کما اینکه بعضیها هم همینجورند... . این اشکالات برخی هست. برخی کوچک هم نیست، ممکن است بزرگ هم باشد منتها در عینحال باید جمعبندی را ملاحظه کرد.
* بیش از آن مقداری که حد و حق این اشکالات است، برایش حساب باز نکنید. اولاً راه حمل بر صحت را به کلی و در مواردی نبندید؛ چون ممکن است واقعاً در برخی از این چیزهایی که آقایان گفتند، راههای حمل بر صحت وجود داشته باشد. انسان کاری را انجام میدهد؛ ممکن است یک تحلیلگری از دور بنشیند این کار را تحلیل کند، بگوید بله، هدف این بود و با این نقشه انجام گرفت، که در واقع این نباشد. در مورد خود ماها هم این مسئله مشاهده میشود. آدم یک چیزی میگوید، یک حرکت کوچکی انجام میدهد، میبینید تحلیلگرهای آن طرف دنیا میگویند که بله، هدف این بود. ما میبینیم که نه، این نبوده؛ منتها خوب، تحلیلگر تحلیل سیاسی میکند. بنابراین گاهی اینجوری است؛ یک چیزی است، یک حرکتی است، یک حرفی است، کاری است، کسی انجام میدهد و از روی یک غفلتی است، از روی یک اختلاف در دیدگاهی است که این انجام میگیرد، نه اینکه از روی غرضی یا روی نقشهای باشد. پس راه حمل بر صحت را نباید بست؛ باید این راه را باز گذاشت.
دیدگاه تان را بنویسید