وحدتشکنی به بهانه خالصسازی
رهبر انقلاب فرمایشات ارزشمند متعددی درباره وحدت در داخل نیروهای انقلاب دارند که شاید برجسته ترین آن ها در سال های اخیر، پاسخ ایشان به سوال یکی از دانشجویان درباره همین موضوع باشد؛ سخنانی که با دقت در آن به راحتی می توان سوگیری تفسیر و تحلیل های جهت دار این روزهای برخی اصولگرایان را تشخیص داد.
جهان: تنور انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی هرچه گرم و گرمتر می شود، تلاش و تکاپوهای انتخاباتی هم رنگ و بوی جدیتری به خود می گیرد. در بین اصولگرایان هم این واقعه صادق است؛ بخش کوچک اصولگرایان که تاکیدات و درخواستهای وحدتآفرین و مکرر روسای بزرگترین تشکل های دینی و روحانی کشور(آیت الله مهدوی کنی، رئیس جامعه روحانیت مبارز و آیت الله محمد یزدی، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) را نشنیده گرفتند، برای پرهیز از وحدت با بخش بزرگ اصولگرایان، به تفسیر موردنظر از سخنان و بیانات رهبر معظم انقلاب روی آورده و حتی به تخطئه آنان هم دست بردهاند. رهبر انقلاب فرمایشات ارزشمند متعددی درباره وحدت در داخل نیروهای انقلاب دارند که شاید برجسته ترین آن ها در سال های اخیر، پاسخ ایشان به سوال یکی از دانشجویان درباره همین موضوع باشد؛ سخنانی که با دقت در آن به راحتی می توان سوگیری تفسیر و تحلیل های جهت دار این روزهای برخی اصولگرایان را تشخیص داد. حضرت آیت الله خامنه ای در آخرین روز مرداد ماه سال 89 در ديدار هزاران نفر از دانشجويان در این باره تصریح کردند: يك سؤال ديگر اين است كه بعضىها ميگويند وحدت، بعضىها ميگويند خلوص؛ شما چه ميگوئيد؟ من ميگويم هر دو. خلوص كه شما مطرح ميكنيد - كه ما بايست از فرصت استفاده كنيم و حالا كه غربال شد، يك عدهاى را كه ناخالصى دارند، از دائره خارج كنيم - چيزى نيست كه با دعوا و كشمكش و گريبان اين و آن را گرفتن و با حركت تند و فشارآلود به وجود بيايد؛ خلوص در يك مجموعه كه اينجورى حاصل نميشود؛ ما به اين، مأمور هم نيستيم. در صدر اسلام، خوب، با پيغمبر اكرم يك عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابىّبنكعب بود، عمار بود، كى بود، كى بود؛ اينها درجهى اول و خالصترينها بودند؛ عدهاى ديگر از اينها يك مقدارى متوسطتر بودند؛ يك عدهاى بودند كه گاهى اوقات پيغمبر حتّى به اينها تشر هم ميزد. اگر فرض كنيد پيغمبر در همان جامعهى چند هزار نفرى - كه كار خالصسازى خيلى آسانتر بود از يك جامعهى هفتاد ميليونى كشور ما - ميخواست خالصسازى كند، چه كار ميكرد؟ چى برايش ميماند؟ آن كه يك گناهى كرده، بايد ميرفت؛ آن كه يك تشرى شنفته، بايد ميرفت؛ آن كه در يك وقتى كه نبايد از پيغمبر اجازهى مرخصى بگيرد، اجازهى مرخصى گرفته، بايد ميرفت؛ آن كه زكاتش را يك خرده دير داده، بايد ميرفت؛ خوب، كسى نميماند. امروز هم همين جور است. اينجورى نيست كه شما بيائيد افراد ضعفالايمان را از دائره خارج كنيد، به بهانهى اينكه ميخواهيم خالص كنيم؛ نه، شما هرچه ميتوانيد، دائرهى خلّصين را توسعه بدهيد؛ كارى كنيد كه افراد خالصى كه ميتوانند جامعهى شما را خالص كنند، در جامعه بيشتر شوند؛ اين خوب است. از خودتان شروع كنيد؛ دور و بر خودتان، خانوادهى خودتان، دوستان خودتان، تشكل خودتان، بيرون از تشكل خودتان. هرچه ميتوانيد، در حوزهى نفوذ تشكل خود، براى بالا آوردن ميزان خلوصهاى فردى و جمعى تلاش كنيد؛ كه نتيجهى آن، خلوص روزافزون جامعهى شما خواهد شد. راه خالص كردن اين است. ایشان در ادامه افزودند: وحدت هم كه ما گفتيم - كه بعد سؤالات ديگرى هم در اين زمينه شده - منظور من اتحاد بر مبناى اصول است. بنابراين وحدت با كيست؟ با آن كسى كه اين اصول را قبول دارد. به همان اندازهاى كه اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصليم؛ اين ميشود ولايت بين مؤمنين. آن كسى كه اصول را قبول ندارد، نشان ميدهد كه اصول را قبول ندارد يا تصريح ميكند كه اصول را قبول ندارد، او قهراً از اين دائره خارج است. بنابراين با اين تفصيل و توضيحى كه عرض شد، هم طرفدار وحدتيم، هم طرفدار خلوصيم.
دیدگاه تان را بنویسید