از ادعای جبهه ای فرهنگی تا عملکرد صرفا «انتخاباتی»

کد خبر: 178063

شاید به استناد به گفته‌های الهام و نقض صریح یکی از ادعاهای او در باب موضع گیری شفاف اعضای این جریان در قبال جریان انحرافی بتوان گفت که تحلیل مفسران سیاسی بر «صرفا انتخاباتی» بودن این جریان سیاسی را قابل تامل و قریب به یقین دانست. بنابراین اکنون سوال این است که چگونه جریانی که خود را غیر انتخاباتی و صرفا مکتبی می‌نامید اکنون در آستانه انتخابات با ارائه لیست‌های موازی قصد دارد خواسته یا ناخواسته بزرگ‌ترین خدمت را به جریان‌های انحرافی و فتنه بنماید...

از ادعای جبهه ای فرهنگی تا عملکرد صرفا «انتخاباتی»
سرویس سیاسی «فردا»: «قصد معرفی افراد و ارائه لیست برای انتخابات مجلس نهم را نداریم». این سخن علی اصغر زارعی، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری در روز ۲۷ آذر ماه یعنی کمتر از یک هفته پیش است.
و این صحبت رسایی، تنها ۴ روز بعد از اظهار نظر زارعی است که خبرگزاری فارس آن را منعکس کرده است: «جبهه پایداری در راستای سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی ایران و برای افزایش مشارکت سیاسی، اقدام به شناسایی نیرو‌ها و کاندیداهایی که توانایی لازم برای حضور در مجلس را دارند و در راستای سیاست‌های رهبری گام برمی‌دارند، ‌کرده است و در سراسر کشور گزینه‌ها و کاندیداهایی که با جهت‌گیری جبهه پایداری همراه‌ بوده‌اند را شناسایی و با آن‌ها وارد مذاکره شده ‌و از آن‌ها دعوت کرده برای مشارکت در انتخابات ثبت‌نام کنند.»
در حقیقت جبهه پایداری از‌‌ همان ابتدای اعلام موجودیت اگر چه با شعار «غیرانتخاباتی» بودن و «تبیین گفتمان امام و رهبری» و «مقابله با فتنه و حامیانش» پا به عرصه سیاسی کشور گذاشت، اما از‌‌ همان آغاز تحلیل گران سیاسی آن را جریانی کاملا انتخاباتی برشمردند که قرار است با چراغ خاموش و طرح مسائل حاشیه‌ای، اهداف انتخاباتی را برای فتح کرسی‌های مجلس نهم راهبری کند.
حضور برخی چهره‌های شاخص دولت همچون صادق محصولی و غلامحسین الهام در کنار دولت گرایانی همچون رسایی و کوچک‌زاده و حسینیان در ترکیب اصلی جبهه پایداری، از‌‌ همان آغاز موجب شده بود که فعالیت‌های این جبهه با ملاحظات جدی‌ای تحلیل بشود.
فعالیت‌های سراسری
جبهه پایداری پس از گذر از دوره اعلام موجودیت، بلا درنگ، نشست‌های مفصلی در شهرستان‌ها برگزار کرد و کوشید تا به سرعت به نیروهای سیاسی خود در شهرستان‌ها شکل و قوام دهد. امری که با انتقاد نیروهای انقلاب مواجه شد و از آن به عنولن یک وحدت شکنی و موازی کاری آشکار یاد شد.
اما فارغ از اینکه جبهه پایداری از سوی دولت تا چه حد و میزانی حمایت می‌شود، نکته ظریف در تبار‌شناسی فکری و عقیدتی این گروه سیاسی این است که اگر جبهه پایداری تمام انرژی خود را بر فتح یک تنه مجلس گمارده است پس چرا تشکیل دهندگانش از بدو امر در بیان اهدافشان چنین استعلایی و غیرانتخاباتی ورود پیدا می‌کنند.
برای نمونه الهام در باب اهداف شکل گیری جبهه پایداری می‌گوید: «جبهه پایداری یک مکتب فکری است و اعضای آن شامل افرادی است که زمانی در سطوح مختلف و عرصه‌های متعدد دینی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، مطبوعاتی و تبلیغی و حوزه‌های دیگر برای نهادینه کردن این تفکر تلاش کردند. همه این افراد حاملان گفتمان ۳ تیر هستند و به هیچ کسی تعلق ندارند. شاخص این جریان، ولایت است و تلاش آن در جهت تحقق مطالبات و منویات رهبری است که مبتنی بر مکتب امام می‌باشد. این جبهه و حاملان آن در سال ۸۸ در برابر جریان فتنه ایستادگی کرد و پس از آن نیز مخالفت‌های خود را با انحراف‌هایی که در گفتمان ۳ تیر ایجاد شد اعلام کرد و تمایز خود را از نظر مبانی معرفتی با انحرافاتی که در گفتمان سوم تیر ایجاد شد، به صراحت مشخص کرده است.»
شاید به استناد به گفته‌های الهام و نقض صریح یکی از ادعاهای او در باب موضع گیری شفاف اعضای این جریان در قبال جریان انحرافی بتوان گفت که تحلیل مفسران سیاسی بر «صرفا انتخاباتی» بودن این جریان سیاسی را قابل تامل و قریب به یقین دانست و از این منظر پی به دلیل کارشکنی های جبهه پایداری در روند وحدت اصولگرایان و دلیل حقیقی شرط گذاری های این جریان سیاسی برای جبهه متحد اصولگرایان برد. بنابراین اکنون سوال این است که چگونه جریانی که خود را غیر انتخاباتی و صرفا مکتبی می‌نامید اکنون در آستانه انتخابات با ارائه لیست‌های موازی قصد دارد خواسته یا ناخواسته بزرگ‌ترین خدمت را به جریان‌های انحرافی و فتنه بنماید...
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت