مهر: اسیر آزاده فلسطینی با تشریح شکنجه خود توسط نظامیان رژیم صهیونیستی، دلیل انجام عملیات استشهادی خود را شاد کردن دل مادران فلسطینی و انتقام از نظامیان صهیونیستی عنوان کرد.
فاطمه الزق در خصوص مبارزههای خود علیه رژیم اشغالگر قدس با بیان اینکه مقاومت ما در ابتدا با سنگ بود گفت: من از کودکی با مقاومت آشنا بودم و مطالعه یکی از مجلات لبنانی که در خصوص مقاومت مطالبی را مینوشت من را بیشتر با این مسئله آشنا کرد. وی با بیان اینکه برای اینکه قلب مادران فلسطینی را که ظلم های فراوانی دیده بودند شاد کنم دست به یک اقدام استشهادی زدم، افزود: من ظلم و ستم و فساد اسرائیلیها را در سرزمینهای فلسطینی میدیدم و از این طریق میخواستم از آنها انتقام بگیرم . تشریح نحوه عملیات استشهادی توسط فاطمه الزق وی به تشریح چگونگی اقدام استشهادی خود پرداخت و اظهار داشت: من یک کمربند انفجاری را به خود بستم و برای از بین بردن اسرائیلیها به بهانه رفتن به یک عروسی میخواستم وارد مناطق اشغالی شوم و این کمربند را در بین نظامیان اسرائیلی منفجر کنم. الزق با بیان اینکه من در حالی دست به این اقدام زدم که هشت کودک و همسر خود را تنها گذاشتم افزود: وقتی قصد عملیات استشهادی داشتم از اینکه باردار بودم خبر نداشتم و در زندانهای عسقلان این موضوع را متوجه شدم. وی گفت: سربازان اسرائیلی با اینکه میدانستند
من باردار هستم ولی مرا در قبرهایی با دمای یخچال شکنجههای وحشتناکی میدادند. اسیر آزاده فلسطینی به برخی دیگر از شکنجههایی که نظامیان اسرائیلی در زندانها انجام میدادند اشاره کرد و ادامه داد: من بعد از یک هفته بازجویی، شکنجه شدم و آنها من را به پشت یا خمیده به میزهای آهنی میبستند و به هیچ وجه اجازه استراحت نمیدادند. فاطمه الزق ادامه داد: من در این شرایط سخت در زندان اعتصاب غذا کردم و این امر باعث تعجب آنها شد که چگونه من با وجود حامله بودن زنده ماندم. الزق با بیان اینکه پس از مدتی مجبور به اعتراف شدم و اعلام کردم به دنبال عملیات استشهادی هدفمند بودم ابراز داشت: در 21 روز حضور در زندان عسقلان زشت ترین شکنجهها را در حق من روا داشتند و میخواستند جنین من را سقط کنند و آخرین جایی که من را فرستادند، اتاقکهای مرگ بود که با کمبود اکسیژن مواجه بودم. ماجرای بدنیا آمدن یوسف در زندان اسرائیلی ها این اسیر آزاده فلسطینی با بیان اینکه ما در زندان زنان 80 نفر بودیم افزود: به دنیا آمدن یوسف خیلی سخت بود و پزشکان قابلهای که آورده بودند چهار ساعت برای به دنیا آمدن فرزندم من را اذیت کردند. اسیر
آزاده فلسطینی افزود: یوسف در زندانهای تنگ و تاریک به دنیا آمد و پس از دو ماه او را از شیر محروم کردند و من به او غذاهایی مثل نان خشک دادم که افراد بزرگ هم آن را نمیخوردند. الزق ادامه داد: یوسف از بازی کردن و دیدن پدرش محروم بود و بیماریهایی گرفت که اگر خدا نبود، زنده نمانده بود و خدا را شاکرم که آن چند دقیقه فیلم منتشر شد و من آزاد شدم.
دیدگاه تان را بنویسید