غرب غرق در منجلابي بنام اسرائيل

باشگاه خبرنگاران به نقل از پايگاه خبري فاينال كال: در ديدار اخير اوباما با نيوكلاس ساركوزي، رئيس جمهور فرانسه، ساركوزي گفته كه من نمي توانم نتانياهو و دروغ هايش را تحمل كنم. اوباما نيز در پاسخ عنوان كرده كه ممكن است تو از او و كابينه اش متنفر باشي اما من هر روز با او سرو كار دارم پس نمي توانم مانند تو رفتار كنم. بنابراين و براساس صحبت هاي رهبران ابرقدرت هاي غرب، نتانياهو، نخست وزير اسرائيل يك دروغگوست. حال دو نكته از گفتگو برداشت مي گردد: اول اينكه چرا ساركوزي اشاره اي به دروغهاي نتانياهو نمي كند. كدام يكي از آنها مربوط به ليبي ايران، عراق، فلسطين، حقيقت يازده سپتامبر و جنگ هاي منطقه است. نكته دوم اينكه چرا رئيس جمهوري آمريكا بايد هر روز با نتانياهو سرو كار داشته باشد. از ميان 196 كشور در جهان، چرا رهبر آمريكا بايد مراوده روزانه با منفورترين شخصيت سياسي دنيا داشته باشد. پاسخ اين سوالات كاملا واضح و بديهي است، موقعيت جغرافيايي كه اسرائيل در آن ايجاد شده، خاورميانه همراه ثروت انبوه آن، نفت، ثروت و قدرت كشورهاي پيشرفته كاملا برپايه نفت و صنايع نفتي بنا نهاده شده است. روزانه مقادير فراواني نفت مورد نياز است در غير اين صورت اروپا و آمريكا به خرابه هاي بزرگ تبديل مي شوند. در حقيقت نفت حكم عامل حيات را براي كشورهاي توسعه يافته غربي است. آمريكا و همپيمانانش براي تأمين اين كالاي حياتي از روش تجاوز به خاك ديگر كشورها، ترور افراد برجسته سياسي و علمي، كشتار شهروندان، نابودي دولت هاي آنان و القاي يك ترس دروغين به ملت هاي غربي نسبت به مردم خاورميانه استفاده كرده است. يكي از اساتيد دانشگاه هاي آمريكا در سخنراني خود در دانشگاه گفته بود، اظهارات كاخ سفيد براي حضور نظامي در خاورميانه بهانه هايي واهي است، چنانچه رهبران كشورهاي مورد هدف هيچ اقدامي چه منفي و چه مثبت نيز انجام ندهند باز هم آمريكا به آنها حمله مي كرد. نخست وزير نتانياهو يهودي قفقازي كه در اسرائيل كه با زور و اجبار غرب در خاورميانه و در ميان اعراب مسلمان و مسيحي اين منطقه در سال 1948 ايجاد شد، زندگي مي كند. ايجاد چنين كشوري و اعلام موجوديت آن دقيقا همانند شكل گيري قفقاز در آفريقا و در ميان ملت هاي سياه پوست در قرن هفدهم انجام گرفت كه هر دو اين وقايع عواقب نكبت باري براي ساكنان بومي آن منطقه بهمراه داشت. اظهارات دروغين غرب در مورد ماهيت شكل گيري اين رژيم باعث شده بسياري از مردم جهان انگيزه ديني را عامل ايجاد رژيم صهيونيستي بدانند. اما هرگز از خود نمي پرسند كه چرا آمريكا و اروپا دقيقا زماني كه نفت بعنوان منبع اصلي سوخت در جهان مطرح شد، توليدات نفتي در آمريكا كاهش يافته و استفاده از ابزار آلات مختلف صنعتي و كشاورزي با سوخت نفت افزايش يافت. در آستانه جنگ جهاني دوم نفت بعنوان دارايي و قدرت استراتژيك مهم محسوب شده و هدف بسياري از نبرد ها و جگ ها تصرف ذخاير نفتي بود، نگران تبعيض ديني و مذهبي جهان شده و تصميم گرفتند براي يهوديان كشوري مستقل آنهم در منطقه نفت خيزخاورميانه ايجاد كنند. براي درك بهتر ماهيت حقيقي اسرائيل و اهميت موقعيت آن به بخشي از جديدترين تحقيق در اين زمينه نگاهي مي اندازيم. در اين تحقيق مباحث كليدي از تاريخ يهود، زماني كه سفر كريستف كلمب در اواخر سال 1400 آغاز شد وجود دارد كه به روشن شدن حقيقت اقدامات صهيونيست ها در سال 2011 كمك مي كند. در بخشي از آن آمده، گرچه يهوديان همواره از روحيه ضد يهودي مردمان جنوب آمريكا سخن گفته اند اما اسناد فراواني نشان مي دهد كه فعاليت هاي دوجانبه اقتصادي ميان يهوديان و سياهان عصر برده داري در جنوب آمريكا بيش از حد تصور است. توليد كتان كه صنعت اصلي يهوديان در آن دوره محسوب مي شد خريداري جز ايالات كاليفرنيا، تگزاس، اوكلاهاما، فلوريدا و ...ندارد. با اين وجود هنگاميكه يهوديان پيشنهاد ساخت كارخانه هاي توليدي خود در اين ايالات را مي زنند هيچكدام از آنها به اين كار تن نمي دهند. نقشه ها نشان مي دهند كه با نفوذ آرام يهوديان در جنوب آمريكا تسلط كامل تجارت كتان در اين منطقه در دست آنان افتاده و حتي سياهان آمريكايي نيز توان حضور در اين تجارت و رقابت با يهوديان را ندارند. همزمان با اين قدرت گيري آنها به طراحي و پايه ريزي مرزهاي كشور يهودي خود مشغول بودند، مرزهايي كه فرسنگ ها دورتر از مكان كنوني آنها است. عنوان بخش ديگري از اين تحقيق اسرائيل 500 سال پيش "شكر، كتان و نفت" بوده كه در آن آمده: آنها استقرار هميشگي خود را در منطقه اي طراحي كردند كه مملو از منابع طبيعي ماده اي است كه اقتصاد جهان به آن وابسته خواهد بود. براي پنهان كردن اين طرح خبيثانه خود نيز با استفاده از اصطلاح سرزمين وعده داده شده تمايلات مذهبي و اعتقادات ديني را عامل اشغال فلسطين مطرح كردند. يهوديان همين طرح را در قرن 15 و16 هجري در برزيل اجرا كردند درآن هنگام تجارت شكر پايه اقتصاد جهان محسوب شده و برزيل مملو از ذخاير طبيعي آن همچنين هنگامي كه كتان در صدر اقتصاد بين المللي قرار گرفت دلتاي مي سي سي پي براي اين استعمارگري برگزيده شد. با در نظر گرفتن چنين طرحي نگاهي به خاورميانه با دريايي از سياست ها، مذاهب، اقوام و عقايد مختلف مي تواند به راحتي ذهن را از موقعيت جغرافيايي و نفت خيز آن براي تشكيل مرزهاي يهودي منحرف سازد. اگر شكر تنها در يك نقطه جهان برزيل به وفور در دسترس بود يا كتاب فقط در آمريكا فراوان بود اما ذخاير غني نفتي نه در يك كشور بلكه در منطقه اي وسيع و در ميان كشورهاي متعددي واقع شده است. روسيه، آذربايجان، تركيه، سوريه، قزاقستان، عراق، اردن، عمان، ايران، عربستان و قطر از جمله آنها هستند. چنانچه برخي از اين كشورها مانند تركيه فاقد ثروت فراوان نفتي اند اما بسياري از پالايشگاه ها و كارخانه توليد صنايع سنگين پتروشيمي و توليد محصولات نفتي در اين كشورها قرار دارد. اكنون مي توان دريافت كه چرا غرب تسلط بركانال درياي سياه را عاملي استراتژيك در جنگ هاي جهان مي داند. چون از طريق اين كانال نفت و محصولات آن قابل نقل و انتقال خواهد بود. حضور كشوري هرچند كوچك كه نماينده غرب باشد در مكان كنوني اسرائيل و با تسلط كامل بر كانال درياي سياه آنرا به اصلي ترين مجراي خروج نفت درجهان تبديل خواهد شد. تسلط براين نقطه مي تواند تسلط بر ميادين اصلي نفت در عراق، ديگر كشورهاي منطقه را درپي داشته باشد. اسرائيل براساس انبار كردن شبكه هاي نفت ايجاد شده نه انجيل و سرزمين وعده داده شده. در انتهاي اين مقاله آمده است: آمريكا و دوستان اروپايي اش بايد در منجلابي بنام اسرائيل كه خود ايجاد كرده اند غرق شوند. اسرائيل در حال شكل دهي مدل صهيونيست در خاورميانه و نقشه نفتي آن است آمريكا به نفت احتياج دارد اما بايد با تشخيص رهبران صهيونيست دست به هر اقدامي براي دستيابي به آن بزند بديهي است كه قدمت 1000ساله استعمارگري رژيم صهيونيستي اول از همه سازندگان خود را نابود مي كند.