متلك هاشمي به احمدينژاد و واكنش جالب صرفاً جهت اطلاع+فيلم
سلام . در سایتمون یعنی همین که آدرسش این بالاست یه پیام جالب گذاشتید، نوشتید : بارها تو برنامه گفتید ای کسانی که فلان کاروکردین یا فلان حرف و زدین، اگه یه باره دیگه ، فقط یه باره دیگه مرتکب این کار بشید ،اسمتون رو اعلام میکنیم ، منتها تا حالا که هیچ اسمی اعلام نکردید ...
سوژه اول :در شجاعت وصلابت ما شک نکنید
فيلم سلام . در سایتمون یعنی همین که آدرسش این بالاست یه پیام جالب گذاشتید، نوشتید : بارها تو برنامه گفتید ای کسانی که فلان کاروکردین یا فلان حرف و زدین، اگه یه باره دیگه ، فقط یه باره دیگه مرتکب این کار بشید ،اسمتون رو اعلام میکنیم ، منتها تا حالا که هیچ اسمی اعلام نکردید ... خوب مچ می گیرید دا.ولی خوب شاید بنده خداها دیگه جرات نکردن کارشون رو تکرار کنند. شما در شجاعت وصلابت ما انقدر هم شک نکنید . اصلا سوژه بعد: انگار از شر روباه خلاص شدیم ... خبرنگار : بالاخره نشد که با این روباه پیر بدسابقه کنار بیایم و با تصمیم نماینده ها قرار شد که رابطه کم کم ایشالله قطع بشه ، سالهاست که می گفتیم کارکار انگلیسی هاست .و خلاصه بعد از سالها مجلس فهمید و هفته پیش تصمیم گرفت نسخه چند صد سال فریبکاری نسخه این جماعت رو بپیچه و بره پی کارش .اما این حضرات اقازاده ها و خانم زاده هایی که مدتهاست در لندن ساکنند چی کار کنند بعد از قطع رابطه .ما که راستشو بخواین داریم بروبچ رو از لندن برمی گردونیم ، که روابط به هم بخوره بی آب و دون نمونند این طفلکیا . در ضمن دوبی وترکیه هم گزینه های بدی نیستا ؟ روشون فکر کنید سوژه بعد: دعوای دو تا اداره ، بریدن برق مردم ( نمایش تصاویری از ساختمان منطقه آزاد کیش که همه کارمندان و مراجعه کنندگان در تاریکی کار می کنند ) خبرنگار : این یه فیلم ترسناک نیست ، اینجا منطقه ازاده کیشه که چون 150 میلیون پول برقشونداده چند وقته تو تاریکی مونده ( مصاحبه مردمی ...یک خانم در مصاحبه با خبرنگار : برقمون قطعه و وضعمون همینه که می بینید همه جا تاریکه ...یک خانم مراجعه کننده : امدم دنبال شناسنامه بچم دو روزه که گرفتارم ) خبرنگار : منطقه ازادجان خیلی بی پولی که بدهیتو نمیدی ؟ اداره برق تو هم داری به خاطر اهمال مدیران منطقه آزاد ، مردمو تنبیه میکنی ؟ بعضی کارها هم انصافا نوبره ها ،مثل دو تا ادم بالغ بشینید مشکلتون رو حل کنید دیگه ، این کارا چیه ؟ سوژه بعد: عملکرد بد دادستان تهران و رئیس روزنامه ایران (پخش تصاویر کنفرانس خبری اژه ای ، سخنان اژه ای درباره ماجرای روزنامه ایران : اگه از من بپرسند می گم که دادستانی تهران بهتر از این می تونست عمل کنه . دو..کسانی که تمرد از قانون کردن و گفتن نمی آئیم چه بدستور مافوق و چه بدستور خودشون این حتما کار درستی نبوده و این کار خلافیست) خبرنگار : خدا را شکر که یکی پید ا شد که بیخود از همه کارهای مجموعه اش دفاع نکنه . فرمانده رییس نیروی انتظامی هم گفته نیروهاش میتونستند بهتر از این عمل کنه ، خوب چرا خوب کار نکردند کسی که جلوشونو نگرفته بود.به هرحال این خیلی خوبه که وقتی یه خطایی میکنیم نمیگیم همینه که هست خیلی خوب کردم .راستی چرا از اون طرف تا بحال کسی نگفته ماهم بد عمل کردیم .نکنه فکر می کنند اون روزکارای خیلی خوبی کردند . سوژه بعد: مشکل دستگاه ایکس ری .. یا چشم برخی ها ؟ (رییس گمرک : وقتی ما در گمرک ورودی و گمرک خروجی ایکس ری داشته باشیم خوب هرگونه تغییری در محتوای کانتین یا کامیون اتفاق افتاده باشه اینجا کاملا قابل کشفه ) خبرنگار : مهندس انصافا اگه من الان از جیبم پول بدم از اون دستگاهها بخریم این مدل مشکلات حل میشه ؟ اونوقت برای اونی که چشماشو میبنده که این جنسا رد بشن چه دستگاهی بخریم ؟ سوژه بعد: با کمال افتخار !! ( مدیر بیمه : تمام صنایع که تحت پوشش بیمه های خارجی بودند با افتخار اعلام میکنیم که اکنون زیر پوشش بیمه های داخلی هستند) خبرنگار : آقای رییس کل ، بیمه کردن که کار دو دقیقه است ، خدا به داد آدم برسه وقتی که میخواد از بیمه ا ش استفاده کنه ، یادت باشه افتخاراصلی اون روزه که صاحب صنعت بخواد از بیمه اش استفاده کنه و دمارش در نیاد سوژه بعد: موالید و حرف های ... ( پخش تصاویر سخنان هاشمی رفسنجانی ... هاشمی : در سالهای اول انقلاب انفجار جمعیت داشتیم موالید خیلی بالا بود، من خودم یک خطبه ای در نماز جمعه درباره اشکالات فرضیه "مالتوست " برای مردم گفته بودم که یه چیز عجیب غریبی بود ولی خوب دوباره یه خطبه ای خوندم که باید یه جور دیگه رفتار کنیم...خنده هاشمی و حضار ... ادامه سخنان هاشمی : حالا دوباره آقای احمدی نژاد اومده برگشته به...خنده هاشمی و حضار ...منتها نا موفقه یک میلیونم می یده که کسی نمی گیره ) خبرنگار : حاج اقا ببخشید ولی ما اینقدرم آلزایمر نداریم که اون تورما و گرونیا و شکاف طبقاتی دوران شما یادمون رفته باشه ها ، شما اون موقعه ها جسارتا غیر از سخنرانی کردن با گرونی یه پوستی از ما کندید که کلا عیال وار شدن از یادمون رفت . سوژه بعد: مانور با حال زلزله خبرنگار : به جناب زلزله بفرمائید پیش از آمدن مطلع کنه ما را ...پخش تصاویری از برگزاری مانور زلزله در مدارس که بیشتر شبیه آغاز مسابقه دو بود و بیشتر دانش آموزان مشغول شوخی و بازی بودند تا شرکت در مانور زلزله ... نمایش تصور دانش آموزی که نقش سارق رو در این مانور بازی می کنه و مامور پلیسی که موضوع رو جدی گرفته و مثل یه سارق واقعی با دانش آموز رفتار می کنه سوژه بعد: برندگان مسابقه احتمالی جهت اطلاع خبرنگار : یه دویست سیصد میلیونی ناقابل به ما بودجه بدن یه جشنواره برگزار می کنیم جوایزی تقدیم می کنیم به مردان و زنان عالم سیاست و کیاست . ( نمایش کاریکاتور وزیر بازرگانی ) مثلا جایزه " تو موضوع ترین وزیر" روتقدیم میکردیم به وزیر بازرگانی و تجارت و غیره که هرچند وزارتخوتش نقش مهمی در کندن پوست مصرف کننده و تولید کننده داره اما لااقل فلسفه نمیگه و در سخنرانیهاش درباره کائنات و ستارگان سخنرانی نمیکنه ( کاریکاتور جاسبی )جایزه جوگیرترین رییس دانشگاه را هم تقدیم میکردیم به اقای جاسبی که حتی یک انتقاد هم در کار خود ندید ( خبرنگار خطاب به جاسبی مهمترین نقطه ضعف رو کجا می دونستین .. جاسبی : من هرچه که می بینم زیبایی و تکامل می بینم ) خبرنگار : دکتر خودت هرچی دیدی زیبایی بوده منتها از دانشجوها ، استادها کارمندها یه سراغی میگرفتی ببینی هر چی هم اونا دیدن زیبایی بوده ؟ ( جاسبی در وصف خودش شعر میخواند: بسی رنج بردم در این سال سی ز الطاف حق بهره برم بسی ..نمیرم از این پس که من زنده ام من این بذر دانش پراکنده ام ) سوژه بعد: اینجوری عزاداری با شکوه نیست ؟ ( تصاویر یه تکیه عزاداری در آنسوی خیابان ) خبرنگار :ببینید فاصله این تکیه عزاداری سالار شهیدان با تکیه بعدی چند ده متر بیشتر نمیشه ، این یعنی سختمونه انگار که هممون جمع بشیم زیر یه سقف و با هم عزاداری کنیم ، اشکالشم اینه که اینطوری هم بیشتر متفرق میشیم و هم هر چی تعداد تکایا زیاد میشه ،مسجدها که کانون اصلی ایمان و اعتقاده جمعیتشون کمتر میشه ، دوباره فکر کنیم ایا عزاداری سالار شهیدان با کنار هم بودن و گرد کانون مساجد ، جلوه و جمال صد چندانی نداره ؟ ( تصاویر حسینیه زنجانیها ) سوژه آخر: اگه فقط یه بار دیگه .. خبرنگار : یک استاد محترم دانشگاه کتابشو برای ما فرستاده و گفته آقا یه تیکه از کتاب منو قلمبه کپی کردن و به اسم خودشون مقاله علمی چاپ کردن ....ما دیگه در این موارد چی می تونیم بگیم جز اینکه طبق ان عادت معلوف بگیم که اگه یه بار دیگه فقط یه باره دیگه این اتفاق بیفته با اسم و رسم اعلام میکنیم ، فقط یه باره دیگه ...خداحافظ
دیدگاه تان را بنویسید