اصولگرايان اشتباه مجلس سوم را تکرار نکنند
عملیات جریان انحرافی و اصلاح طلبان در انتخابات مجلس چگونه خواهد بود؟
جهان: ما اين موضوع را در مجلس سوم يک بار تجربه کرديم و آن زمان هم معتقد به وحدت نبوديم چرا که ميگفتيم ما راي داريم و گفتيم هر کس راي ميخواهد دنبال ما بيايد! نتيجه تکثر اين شد که در ۷ استان اصلاحطلبان راي آوردند؛ آن هم زماني که اصولگرايان در اوج بودند چرا که يک تحليل غلط وجود داشت و ميگفتند ما بدنه اجتماعي را داريم و هر که را بگوييم راي ميآورد ولي چنين نشد. به گزارش جهان پرویز سروری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در جلسه هفتگی انصار حزب الله تهران درباره ضرورت وحدت اصولگرایان نکاتی را مطرح کردند که بخش های مهم آن در ادامه امده است: *مظهر وحدت در ولايت است. در اسلام هيچ جا مساله ولايت را به اندازه ارزشي که اهل بيت عصمت و طهارت عليهمالسلام براي آن قائل بودند، نداريم. ولايت نخ تسبيح توحيد است و به همين دليل هر جا که وحدت جامعه اسلامي مورد تضعيف قرار ميگيرد، صاحب ولايت يعني ولي همه چيز خود را به پاي او قرباني ميکند. هر جايي که اميرالمؤمنين علي(ع) ميديد که اسلام و توحيد در خطر است، خود را سپربلاي اسلام و توحيد ميکرد. در صورتي که ولايت يک اصل است اما اصلي به نام توحيد و اسلام، اقتضا ميکند که اميرالمؤمنين، پهلوي شکسته حضرت فاطمه(س) را ببنند و سکوت کند. وحدت، مهمترين دستاورد انقلاب *مساله وحدت در نزد شيعه آنقدر مهم است که ميتوان گفت مهمترين دستاورد انقلاب اسلامي وحدت بوده است. انقلاب اسلامي که آمد با آن تقريب مذاهب آمد، اما هر جايي که آمريکا ميرود، با خود تفرقه ميبرد و بر محور تفرقه اذهان با توليد و پرورش القاعده و طالبان به دنبال اين است که دائماً فاصله بين مذاهب زياد شود و تعامل به تقابل تبديل شود و مودت و محبت بين مذاهب به عداوت و دشمني تبديل شود. پس نکتهاي که در زمينه وحدت وجود دارد، اين است که وحدت رسميت دارد. حتي با تفاوتها و از سوي ديگر اجتناب از خصومتها و عداوتهاست و اين ملاک اصلي است. يعني بايد در مقوله وحدت، تفاوتها را بپذيريم تا بتوانيم وحدت کنيم و بعد با پذيرش تفاوتها براي رسيدن به هدف مشترک گام برداريم و اين راهبردي است که جمهوري اسلامي، براساس آن پايهريزي شده است. بحث وحدت، الهام گرفته از ولايت است بحث وحدت ملهَم از ولايت است. يعني کسي که در مسير وحدت حرکت ميکند در مسير ولايت حرکت ميکند و کسي که در مقابل وحدت است، در اصل راهي غير از راه ولايت را طي ميکند و توجه به اين نکته واقعاً اساسي است. ضرورت آرايش جديد براساس ظرفيتهاي داخلي بايد ظرفيتهاي داخلي کشورمان متناسب با تحولات منطقه آرايش بگيرد و اين خيلي مهم است؛ چرا که يک عرصه بيبديلي بوجود آمده و بايد ما بتوانيم از اين فضا و فرصت حداکثر استفاده را ببريم. ما انتخابات مجلس نهم را در پيشرو داريم و آرايشهاي سياسي در حال شکلگيري است. نحوه آرایش اصلاح طلبان آرايش سياسي اصلاحطلبان به سه صورت است؛ وجه اول جناح راديکال اصلاحطلبان هستند که ساختارشکن و براندازند و با موضع تحريم و ايجاد اغتشاش در بستر انتخابات حرکت خود را آغاز کردهاند و ميگويند ما بايد انتخابات را فرصتي محسوب کنيم که اين فرصت بتواند دوباره اغتشاشات و اعتراضات ۸۸ را باز توليد کند و بتوانيم نافرماني مدني و اعتراضات اجتماعي را در داخل کشور مديريت کنيم که متاسفانه آثار آن را شاهد هستيم، بهگونهاي که همان اقدامات را که در سال ۸۸ قبل از انتخابات شروع کردهاند دوباره پيگيري ميکنند. گروه دوم اصلاحطلبان گروهي هستند که معتقدند اشتباهي استراتژيک رخ داد که جريان اصلاحات از اپوزيسيون دولت به اپوزيسيون نظام منتقل شد يعني تا قبل از انتخابات ۸۸ اصلاحطلبان مخالف دولت بودند، اما با انتخابات ۸۸ به مخالف نظام مبدل شدند که نظام هم تمام قد مقابل آنها ايستاد. آنها معتقدند که اگر بخواهند در عرصه سياسي کشور حضور داشته باشند بايد بازگشت به نظام کنند و اين برگشتن را تنها در حضور در انتخابات ميدانند و به هر شکل در صدد حضور هستند، حتي اگر يک کرسي هم در مجلس به دست نياورند؛ چرا که حضورشان را پيروزي ميدانند و براي همين منظور هم طراحي کردهاند که مهرههاي مطرح و شناخته شده را جلو بفرستند؛ يا از توري شوراي نگهبان رد ميشوند يا اينکه خير، که در هر صورت يک بازي برد برد است. چرا که اگر رد شوند، نتيجه اين ميشود که شروع به مظلومنمايي ميکنند و براي گرفتن رايهاي خاموش و خاکستري بسترسازي ميکنند و اگر هم رد نشوند، چهرههاي شناخته شده خويش را با يک حرکت عظيم تبليغاتي و رسانهاي وارد گود ميکنند و گر نه از مهرههاي سفيد و ناشناخته استفاده ميکنند. تصور مرده سياسي بودن اصلاحطلبان غلط است اينکه تصور شود اصلاحطلبان مرده سياسي هستند، تصور باطلي است؛ چرا که در شوراي دوم شهرها همين اتفاق پيش آمد و اصلاحطلبان همين تصور را داشتند و گفتند اصولگرايان مردهاند و با توجه به اينکه فاقد قدرت هستند ما وزنکشي و رقابت دروني ميکنيم تا وزن گروههاي اصلاحطلب مشخص شود و سهم آنها را در انتخابات مجلس هفتم روشن کنيم. ولي اتفاقي که افتاد اين بود که با تشتت آراء در نيروهاي اصلاحطلب و چندين ليسته شدن آنها، اصولگرايان با ليست واحد چراغ خاموش و موتور روشن پيروز شدند، به گونهاي که در ليست پيروز اصولگرايان فقط يک چهره مطرح وجود داشت و تمام آدمهايي که در ليست بودند آدمهايي غيرسياسي بودند که اصلاً در عرصه سياسي ظهور و بروز نداشتند. دچار سرنوشت اصلاح طلبان نشویم دوستان ما بايد بدانند که اگر غفلت کنند و داراي تحليل غلط شوند، دچار سرنوشت اصلاحطلبان در شوراي شهر دوم خواهند شد؛ چرا که اصلاحطلبان گفتهاند که همان راه را خواهند رفت که اصولگرايان رفتند، يعني چراغ خاموش و موتور روشن و اين موضوع در روزنامههاي اصلاحطلب به وضوح ديده ميشود. اما گروه سوم اصلاح طلبان گروهي هستند که در دوران فتنه حداقل رفتار آشکاري در همراهي با فتنهگران نداشتند و خيلي هم اندک هستند و تحليلها اين است که گروه دوم و سوم به يک ليست متحد خواهند رسيد، در حالي که گروه اول انتخابات را تحريم و براندازانه و ساختارشکنانه عمل خواهند کرد. جريان انحرافي در انتخابات چطور عمل می کند جريان انحرافي هم مقابل جريان اصلاحات حرکت ميکنند و در چشمانداز مثل يک قيچي هستند که دو لبه آن در ظاهر با هم مخالفند اما در باطن اصولگرايان را هدف قرار دادهاند. عناصر جريان انحرافي معتقدند که در حوزههاي کوچکتر با يک نماينده، ظرفيت راي بالايي دارند و اصلاحطلبان عکس اين را ميگويند و از آنجايي که آنها قدرت و ثروت هم دارند وارد گود ميشوند. نکته دوم جريان انحرافي اين است که ميگويند ما بايد در انتخابات توقعات اجتماعي را بالا ببريم، وقتي توقعات اجتماعي بالا رود، مجلس در مقابل ما ميايستد و لذا به مردم ميگوييم ما ميخواهيم خدمات بيشتري بدهيم مثلاً يارانه را سه برابر بدهيم. حالا اگر مجلس همراه ما باشد موضوع حل شده است. پس جريان انحرافي هم با تمام قدرت حرکت ميکند تادر حوزههاي تک نماينده و دو نماينده راي بياورند و ميگويند حتي اگر ۵۰-۴۰ نماينده هم به مجلس بفرستيم براي ما کافي است چرا که بقيه را در مجلس يارگيري ميکنيم. قطعاً هم بالاي ليستشان نمينويسند جريان انحرافي، بلکه با اسم ولايت و عکس رييسجمهوري وارد عرصه خواهند شد. اگر چنين شود قطعاً آرايشان را از ليست اصولگرايان برداشت خواهندکرد. حالا اگر اصولگراها هم بخواهند چند ليست و شاخه شوند و جبهه پايداري بگويد من ليست ميدهم، ايثارگران و رهپويان هم بگويند ما ليست جداگانه ميدهيم، جبهه پيروان هم يک ليست بدهد همه از سبد اصولگرايان راي برميدارند و لذا اصولگرايان چند ليسته ميشوند و جريان رقيب با يک ليست واحد، طبيعي است که برنده خواهد شد. ماجرای مجلس سوم و اشتباه اصولگرایان چه بود؟ ما اين موضوع را در مجلس سوم يک بار تجربه کرديم و آن زمان هم معتقد به وحدت نبوديم چرا که ميگفتيم ما راي داريم و گفتيم هر کس راي ميخواهد دنبال ما بيايد! نتيجه تکثر اين شد که در ۷ استان اصلاحطلبان راي آوردند؛ آن هم زماني که اصولگرايان در اوج بودند چرا که يک تحليل غلط وجود داشت و ميگفتند ما بدنه اجتماعي را داريم و هر که را بگوييم راي ميآورد ولي چنين نشد. متاسفانه همين اشتباه باز دوباره در حال تکرار شدن است چرا که بعضي از دوستان معتقدند ما ميخواهيم مغلوب محبوب شويم براي اينکه ظرفيت اجتماعي براي آينده انقلاب باشيم؛ در صورتي که اگر اصلاحطلبان در مجلس نهم پيروز شوند و در اين مجلس شعار نه غزه و نه لبنان و جمهوري ايراني داده شود، تمام ظرفيتهايي که انقلاب اسلامي در منطقه بوجود آورده است را نابود خواهد کرد. شرايطي که امروز در منطقه داريم شبيه شرايط جنگ صفين است يعني مالک اشترهاي انقلاب به خيمههاي معاويه رسيدهاند و کار معاويهها تمام است يعني تمدن غرب رو به افول است و آثار آن ديده ميشود و منطقه را از دست رفته ميبيند و اسرائيل هم به انزوا افتاده است و فقط به دنبال يک فرصت هستند که يک نفس بکشند. حالا ما ميخواهيم مغلوب محبوب باشيم؟! مجلس نیامده علیه رهبری شمشیر بستند اينها هنوز به مجلس نيامدهاند شمشير را عليه ولايت از رو بستهاند، اگر فردا به مجلس بيايند حتماً ما بايد برويم پشت سر مجلس ششم نماز بخوانيم. اين جاست که نقش وحدت خودش را نشان ميدهد و ما بايد تمام ظرفيتهايمان را بکار ببنديم تا بتوانيم در اين رقابت سنگين نقش فعالي را ايفا کنيم؛ چرا که يک حرکت غلط ميتواند پازل طراحي شده از جانب اصولگرايي و حزبالله را با مشکل مواجه کند و ممکن است براي مقابله با ساکتين فتنه، عاملين و خالقين فتنه را به قدرت برسانيم! راهی جز وحدت نیست لذا ما هيچ راهي جز وحدت نداريم همان چيزي که علامه مصباح يزدي فرمودند که امروز وحدت نه ضرورت بلکه يک واجب است و بايد همه نيرهاي انقلاب بر محور وحدت جمع شده و با گفتمان انقلاب اسلامي که مبتني بر وحدت است در اين رقابت سنگين حضور پيدا کنند. بايد عرض کنم با عملکردي که اصلاحطلبان در جريان فتنه ۸۸ داشتند از منظر مردم مطرودند، اما بايد بپذيريم اگر ما هم راه تفرقه و تشتت را در پيش بگيريم، مردم از کساني که به دنبال تفرقه باشند متنفر هستند و نشان دادهاند که تفرقهگرايان را کنار ميزنند. اشارت وحدتبخش مقام معظم رهبري رهبر معظم انقلاب در ديداري که ماه مبارک رمضان با دانشجويان داشتند فرمودند که يک عده از من سوال ميکنند شما طرفدار وحدت هستيد يا طرفدار خلوص. (حضرت آقا ميفرمايند) من طرفدار هر دو هستم. خلوص يعني اينکه بايد از فرصت استفاده کنيم و حالا که غربال شد يک عدهاي که ناخالصي دارند از دايره خارج کنيم. چيزي نيست که با دعوا و کشمکش و گريبان اين و آن را گرفتن و با حرکت تند و فشارآلود به وجود بيايد! خلوص در يک مجموعه که اين جوري حاصل نميشود و ما به اين هم مامور نيستيم. در صدر اسلام با پيامبر اکرم(ص) يک عده بودند، سلمان بود، ابوذر بود، عمار بود، کي بود، کي بود و... اينها در درجه اول و خالصترينها بودند. عدهاي ديگر مقداري متوسطتر بودند که پيامبر گاهي به اينها تشر هم ميزد. اگر فرض کنيد پيامبر در همان جامعه چند هزار نفري که کار خالصسازي خيلي آسانتر بود، از يک جامعه ۷۰ ميليوني کشور ما ميخواست خالصسازي کند چه کار ميکرد؟ چه برايش ميماند؟ در ادامه ميفرمايند: امروز هم همين جور است. اين جوري نيست که شما بياييد افراد ضعيفالايمان را از دايره خارج کنيد به بهانه اينکه ميخواهيم خالص کنيم؛ نه شما هر چه ميتوانيد دايره خالصين را توسعه دهيد، کاري کنيد که افرادي که ميتوانند جامعه شما را خالص کنند در جامعه بيشتر شوند، اين خوب است. از خودتان شروع کنيد دور و بر خودتان، خانواده خودتان، دوستان دور و بر خودتان، تشکل خودتان، بيرون از تشکل خودتان، هر چه ميتوانيد در حوزه تشکل خودتان براي بالا آوردن ميزان خلوصهاي فردي و جمعي تلاش کنيد که نتيجه آن خلوص روزافزون جامعه خارج شما خواهد بود، راه خالص کردن اين است. در انتهای این جلسه سوالاتی نیز از سوی حضار مطرح شد که سروری به آنها پاسخ داد: بحث تقلب در انتخابات مجلس نهم را که از همه زودتر امثال آقاي لاريجاني و برخي چهرههاي ديگر به آن دامن زده و ميزنند و راه فتنهگران را هموار ميکنند - به گونهاي که حرفهايشان تيتر اول روزنامههاي دوم خردادي است - را توضيح دهيد. - من يادم نميآيد آقاي لاريجاني بحث تقلب در انتخابات را مطرح کرده باشد، بحث تقلب را آقاي هاشمي به نوعي مطرح کردند. اگر از قول آقاي لاريجاني جايي ديدهايد مرا هم مطلع کنيد. اختلاف جبهه متحد اصولگرايان و جبهه پايداري در چيست؟ - دوستان جبهه پايداري که از برادران خوب ما هستند، اعتقادشان به اين است که جريان فتنه و انحراف دو جريان هستند که عليه جريان ولايت حرکت ميکنند و کساني که به اصطلاح مردودين اين جريانات بودند و همچنين ساکتين جريان فتنه نبايد در فرايند وحدت حضور داشته باشند. ما در رابطه با جريان فتنه و جريان انحراف، هم رفوزه داشتيم و هم تجديدي. رفوزهها کساني بودند که در جريان براندازي به صورت آشکارا شرکت کردند، تجديديها کساني بودند که در جريان فتنه و انحراف جزء ساکتين بودند. آن چيزي که ما معتقد هستيم اين است که ما بايد ظرفيتهاي موجود جامعه را ببينيم و مبتني بر واقعيتهاي سياسي که در جامعه وجود دارد حرکت کنيم. يعني الان يک واقعيت مسلّم در جامعه وجود دارد که جريان فتنه است و يک جريان مسلّم به نام انحراف هم وجود دارد و جريان اصلاحطلب هم وجود دارند و بحث نظام سلطه هم در راس همه اينها مطرح است و اينها همه به مصاف نيروهاي انقلاب آمدهاند و نميخواهند جريان اصولگرا در اين مصاف پيروز شود. طبيعي است در اين مرحله ما بايد بر ظرفيتسازيهاي نيروهاي انقلاب حرکت کنيم. اگر قرار باشد دايما به دليل خالصسازي، نيروهاي مختلف را خط بزنيم، خود اين موجب تشتت ميشود. مديريت نيروهاي انقلاب اين است که ما فعالين تلاش کنيم که يک ليست کارآمد، مقبول و با صلاحيت را ارائه کنيم و اين در گرو حضور فعال ما در فرايند وحدت است. بر اين فرض است که ما ميتوانيم حتي نيروهايي که تجديد شدهاند را به هستههاي مرکزي نزديک کنيم و آنها را نه طرد بلکه جذب کنيم. جبهه متحد اصولگرايي که با محوريت آيتالله مهدوي کني و آيتالله يزدي به وجود آمده است، الان به دنبال اين است که اين ظرفيتهاي موجود را در خانواده اصولگرايان در يک فرايند تجميع شده قرار بدهد تا اين فرايند بتواند در عمليات انتخابات به صورت موثر عمل کند. انشاءالله با پيوستن جبهه پايداري به فرايند جبهه متحد اصولگرايان بتوانيم در انتخابات آينده با ظرفيت حداکثري در مصاف با نظام سلطه وجريان انحرافي و فتنه وارد شويم.
دیدگاه تان را بنویسید